تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,621 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,331,250 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,377,612 |
ارزیابی تجربههای زیسته معلمان و دانشآموزان درباره نقش اثر موجی کودکان رهبر در محیط کلاس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 9، شماره 36، اسفند 1395، صفحه 13-30 اصل مقاله (215.91 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مینا کامفر1؛ مصطفی شیخزاده* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشآموخته کارشناسی ارشد گروه علوم تربیتی، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2عضو هیئتعلمی گروه علوم تربیتی، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اثر موجی در کودکان رهبر به انتقال انرژی از این کودکان به سایر کودکان که باعث دگرگونی در آنها میگردد، اطلاق میشود. هدف تحقیق، ارزیابی تجربههای زیسته معلمها و دانشآموزان در مورد اثر موجی کودکان رهبر بر سایر دانشآموزان هست. این مطالعه یک پژوهش کیفی به روش پدیدارشناسانه هست. جامعه آماری شامل معلمها و دانشآموزان پایه پنجم هست که نمونهگیری بهصورت هدفمند به تعداد 6 معلم با دامنه سنی 28 تا 54 سال و سابقه تدریس 6 تا 35 سال و تعداد 15 دانشآموز پایه پنجم ابتدایی ناحیه یک شهر ارومیه انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش هفت مرحلهای کلایزی (روش ردهای) انجام گرفت. تمهای اصلی با استفاده از مصاحبه استخراج و مقایسه شد. تمهای اولیه عبارت از کشف خصوصیات کودکان رهبر و عوامل تأثیر گذار بود و در مرحله بعدی تمهای: برتربینی، اعتمادبهنفس، احساس مسئولیت، توانایی برنامهریزی، خلاقیت، پایداری در نظر، تبعیت و همدلی اعلام گردید. با توجه به مفاهیم استخراج شده از تجارب زیسته معلمان و دانشآموزان میتوان نتیجه گرفت که کودکان رهبر بر قلبها حکم میرانند، شور بپا میکنند، خلاق و آرمانگرا هستند، انگیزه میبخشند و همه را در جهت چشمانداز بسیج میکنند. سایر دانشآموزان چون ایدهها و احساسات نهفته خود را در آنها میبینند، سعی میکنند تا از روی میل و اشتیاق از این کودکان رهبر تبعیت نمایند؛ بنابراین میتوان از تأثیر این کودکان در سایر دانشآموزان در جهت بهبود امر آموزش و کمک در جهت مشکلات مدرسه و همکاری با معلمان در امور مربوط به مدرسه استفاده نمود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تجربه زیسته؛ پدیدارشناسی؛ اثر موجی کودکان رهبر؛ پزوهش کیفی و دوره ابتدایی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه باوجود تأکید بر واژه رهبری در بسیاری از زمینهها، یک فهم مشترک درباره واژه رهبری وجود ندارد و افراد مختلف دیدگاههای گوناگونی درباره آن ارائه میکنند (گتالز و سرنسون[1]، 2007). مربیان در طی سالها رهبری را به شکلهای متفاوتی تعریف نمودهاند. بعضی آن را بهعنوان یک صفت ذاتی، بعضی دیگر بهعنوان مجموعهای از مهارتها و یا رفتارها و بعضی بهعنوان یک فرآیند و یا روابط میدانند (نورث هاوس[2]، 2007). رهبری عبارت است از توانایی در اعمالنفوذ بر گروه و سوق دادن آنها به هدفهای موردنظر است (اعرابی و پارسیان، 1389: 218). نقش کودکان رهبر، وقتی بیشتر احساس میشود که در محیط کلاس سایر دانشآموزان با مسائل، مشکلات، فشارهای داخلی یا خارجی مواجه گردند. چه خوب است که در دوران کودکی این خصیصه شناسایی شود، چراکه در هنگام تهدیدها، مجموعه در جستجوی رهبر یا رهبرانی خواهند بود که به دلیل داشتن شجاعت، تخصص و دانش، اعتمادبهنفس یا هر چیز دیگری، قادر باشند آن مجموعه را در مقابل تهدیدها منسجم و امیدوار کنند و موانع را از سر راه آنها برای رسیدن به اهداف خود بردارند. چنین افرادی در شرایطی اینچنین سر از رهبری درخواهند آورد. واژه "لیدر[3]" در لغت به معنای رهبر، پیشوا، فرمانده، سرور و سرکرده است؛ و "لیدر شیپ[4]" نیز به معنی رهبری، توانایی رهبری و مقام رهبری است.(آریان پور،1385: 1292). سایدنبرگ و سنودوسکی[5] "رهبر را عضو گروهی دانستهاند که بیش از هر کس بر اعضای دیگر گروه نفوذ دارد" (پارسا،1383: 309). رهبری هم فرآیندی است که تعاریف مختلفی برای آن گفتهشده و جامعترین آنها تعریفی است که روان شناسان اجتماعی ارائه نمودهاند: «رهبری عبارت از فرآیندی است که بهوسیله آنیکی از اعضای گروه (رهبر گروه) بر سایر اعضای گروه تأثیر میگذارد و این تأثیر در جهت دستیابی به اهداف ویژه گروه است.» (آقا یوسفی،1388: 493). چون کودکان در دوره دوم بیشتر وقت خود را در بازی و ورزش با همسالان صرف میکنند، آنهایی که قویتر و برتر از سایر کودکان عضو باشند شانس بیشتری برای انتخاب شدن بهعنوان رهبر گروه رادارند. البته کودکان رهبر علاوه بر مهارت در بازی و ورزش باید صفات شخصیتی ویژهای مانند جوانمردی، همکاری، بخشندگی و صداقت نیز برخوردار باشند. برخلاف دوره قبل کودکانی که در این دوره در رهبری خود از موضع سلطهطلبی و اقتدار با کودکان دیگر برخورد کنند بهزودی نقش خود را از دست میدهند؛ زیرا که در این دوره کودکان از ریاستطلبی و قدرتطلبی همسالانشان بهشدت میرنجند و این ویژگی را در همسالانشان تأیید نمیکنند. اگر رهبر گروه نقش خود را بهگونهای ایفا کند که نیازهای کودکان دیگر ارضا شود یک رهبر همیشگی و باثبات به وجود خواهد آمد. این ثبات در رهبری، کودکان رهبر را قادر میسازد تا در مورد تواناییهای خویش اعتمادبهنفس زیادی داشته باشند. هنگامیکه رهبر گروه نیازهای اعضای گروه را برآورده نسازد بهزودی جای خود را به یک رهبر جدید و بهتر خواهد داد (سیف و همکاران،1385: 279-278). دوره کودکی دوم از 7 – 6 سالگی شروع میشود و تا قبل از مرحله بلوغ جسمی فرد ( 12 – 11 سالگی) ادامه دارد. ابتدا و انتهای این دوره با تحولات و شرایط جدیدی همراه است که تا اندازه زیادی بر شخصیت کودک و سازوکارهای اجتماعی او اثر می گذارد. ابتدای این دوره برای بیشتر کودکان با ورود به مدرسه آغاز میشود. معمولاً این تغییر در ابتدا، اکثر کودکان را دچار نوعی عدم تعادل کرده و سازگاری آنها با نیازها و انتظارات جدید، با دشواری همراه میشود و ازلحاظ عاطفی دچار آشفتگی میشوند. ورود به مدرسه و کلاس کودک را آماده میسازد تا بهسرعت تغییراتی در نگرشها و ارزشها و رفتار خود ایجاد کند.(سیف و همکاران، 1385: 235 ). مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی مقایسه ایی تجربه زیسته معلمان و دانشآموزان درباره نقش اثر موجی کودکان رهبر در محیط کلاس در دانشآموزان سال پنجم ابتدایی هست. شناسایی کودکان رهبر برای به حرکت درآوردن گروه و هدایت و رهبری سایر کودکان در شرایطی خاص نظیر یک بحران میتواند مطلوب باشد تا سایر کودکان از اینان الگوپذیری داشته باشند و تحت تأثیر رفتارهای این کودکان قرار بگیرند و از آنها پیروی کنند. سؤالهای تحقیقی از معلمان و دانشآموزان درباره تجربیات زیسته آنها به در دو بخش زیر هست:
الف- از نظر معلمان 1- نگرش عاطفی کودکان رهبر نسبت به سایر دانشآموزان کلاس چگونه است؟ 2- شبیهسازی رفتار سایر دانشآموزان از کودکان رهبر کلاس چگونه است؟ 3- تأثیرپذیری سایر دانشآموزان از کودکان رهبر چگونه است؟ 4- نگرش عاطفی سایر دانشآموزان نسبت به کودکان رهبر چگونه است؟ 5- تأثیرپذیری کودکان رهبر از سایر دانشآموزان چگونه است؟ 6- احساس شما درباره کودکان رهبر در کلاس چگونه است؟ 7- چه ویژگی بارز کودک رهبر توجه شمارا جلب میکند؟
ب- سؤالات فرعی مربوط به سؤال 2
ازنظر دانشآموزان 1- نوع بازی موردعلاقه کودکان رهبر نسبت به کودکان عادی چیست؟ 2- نوع ورزش موردعلاقه کودکان رهبر نسبت به کودکان عادی چیست؟ 3- نوع فعالیت هنری موردعلاقه کودکان رهبر نسبت به کودکان عادی چگونه است؟ 4- دروس موردعلاقه کودکان رهبر نسبت به کودکان عادی کدماند؟ 5- نوع فعالیت ذهنی موردعلاقه کودکان رهبر نسبت به کودکان عادی چگونه است؟ 6- کتابهای موردعلاقه کودکان رهبر نسبت به کودکان عادی کدماند؟ 7- ویژگی کودک رهبر نسبت به شما چگونه است؟
ج- مقایسه دیدگاه معلمان و دانشآموزان در مورد اثر موجی کودکان رهبر بر روی سایر دانشآموزان:
دیدگاه معلمان و دانشآموزان در مورد اثر موجی کودکان رهبر بر روی سایر دانشآموزان دارای په تفاوتها و شباهتهایی است؟
مبانی نظری و عملی تحقیق تحقیقهای زیادی درباره رهبری بهعنوان نتیجه تجربیات مدرسهای منتشرشده است، اما پژوهشهای کمی درباره درک دانشآموزان درباره مفهوم رهبری انجام گرفته است. دانستن اینکه دانشآموزان رهبری را دارای چه ویژگی هایی میدانند باعث میشود که برنامههای متناسبی در این مورد آماده و ارائه گردد. دانستن علایق آنها باعث جذب دانشآموزان به این برنامهها میشود (کومیوز[6] و همکاران، 2011). آلبریتون[7] و همکاران (2008) معتقد است که تعریف رهبری همان ویژگیهایی است که مردم مشاهده میکنند؛ بنابراین با توجه به اینکه موضوع موردنظر در دسترس و در ارتباط مستقیم با دانشآموزان موردمطالعه در مدرسه هست برای گردآوری اطلاعات از روش پدیدارشناسی استفاده خواهد شد. اصطلاح پدیدهشناسی از یک لغت یونانی که به معنای نشان دادن، دیده شدن وظاهرشدن هست، مشتق شده است. پدیدارشناسی، اساسامطالعه تجربه زیسته یا جهان زندگی است لذا این پرسش را مطرح میسازد که تجربه زیسته چه نوع تجربهای است؟ زیرا پدیدارشناسی میکوشد معانی را آن چنانکه در زندگی روزمره زیسته میشوند، آشکار نماید. جهان زندگی همان تجربهای ست که بدون تفکر ارادی و بدون متوسل شدن به طبقهبندی کردن یا مفهومسازی،حاصل میشود و معمولاشامل آن چیزهایی است که مسلم دانسته میشوند یا آن چیزهایی که متداول هستند.(شریفی، کمالی و چابک، 1393: 23). بین رهبری و دانش افراد باید ارتباط پویایی وجود داشته باشد. این ارتباط از راه تشویق، برانگیختن استنباط ها و نگرش های افراد برای کسب دانش صورت می گیرد (نیک بخت ، سیادت، هویدا و مقدم، 1389). بلک و هازون[8](1990) در مورد کودکان رهبر مینویسد که دختران دوست دارند در فعالیتهای همبازیان خود حضورداشته باشند و در فعالیتهای مشارکت جویانه شرکت کنند از سوی دیگر پسران بیشتر دوست دارند تا ایده های خود را برای بازی مطرح کرده و دنبال کنند. بازی پسران بیشتر با تغییرات فوری موضوع،سازماندهی مجدد و مکرر قسمتهای بازی و بهطورکلی با تعامل اجتماعی پراکنده همراه است و درنتیجه تفاوت در ماهیت تعاملات اجتماعی جنسیتی مورد مشاهده است. گروه دیگری از محققان در دانشگاه میشیگان تحت هدایت رنسیسلیکر[9]مطالعاتی را ترتیب دادند تا به یک الگوی رفتار رهبری از دیدگاه فراگیران برسند که حاصل آن عملکرد و اثربخشی گروهی باشد. در این مطالعه دو دسته رفتار کارگرا و کارمندگرا شناسایی شدند. در رفتار کارگرا، رهبر توجه خود رابه کار زیردستان معطوف میکند و روشهای انجام کار را تشریح کرده و هدفش اثربخشی در انجام وظایف هست. در رفتار کارمند گرا، رهبر علاقهمند است که یک گروه کاری متحد را به وجود بیاورد و اطمینان حاصل کند که کارکنان از انجام وظایف خود راضی هستند و توجه اصلی رهبر به رفاه کارکنان معطوف است. (پارسیان و علی، 1389؛ 222-221). در سال 1939، گروهی از پژوهشگران زیر نظر کِرت لِوین روانشناس معروف به تعیین و تعریف سبکهای مختلف رهبری پرداختند. باوجودی که پژوهشهای بعدی، انواع مشخصتری از رهبری را تعیین نمودهاند امّا این مطالعه اولیه بسیار تاثیرگذار بوده است. درپژوهش لوین سه سبک عمده رهبری شناسایی شده است. در این مطالعه، تعدادی از دانشآموزان به سه گروه تقسیم شدند. یک گروه به شیوه قدرتطلبانه، گروه دیگر به شیوه دموکراتیک و گروه سوم به شیوه آزادمنشانه رهبری میشد. سپس به دانشآموزان پروژههای هنری و کاردستی داده شد و رفتار آنها در پاسخ به سبکهای مختلف رهبری مشاهده گردید (گلشن فومنی، 1389: 168-166). پژوهش دیگری به بررسی دیدگاههای دانشآموزان رهبر از دیدگاه دانشآموزان دبیرستانی پرداخته است (هابر[10]، 2012). این پژوهش در گام نهایی دیدگاه دانشآموزان را در سه گروه معین نموده است: تفاوت مثبت، هدف مشترک و تکلیف محوری. دیدگاه تفاوت مثبت شامل رهبری برای خوبی بیشتر، مراقبت در مورد جامعه بزرگتر، و یا تحت تأثیر قرار چیزی فراتر از گروه و یا فردی خاص است. موضوع هدف مشترک شامل به رسمیت شناختن یک هدف مشترک و یا هدف در یک گروه است. موضوع تکلیف محوری شامل انجام یک هدف (مشترک نیست)، عمل، درگیر شدن در یک کار، پله، و در نظر گرفتن ابتکار عمل...
روش تحقیق این مطالعه ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر شیوه پژوهش کیفی هست. برای ادبیات موضوع از روش توصیفی و برای گردآوری دادهها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفادهشده است. در تحقیق حاضر با توجه به هدفهای پژوهش، روش پدیدارشناسی[11] بهعنوان روش پژوهش انتخابشده است. درروش پدیدارشناسی تجربیات، برداشتها و احساسات افراد موردمطالعه قرار میگیرد. برخلاف تحقیقات کمی که هدف عمومیت بخشیدن یافتهها به جامعهای که نمونه از آن انتخابشده نیست، بلکه هدف فهم پدیده موردنظر است. (برنز، گراو، 2007). نمونهگیری با حداکثر تنوع از نوع نمونهگیری تئوریک یا مبتنی بر هدف است. در این نوع نمونهگیری پژوهشگران تلاش نمودند تا بهصورت هدفدار، بر مبنای اینکه چه نوع اطلاعات خاصی در پی یافتههای اولیه پژوهش موردنیاز است، نمونهها را انتخاب نماید. اشباع داد ه ها، تعیینکننده حجم نمونه در پژوهش پدیدارشناسی است. بدینصورت که هنگام تحلیل دادهها،دستهبندی مفاهیم کامل و ارتباط بین دستهبندیها بهخوبی معینشده، کدهای جدیدی از تحلیل دادهها استخراج نمیشود و مصاحبهها، تا زمان به اشباع رسیدن دادهها ادامه پیدا نمود. در مطالعات کیفی، تکرار اطلاعات قبلی نشانه کفایت حجم نمونه است و این اشباع حاصلشده تا حد زیادی وابسته به تجربه محقق دارد. ازاینرو حجم نمونه را مترادف با اشباع دادهها در نظر گرفتهشده و در این روش به افراد نمونه، مورد پژوهش اطلاق نمیشود بلکه به افراد نمونه، شرکتکننده مطلع، یا همکار گفته میشود (امامی سیگارودی، 1391). در این پژوهش به تعداد شش نفر آموزگار و 15 نفر دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی ناحیه ی یک شهر ارومیه بهعنوان نمونه تحقیق استفاده گردید. حجم نمونه مترادف با اشباع دادهها هست و نمونهگیری هدفمند هست. پژوهشگر با مصاحبه از والدین و دانشآموزان مؤلفههای دانشآموزان رهبر را موردمطالعه قراردادند. برای تأمین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینکولن و گوبا استفاده گردید که معادل روایی و پایایی در تحقیقات کمی است. بدین منظور و بر پایه این روش چهار معیار موثق بودن و اعتبار (باورپذیری)، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأیید پذیری جهت ارزیابی در نظر گرفته شد (لینکلن و گوبا[12]، 1985). اعتبار ابزار به این شکل انجام گرفت که پژوهشگر با صرف زمان کافی از دو کدگذار جهت کسب اطمینان از یکسانی دیدگاه کدگذاران استفاده گردید. همچنین از دو همکار متخصص در رشته علوم تربیتی برای کدگذاری جهت کسب اطمینان از یکسانی دیدگاه کمک گرفته شد. برای حصول اطمینان از انتقال پذیری یافتههای پژوهشی سه متخصص که در پژوهش مشارکت نداشتند در مورد یافتههای پژوهش مورد مشورت قرار گرفت. در همه ی مراحل کار و به منظور ایجاد اطمینان پذیری، جزئیات پژوهش و یادداشت برداریها و کدگذاری ثبت و ضبط شد. برای تایید روایی، سوالات توسط سه نفر از اساتید متخصص در رشته علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی مورد بررسی و تایید قرارگرفت و سپس از روش تایید پذیری و مقبولیت برای تعیین پایایی استفاده گردید. به این صورت که تمام جزئیات بروی کاغذ یادداشت برداری و صورت الکترونیک در سی دی ضبط گردید و در آخر برای تایید باور پذیری تعدادی از مصاحبههای کد بندی شده به مشارکت کننده ها عودت داده شد و با تایید آنها یافتهها معتبر گردید. پژوهشگر در راستای تجزیه و تحلیل دادهها، به خلق معانی بهطور پویا از مواد خام پرداخته است و در این راستا از روش هفت مرحلهای کلایزی استفادهشده است که این مراحل به ترتیب عبارتاند از: 1- وظیفه اولیه پژوهشگران خواندن تمام توصیف های و شرح های والدین و دانشآموزان درباره کودکان رهبر جهت هم احساس شدن با شرکت کنندگان به منظور درک آن ها بوده است. 2- پژوهشگران واژه ها و جمله های مربوط به متغیر اصلی را استخراج کردند. 3- پژوهشگران تلاش نمودند برای هر کدام از جمله های مهم استخراج شده، مفهوم خاصی ارائه نمایند. 4- مرحله سوم برای هر کدام از توصیف های شرکت کنندگان تکرار گردید و سپس مفهوم فرموله شده را به درون دسته های خاص موضوعی مرتب گردید. در این مرحله با توجه به جمع بندی نتایج قبلی به تعداد 55 کد مشخص گردید. 5- در مرحله چهارم مفاهیم تدوین شده دوباره مطالعه گردید و بعد از آنالیز داده ها دو دسته تم( کد)موضوعی خصوصیات کودکان رهبر وعوامل تأثیر گذار کشف گردید که به عبارتی همان دو تم اولیه می باشند. تمهای فرعی در مرحله ی بعد حاصل گردید:
6- در مرحله پنج، ترکیبی از تمام دیدگاههای استنتاج شده بهصورت یک توصیف جامع و کامل که شامل همه جزییات پدیده تحت مطالعه بود، ارائه گردید. 7- پژوهشگران به توصیف جامعی از پدیده را به یک توصیف واقعی و ضروری خلاصه نمودند. 8- در مرحله پایانی، محققان به شرکت کنندگان در پژوهش به منظور تصریح کردن عقایدشان از یافتههای پژوهش و موثق نمودن یافتهها ارجاع نمودند. یافتهها بهطورکلی شرکتکنندگان در این پژوهش شامل 6 معلم با تجربه و بادامنه سنی معلمین 28 تا 54 ساله و 15نفردانش آموزپایه پنجم ابتدایی بودند. مشخصات افراد شرکتکننده در جدول 4-1 ارائه شده است : جدول1: مشخصات شرکت کنندگان در پژوهش Table 1 Characteristics of research participants
مفاهیم استنباط شده از دیدگاه معلمان و دانشآموزان درباره کودکان رهبر بهصورت هشت جنبه : جاه طلبی و جلب توجه، اعتمادبهنفس، احساس مسئولیت، توانایی برنامه ریزی، خلاقیت، پایداری در نظر، تسلط طلبی و تابعیت از طرف دیگران و هم دلی هست. این مؤلفه ها همراه با نمونه ای از دیدگاه معلم های و دانشآموزان به شرح زیر که منتج از مراحل روش کلایزی هست ارائه می گردد: اولین تم حاصل از تلفیق و تحلیل دادهها اینکه دانشآموزان رهبر سعی میکنند که خود را برتر از دیگران نشان داده و هدف این موضوع ایجاد جلب توجه در دیگران است، به این لحاظ این دو صفت با هم ارائه شده است. معلم اشاره دارد که اینگونه دانشآموزان خودشان را باهوش تر و خلاق تر از سایر دانشآموزان میدانند. در بیشتر موارد خودشان را برتر از دیگران میدانند و مستمراً خواهان در اختیار گرفتن قدرت هستند. معلمی دیگر ابراز می دارد که آنها خود را برتر از دیگران میدانند و فقط کارهای خود را می پسندند. کودکان رهبر سعی میکنند رفتار معلم را تقلید کرده و نسبت به سایر دانشآموزان همان حالتی که معلم در کلاس دارد را ایفا کنند. احساس خودبرتربینی دارند و دوست دارند موردتوجه همه قرار بگیرند. معلمی که سابقه کار در مدارس روستا و شهر را دارد اظهار می دارد که این گونه کودکان با توجه به مناطق رفتار متفاوتی دارند مثلا اکثر دانشآموزان رهبر در روستاها دلسوز تر و آماده کمک رسانی هستند ولی در مناطق شهر نشین حس رئیس بودن رادارند. اعتمادبهنفس بهعنوان دومین ویژگی کودکان رهبر بر اساس دیدگاه معلمان و دانشآموزان هست. اعتمادبهنفس واقعی از شناخت عمیق و همهجانبه ما نسبت به خود، محیط و دیگران هست. اعتمادبهنفس به معنی پذیرش رفتارها و اندیشه های فردی تایید شده هست. کودکان رهبر معمولاً اعتمادبهنفس بالایی دارند و در بیشتر موارد خود را برتر از دیگران میدانند و دائم در پی گرفتن قدرت عمل از دیگران می باشند. دانشآموزان درباره اعتمادبهنفس کودکان اظهار میکنند که حساس هستند و همیشه دوست دارند مثل اونها باشند. دانشآموزان دیگر اکثراً کودکان رهبر را برتر از خود میبینند؛ مثلا در هنگام کار گروهی بیشتر چشم ها و حرکات دانشآموزان متوجه و معطوف به کودک رهبر هست. نمونه هایی از نظرات معلم ها در باره این تم:
شرکت کننده شماره1: خیلی تاثیر گذار هستند و سایر دانشآموزان از اونا تبعیت می کنن. شرکت کننده شماره2: سعی می کنن از کودک رهبر پیروی کنن تا مورد توجه کودک رهبر باشن و این عمل باعث می شه کودک رهبر به رفتار خود چه مثیت چه منفی ادامه بده
احساس مسئولیت بهعنوان سومین یافته این پژوهش درباره کودکان رهبر نشان می دهد که این کودکان دارای قدرت برنامه ریزی و تصمیم گیری می باشند و میتوانند با دادن مسئولیت به سایر دانشآموزان و هدایت و رهبری و برنامه ریزی دقیق دانشآموزان را جهت رسیدن به اهداف یاری کند، از طرفی همدلی با دیگران نوعی مهارت مردمی محسوب میشود. تقریباً همه کودکان به نوعی به مسئولیت پذیر بودن کودکان رهبر اشاره میکنند . این مسئولیت پذیری با مشاهده این کودکان در موقعیت های عملی مشاهده میشود. اینها در فعالیتهای حیاط مدرسه، پشت سر بچه ها هستند و اگر کودکی به خاطر بازی به زمین افتاد فوراً دست به کار میشوند و یا اگر در کلاس در فعالیتهای گروهی نیازمند به کمک بود به بقیه دوستان خودشان در کارهایی مانند توضیح دادن درس به معلم و یا درست کردن وسیله ای به بقیه به ویژه بچه های ضعیف کمک میکنند. حتی دانشآموزی اظهار میکند: "چون مهربونه، مسئولیتپذیره، به معلمها هم کمکم میکنه".
نمونه پاسخهای ارایه شده دانشآموزان: ویژگی خاص کودک رهبر نسبت به شما چگونه است؟ دانش آموز شماره 1: وقتی مثلاً یکی ما رو می زنه به کمک ما میاد. دانش آموز شماره 3: خوب برنامه ریزی می کنه. دانش آموز شماره 8: به همه کمک می کنه ،کنجکاوه ،مسئولیت پذیره. دانش آموز شماره 10: چون مهربونه ،مسئولیت پذیره ،به معلمها کمکم می کنه. توانایی برنامه ریزی کودکان رهبر اینکه این کودکان دارای واکنشی صحیح و منطقی هستند به هنگام دریافت یک هدف به برنامه ریزی میپردازند و با برنامه ای صحیح و دقیق کار را شروع میکنند؛ اینان مسئولانی موفق بوده و مجموعه تحت امرشان را میتوانند عاقلانه رهبری کنند. یکی از معلمان چنین اظهار می دارد: "قدرت تشخیص و برنامه ریزی بالایی دارند و در بیشتر موارد کودکان رهبر از حس حسادت بیشتری برخوردارند". همچنین یکی از دانشآموزان گفت: "میلاد برنامه ریزیش خوب بود همه بچه ها رو بازی می داد".
نمونه های دیگری از پاسخ های دانشآموزان :ویژگی خاص کودک رهبر نسبت به شما چگونه است؟
دانش آموز شماره 4: میلاد برنامه ریزیش خوب بود، همه بچه ها رو بازی می داد. دانش آموز شماره 6 : اون میتونه یک تیمو اداره کنه بازیش خیلی خوبه.
خلاقیت بهعنوان پنجمین تم کشف شده در مورد کودکان رهبر اینکه کودکان رهبر از سایر دانشآموزان خلاق ترند و خلاقیت را در زمینه های خاصی به نمایش می گذارند. معمولاً گفته می شود که این بچه ها در زمینه هایی بهشدت خلاق هستند. طبق اظهارات دانشآموزان، بچه های رهبر در ارائه راه حل های جدید برای درس های مختلف همیشه در جایگاه اول می باشند و در بازی ها هم با ارائه شیوه های نوین، بقیه بچه ها را متوجه خودشان می نمایند. دانش آموزی اظهار می دارد:" خوب گروه بندی می کنه ، کمکمون می کنه ، هرچی خواستیم می کنه"
پایداری در نظر کودکان رهبر اینکه یک رهبر قدرتمند باید روی حرف و فکر خود ثبات و پایداری نشان دهد و زود تحت تأثیر نظرات و دیدگاه های مختلف قرار نگیرد؛ اما، این را نباید با کله شقی و لجاجت اشتباه گرفت که اشتباهی مهلک است. در عوض، یک رهبر موفق باید بتواند تصمیماتی منطقی و عقلانی و عاری از تعصب بگیرد. چنانچه دانش آموزی اظهار می دارد: " حسن زیاد به حرف دانشآموزان دیگر اهمیت نمیدهند و روی حرف خودش وا می ایستد". همچنین معلمی اظهار می دارد: " کودکان رهبر در اکثر موارد قدرت تصمیم گیری بالا داشته و رو حرف خودشون وا می ایستند، ولی در کلاس بعضی مواقع باعث برهم خوردن نظم آن می شن" تسلط طلبی و تابعیت از طرف دیگران بهعنوان هفتمین ویژگی کودکان رهبر تلقی میشود. این یافته نشان می دهد که کودک رهبر قبل از هر چیز باید خود را به دانشآموزان اثبات کند؛ یعنی آنها بپذیرند که کار او کار خاصی است و از عهده ی هر کسی برنمی آید .در این صورت او را قبول خواهند کرد و از او پیروی خواهند نمود. معلمی بیان میکند: " دانشآموزان دیگر اکثریت دوست دارند از کودک رهبر تبعیت کنن" و یا اینکه: " خیلی تأثیر گذار هستند و سایر دانشآموزان از اونا تبعیت می کنن". با توجه به مشاهده دانشآموزان در محیط مدرسه مشخص گردید که بازی دزد و پلیس در محیط مدرسه توسط اغلب دانشآموزان اجرا می گردد و دانشآموزان از کودک رهبر پیروی و تبعیت میکنند. نمونه هایی از نظرات معلم ها در باره این تم:
شرکت کننده شماره 1 :دانشآموزان سعی می کنند مانند اونها باشن تا به چشم بیایند. شر کت کننده شماره2 :بیشتر دانشآموزان زیر 9و 10 سال از کودک رهبر پیروی می کنند. شر کت کننده شماره 3 :اغلب دانشآموزان کم توقع از اونا پیروی می کنند و دنباله رو اونا هستن. شرکت کننده4 :دانشآموزان حرکات کودکان رهبر را زیر نظر دارند.ودر بعضی مواقع رفتار و موقعیت خود روطبق خواسته ی کودکان رهبر تغییر میدن تا نظر کودکان رهبر رو جلب کنن. شرکت کننده شماره5:دانشآموزان دیگه می خوان هم از نظر درسی و هم از نظر رفتاری مانند کودکان رهبرعمل کنن شرکت کننده شماره 6 :اکثر کودکان رهبر از دوستان خود حرف شنوی دارند.
هم دلی بهعنوان آخرین یافته پژوهش در مورد کودکان رهبر هست. همدلی در احساس و درک تجربیات احساسی دیگران است، بدون این که فرد، احساس خود را با آنها یکی بداند. همدلی، به دیدگاه افراد وسعت میبخشد، افزون بر آن، رفتارهای فرد را به تعادل میرساند و همچون عامل تقویت وجدان انسانها عمل میکند. همدلی، از افراط و تفریط جلوگیری میکند. دانشآموزان به همدلی و کمک رسانی کودکان رهبر و اداره کردن خوب بازی اشاره نمودند. اگر کودکان رهبر نتواند با پیروان خود همدلی کند و آنها را در حل مشکلات یاری رساند بهزودی پیروان خود را از دست خواهد داد. دانش آموزی اظهار می دارد:" محمد خوش اخلاقه ، حرفهای بد نمی زنه ،سرمونو گرم می کنه، وقتی باهاش حرف می زنیم ".
دیدگاه معلمان و دانشآموزان در مورد اثر موجی کودکان رهبر بر روی سایر دانشآموزان دارای په تفاوتها و شباهتهایی است؟
بعد از مصاحبه با دانشآموزان غیر رهبر و معلمان در مورد نوع بازی و ورزش ،کتاب و فعایتهای هنری و ذهنی مورد علاقه آنها کودکان رهبربه ورزش والیبال و کاردستی ودر بین بازی ها بازی دزد و پلیس علاقه زیادی نشان دادند که توسط یکی از کودکان رهبر طراحی شده و قوانینی را برای بازی مقرر کرده بود و از بین کتابهای درسی به ریاضیات و کتابهای غیر درسی بیشتر به کتابهای تخیلی علاقمند بودند و می توان این گونه نتیجه گرفت.کودکان رهبر به ورزش والیبال علاقه دارند در حالیکه کودکان عادی به ورزش فوتبال علاقمند ی خود را اعلام نمودندعلت علاقه مندی آنها به والیبال به این دلیل می تواند باشد که ورزش والیبال در فضای کوچکتری انجام می گیرد و نیاز به تحرک کمتری دارداما در ورزش فوتبال این کودکان زیاد نمی توانند خود را نشان دهندو بر رفتار و احساسات سایرین نفوذ کنند. همچنین این کودکان باتوجه به اینکه به کتابهای تخیلی علاقه دارند وازبین فعالیتهای هنری کاردستی را ترجیح دادند. نشان دهنده خلاقیت بالای آنها می باشدو می توانند با استفاده ازقدرت تخیل خود دست به ابداع ایدهای جدید و بکر نموده و توجه سایر دانشآموزان را به خود جلب کنند. با توجه به تمهای به دست آمده از تجربه زیسته معلمان و دانشآموزان درباره نقش اثر موجی کودکان رهبر بر سایر دانشآموزان در محیط کلاس با مقایسه سوا لات مصاحبه میتوان چنین بیان نمود که کودکان رهبر نمیتوانندخود برتربین باشند. این ویژگی کودک رهبر به دلیل داشتن اعتمادبهنفس بالای آنها هست، چون این کودکان خود را باور دارند و به تواناییهای خودآگاه هستند باعث میشود تا کودک رهبر ازنظر همسالان و همکلاسی های خود بر تر تصور شود. درواقع پیروی نکردن یا تأثیر نپذیرفتن از همسالان رانمیتوان خود برتر بینی تعبیر نمود چراکه شخص خود برتر بین نمیتواند در سایرین نفوذ کند و پیروان خود را بهزودی از دست می دهد.
بحث و نتیجهگیری یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که هشت ویژگی جاه طلبی و جلب توجه، اعتمادبهنفس، احساس مسئولیت، توانایی برنامه ریزی، خلاقیت، پایداری در نظر، تسلط طلبی و تابعیت از طرف دیگران و هم دلی بهعنوان ویژگی های دانشآموزان رهبر شناخته میشود . برو واک زکان، پرونجا و راسو[13](2012) در پژوهشی، ویژگی های اعتمادبهنفس، مسئول بودن، جذابیت و مراقبت از دیگران را بهعنوان ویژگی های کودکان رهبر عنوان نمودند که با بخشی از یافتههای این تحقیق هم راستا هست؛ اما نورث هاوس (2010) چهارده ویژگی برای افراد رهبر ارائه نمود که عبارت از برنامه ریزی و سازماندهی، حل مسئله، شفافیت، اطلاع رسانی، نظارت، ایجاد انگیزه، مشاوره، شناخت، حمایت، مدیریت تعارض و گروه سازی، شبکه سازی، تفویض، توسعه و نظارت، و پاداش دادن هست. این ویژگی ها تقریباً با جنبههای احساس مسئولیت و توانایی برنامه ریزی این پژوهش هم راستا هست. هوگان و کرفی (1994) ویژگی های ذیل را برای کودکان رهبر عنوان نمودند: طراحی و سازماندهی، حل مسئله، شفافیت بخشی، اطلاع رسانی، هدایت دیگران، ایجاد انگیزه، مشورت، تشخیص، حمایت، مدیریت تعارض و ایجاد گروه، شبکه سازی، بحث، رشد و نصیحت و پاداش دادن هست. بالتاش[14](2001) اظهار میکند که یک رهبر فعال دارای ویژگی های درستکاری، دور نگری، امیدبخشی، عدالت، پشتیبانیکننده، رسایی در بیان، قابلاعتماد و احترام به عقاید دیگران، شنونده خوب، یادگیرنده از اشتباهات دیگران و دارای مهارتهای ارتباطی قوی و مهارتهای مدیریتی هست. هبر کن[15](2009) اظهار می دارد که یک رهبر نیازمند این است که دیگران را در آنچه میدانند، باور داشته و در مسائل مختلف مدرسه درگیر باشد که بهعنوان یکی از صفات مطرح شده در این پژوهش با عنوان تابعیت از دیگران مطرح شده است. در سؤال چه ویژگی بارز کودکان رهبر توجه شمارا جلب میکند، معلمان به مسئولیت پذیری و به برنامه ریزی بالا،اعتمادبهنفس ودانشآموزان به همدلی و کمک رسانی و اداره کردن خوب بازی اشاره نمودن دکه تا حدودی باهم همخوانی دارند. اعتمادبهنفس یک احساس عاطفی و عشق و محبتی است که شخص براساس اهمیتی که برای خود قائل است نسبت به خوداحساس میکند . این احساس ظریف و دقیق معمولاً از دوران کودکی آغاز میشود و تحت تأثیر تربیت، فرهنگ و جامعه تقویت میشود .پس از گذشت سالها به یک احساس قوی و محکم مبدّل میشود که تغییر آن بسیار دشوار خواهد بود. فرد دارای اعتمادبهنفس، مسؤولیت خود را با اطمینان کامل می پذیرد و از هرگونه ضعف و سستی دوری می جوید و تلاش می کند تا وظایف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را به نحو مطلوبی انجام دهد. بهطورکلی با توجه به ویژگی های دانشآموزان رهبر که در این پژوهش معین گردید، یک سیمای کلی از همه این صفات قابل استنباط هست؛ یعنی اینکه کودکان رهبر با توجه اعتمادبهنفس بالا به جاه طبی و جلب توجه در بقیه- حتی در دیدگاه معلمان- می نمایند. اعتمادبهنفس آنها باعث ایجاد احساس مسئولیت، توانایی برنامه ریزی و خلاقیت میشود. تسلط طلبی حمایتی نیز از ویژگیهای افراد دارای اعتمادبهنفس بالا هست. همچنین به جهت اعتمادبهنفس بالا، دانشآموزان رهبر سعی دارند ازنظرت دیگران هم استفاده کنند و توانایی برخورداری از دیدگاه دیگران و حتی از همدلی را میتوان بهعنوان قدرت و توانمندی این دانشآموزان تلقی می نمود. کودکان در سنین ابتدایی روحی لطیف و پاک داشته و از منطق ساده ای برای تجزیه تحلیل اطلاعات ارتباطی خود استفاده می کنند. بدین صورت که برای پیروی از یک فرد و اجرای دستورات او یا باید از وی بترسند و یا اینکه طبق معیارهای خود به او مهر بورزند و یا مخلوط و معجونی از هر دو احساس را داشته باشند. رئیس ها مورد اول را بکار می برند اما پس از مدت کوتاهی که ترس پیرو فرومی ریزد دیگر دلیلی برای پیروی پیدا نمی کند چرا که نسبت به رئیس احساس مهرورزی ندارد. کودکان رهبر مورد دوم و گاهی نیز مورد سوم را انتخاب می کنند. آنها به دلیل نفوذ بر روان و انگیزش احساسات نیک و تاثیر در روح عدالت طلبدیگر دانشآموزان باعث پیروی و تبعیت آنها می گردند.اگربتوان این گروه از کودکان را در همان سنین ابتدایی شناسایی کرده ومهارتهای رهبری را در آنها پرورش داد، می شود امیدوار بود که جامعه فردا در حل مشکلات خود و سیر به تعالی موفق تر خواهد شد. کودکان رهبر که در حال حاضر در دبستان ها مشغول به تحصیلند ســـرمایه های عظیمی پیش چشم ما اما در واقع پنهان از دیدگان هستند. گنج های با ارزش و ناشناختــه ای که روی نیمکت کلاس به انتظـارکشف شدن نشسته اند...
یکی از مهمترین محدودیتها در مسیر این پژوهش، عدم آشنایی برخی دست اندرکاران آموزش و پرورش با عبارت کودک رهبر و اهمیت موضوع بود. در بررسی های کتابخانه ای مربوط به اسناد فارسی متاسفانه هیچ سابقه مستقلی یافت نشد و فقط برخی محققین بصورت جسته، گریخته اشاراتی به موضوع کردهاند که نشان میدهد تا کنون در داخل کشور تحقیق مدونی در ارتباط با کودکان رهبر انجام نیافته است. طوری که عبارت "کودکان رهبردوره ابتدایی" در موتور جستجوی گوگل جستجو گردید و تنها 30 نتیجه کمتر مرتبط در باره موضوع یافت گردید. شاید دلیل ناآشنایی بعضی متولیان امر با عبارت کودک رهبر، همین موضوع بوده باشد. این کودکان با اینکه سکان هدایت جامعه آینده را بدست خواهند گرفت امروز فراموش شده اند. یکی دیگر از محدودیتهای اصلی این پژوهش که مبتلا به اکثر تحقیق های گذشته هم می باشد، عدم همکاری برخی کارکنان آموزش و پرورش با محققان بود.
برحسب یافتههای پژوهش با توجه به این که کودکان عادی از کودکان رهبر با اشتیاق و تمایل قلبی پیروی می کنند و از آنها حرف شنوی دارند، می توان در امر آموزش و بخصوص پرورش از مهارتهای آنان کمک گرفت.دانشآموزان عادی از کودکان رهبر بیشتر حرف شنوی دارند تا اولیاءو مربیان مدرسه و اگر به این فرایند به عنوان یک فرصت توجه شود این امکان وجود خواهد داشت که با طراحی یک پروسه مدون، امر آموزش و یا پرورش را از مسیر کانال اثر موجی کودک رهبر بر سایر دانشآموزان تعقیب کرد. با توجه به اینکه در قسمت یافته ها – به ویژه در بخش دیدگاههای معلمان- به خصیصه خود برتربینی در کودکان رهبر اشاره شده و این ویژگی طبق نتایج حاصله از تحقیقات پیشین و همچنین پژوهش حاضر با خصوصیات کودکان رهبرهمخوانی ندارد، لازم است در مورد ابعاد مختلف شخصیتی کودکان رهبر و بخصوص تفاوت آنها با کودکان ریاست طلب تحقیقات بیشتری انجام شود تا به جای هم اشتباه گرفته نشوند. همچنین ممکن است عدم همخوانی خصلت های رهبری با کودک رهبر گواه بر وجود یک رهبر پنهان باشد که پشت پرده رهبری می کند و دستورات خود را از طریق این رهبر ظاهری انتقال می دهند. ابعاد اثر موجی کودکان رهبر بر سایر دانشآموزان، چنانکه تحقیق حاضر نشان می دهد، به نحو غیرمنتظره ای وسیع بوده و پیچیدگیهای زیادی دارد. یافته های تحقیق موید این حقیقت هستند که دانشآموزان به صورت غیر قابل باوری از کودک رهبر تاثیر می پذیرند به شکلی که حتی بازی های خود را منطبق بر سلایق کودک رهبر انتخاب می کنند و نکته جالب این است که این کار را با شوق و تمایل انجام می دهند. بنابراین بیراه نخواهد بود اگر ادعا کنیم که تاثیرات کودک رهبر بر سایر دانشآموزان ممکن است در همه طول عمر آنها دوام یابد اگر چه ارتباط فیزیکی آنها قطع شود. این درجه از اثرگذاری در شکل گیری شخصیت افراد نیاز به بررسی و توجه و مطالعات فراوان دارد تا ابعاد پنهانی شناسایی شده و در صورت امکان، کنترل و نظارت گردد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آریانپورکاشانی، عباس و آریانپورکاشانی، منوچهر (1385) فرهنگ انگلیسی به فارسی، چاپ ششم. تهران: انتشارات جهان یارانه، جلد اول. آقایوسفی، علیرضا .( 1388) روانشناسی عمومی، چاپ سوم. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور. امامیسیگارودی، عبدالحسین؛ دهقاننیری، ناهید؛ رهنود، زهرا و نوریسعید، علی (1391) روششناسی تحقیق کیفی: پدیدارشناسی. مجله پرستاری و مامایی جامع نگر. سال22، شماره 68. پارسا، محمد (1383) زمینه نوین روانشناسی، چاپ بیستم، تهران: انتشارات بعثت. سیف، سوسن؛ کدیور، پروین؛ کرمینوری، رضا و لطفآبادی، حسین (1385) روانشناسی رشد، تهران: سازمان مطالعات و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها. شریفی، اعظم؛ کمالی، محمد و چابک، علی (1393) افرادنیازهای اجتماعی فلج مغزی. مجله علمی پژوهشی توانبخشی، دوره هشتم، شماره2، تابستان. گلشنفومنی، محمدرسول (1389) پویایی گروهی و اندازهگیری پویشهای گروه. تهران: انتشارات پژوهش. رابینز، استیفن پی. (1389) رفتارسازمانی. ترجمه علی پارسیان و محمد اعرابی. تهران: انتشارات رسام. نیکبخت، اکرم؛ سیادت، سیدعلی؛ هویدا، رضا و مقدم، اعظم (1389) رابطه بین مدیریت دانش با سبکهای رهبری مدیران گروههای آموزشی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. مدیریت اطلاعات سلامت. تابستان 1389 ، دوره 7، شماره 2 ، پیاپی 14. Albritton M. D., Oswald S. L., & Anderson J. S. (2008). Leadership Quality and Follower Affect: a Study of U.S. Presidential Candidates, Journal of Leadership Studies. University of Phoenix, 1(4), 7-24.
Aryanpur, A., & Aryanpur, M. (2006). English to Persian Dictionary, sixth edition, Tehran: Jahan Yaraneh Publication (Vol. l). [In Persian]
Aghayousefi, A. R., (2009). General Psychology, Third Edition, Tehran: PNU Publication. [In Persian]
Baltas, A., (2001). Teamwork and Leadership, Remzi Bookshop, Istanbul: Middlebrooks AE.
Black, B., & Hazen, N. L., (1990). Social status and patterns of communication in acquainted and unacquainted preschool children. Developmental Psychology, 26.
Borovac Zekan, S., Peronja, I., & Russo, A., (2012). Linking theory with practice: Students perceptions of leaders and leadership characteristics. The First International Conference on Leadership, Technology and Innovation Management. Journal of Procedia – Social and Behavioral Siences, 41: 237-242.
Emami Sigaroudi, A., Dehghan Naieri, N., Rahnavard, Z., & Noori S. A., (2012). Qualitative Research Methodology: Phenomenology. Holistic Nursing and Midwifery, 22, (68). [In Persian]
Parsa, M., (2004). The new field of psychology, (20th ed.), Tehran: Besat Press. [In Persian]
Seif, S., Kadivar, P., Karami noori, R., & Lotfabadi, H., (2006). Developmental Psychology. Tehran: Organization of Studies and Development of Social Sciences Textbooks for Universities. [In Persian]
Sharifi, A., Kamali, M., & Chabok, A., (2014). Social needs of people with cerebral palsy, Journal of Rehabilitation, 8(2). [In Persian]
Goethals, G. R., & Sorenson, G. J., (2007). The quest for a general theory of leadership. Northampton, MA: Edward Elgar Publishing.
Golshan Foomani, M. R., (2012). Group dynamics and measures of the dynamics of the group. Tehran: Pazhuhesh Press. [In Persian]
Haber, P., (2012). Perceptions of Leadership: An Examination of College Students’ Understandings of the Concept of Leadership. Journal of Leadership Education, 11 (2).
Haberkorn J. T., (2009). Implicit Leader Development: The Mentor Role as Prefatory Leadership Context. The Journal of Leadership Studies, 2(4).
Hogan, R., Curphy, G. J., & Hogan, J. (1994). What we know about leadership: Effectiveness and personality. American Psychologist Association, 49(6).
Komives, S. R., Dugan, J. P., Owen, J. E., Slack, C., & Wagner, W. (Eds.). (2011). Handbook for student leadership development(2nd ed.). San Franciscso: Jossey-Bass.
Lincoln, Y. S., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry. Beverly Hills, CA: Sage.
Retrieved June 20, 2011 from http://www.qualres.org/HomeLinc-3684.html
Northouse, P. G. (2007). Leadership: Theory and practice,(4th ed.), Thousand Oaks, CA: Sage.
Robbins, S. P. (2012). Organizational Behavior (A. Parsian & M. Arabia, Trans.). Tehran: Rassam. [In Persian]
Nikbakht, A., Siadat, S. A., Hoveyda, R., & Moghadam, A., (2008). The relationship between knowledge management and leadership styles of department heads from the viewpoint of faculty members of Isfahan Medical Science. University. Health Information Management, Summer Medical scinces, 7(2) 14. [In Persian] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,997 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,450 |