تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,621 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,331,154 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,377,563 |
تأثیر نمایش خلاق بر سازگاری اجتماعی، قضاوت اخلاقی و خلاقیت دانشآموزان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 9، شماره 36، اسفند 1395، صفحه 75-92 اصل مقاله (343.78 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شهرام مامی* 1؛ کامران امیریان2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه روانشناسیعمومی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجویی دکترای روانشناسی عمومی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر نمایش خلاق بر سازگاری اجتماعی، قضاوت اخلاقی و خلاقیت دانشآموزان دختر پایهی چهارم مقطع ابتدایی شهرستان ایلام میباشد. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. روش نمونهگیری در این پژوهش، نمونهگیری در دسترس بود. به نحوی که ابتدا از معلمان مدارس مقطع ابتدایی خواسته شد از بین دانشآموزان، افرادی را که احتمال میدهند در زمینهی سازگاری اجتماعی، قضاوت اخلاقی و خلاقیت کمتوان باشند معرفی کنند. پس از مشخص شدن این افراد و گرفتن آزمون، 60 دانشآموز که پایینترین نمره را در آزمون شخصیتی کالیفرنیا کلارک، تورپ و تیگز، قضاوت اخلاقی دورگانداسینها و میراوارما و خلاقیت شیفر بدست آوردند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه نمایش خلاق شرکت کردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییری نشان دهنده تفاوت معنیدار بین گروه آزمایش و کنترل بود. نتیجهگیری اینکه نمایش خلاق بر سازگاری اجتماعی، قضاوت اخلاقی و خلاقیت دانشآموزان دختر پایهی چهارم مقطع ابتدایی تأثیرگذار بوده است | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نمایش خلاق؛ سازگاری اجتماعی؛ قضاوت اخلاقی؛ خلاقیت؛ دانشآموزان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه امروزه اهمیت تعلیم و تربیت کودکان، حتی از آغازین مراحل زندگی بر کسی پوشیده نیست. برخی از فعالان حوزه آموزش و پرورش کشور ما، عقیده دارند، که شیوههای کنونی نظام آموزشی نه تنها به رشد و پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان کمک نمیکند، بلکه باعث رکود فکری و به اصطلاح کشتن خلاقیت در نسلی میشود که قرار است آینده کشور را در دست بگیرند (فلاحدار، 1392). ورود به دبستان یکى از مهمترین و حساسترین مراحل رشد و سازگارى کودک را تشکیل مىدهد. سازگاری یک فرایند روانشناختی است که طی آن فرد با خواستهها و چالشهای زندگی مقابله میکند و یا آنها را به کنترل در میآورد (بوث و آماتو[1]، 2013). یکی دیگر از چالشهای اصلی دوران کودکی قواعد اجتماعی محیط پیرامون کودک است. قواعد اخلاقی، که از انواع قواعد اجتماعی است، مشوق افراد برای انجام دادن اعمال خیر و ضامن درستکاری و مشخص کنندهی اعمال خوب از بد است (خاکپور و مهرآفرید، 1393). مشکلات مربوط به سازگاری اجتماعی، قضاوت اخلاقی و خلاقیت در دانشآموزان، بخصوص دانشآموزان مقطع ابتدایی، میتواند مانعی جدی در برابر تحقق اهداف آموزش و پرورش قلمداد شود. شناخت و بکارگیری فنون و روشهایی که هم با وضعیت خاص سنی و شخصیتی دانشآموزان ابتدایی هماهنگ باشد و هم بتواند به بهترین شکل نیازهای آموزشی، اجتماعی آنها را فراهم کند جزء الزامات نظامهای آمورشی محسوب میشود. نمایش به خاطر دارا بودن تحرک، فضای خاص و دیگر ویژگیها، مورد توجه کودک است. فعالیتهای نمایشی به مردم در جهت شناخت خود و دیگران کمک میکند. نمایش خلاق شیوهای برای آموزش و یادگیری بر مبنای گرایش جهانی به بازی نمایشی است که در هر انسانی یافت میشود (آقاعباسی، 1391). انسان موجودی اجتماعی است، که ادامه زندگی به صورت انفرادی برای او تقریبا غیر ممکن است. به همین دلیل، رشد اجتماعی مهمترین جنبه رشد وجودی هر شخص را تشکیل میدهد. معیار اندازهگیری رشد اجتماعی هر کس میزان سازگاری او با دیگران است (همایی، کجباف و سیادت، 1390). ورود به دبستان یکى از مهمترین و حساسترین مراحل رشد و سازگارى کودک را تشکیل مىدهد. در این مرحله کودک بایستى علاوه بر شروع رسمى آموزش خواندن و نوشتن و ریاضى، روابط اجتماعى با گروه همسن را بیاموزد و این موضوع در سازگارى کلى وى تأثیر دارد. سازگاری به پذیرش و انجام رفتار و کردار مناسب و موافق محیط و تغییرات محیطی اشاره دارد و مفهوم متضاد آن ناسازگاری است. یعنی، نشان دادن واکنش نامناسب به محرکهای محیط و موقعیتها، به نحوی که برای خود فرد یا دیگران و یا هر دو زیانبخش باشد و فرد نتواند انتظارات خود و دیگران را برآورده سازد (دورودیان، 1392). توانمندیها و شایستگیهای اجتماعی و هیجانی از عوامل تعیینکننده تأثیرگذار بر سازگاری تحصیلی محسوب میشوند (زاهد، رجبی و امیدی، 1391). یکی از چالشهای اصلی دوران کودکی قواعد اجتماعی محیط پیرامون کودک است. قواعد اخلاقی، که از انواع قواعد اجتماعی است. این قواعد در هر جامعه برای کنترل رفتارهای نادرست و هدایت آنها به راه راست وجود دارد. به علاوه کودکان باید هم قواعد اخلاقی و هم قوانین اجتماعی را یاد بگیرند که شاید در موقعیتهای مختلف تفاوتهای بسیاری بین آنها وجود داشته باشد. انسان با حس اخلاقی متولد میشود. این حس در خانواده ظاهر میشود، از معلمان الگو میگیرد، و از طریق اجتماع تغذیه میشود. در حقیقت، خانواده، مدرسه، و اجتماع قواعد اخلاقی را، که بر اساس اصول عدالت و در نظرگرفتن حقوق دیگران وضع شده است، آموزش میدهند؛ اما اینکه کودکان چطور میل درونی برای پیروی از قواعد اخلاقی را پیدا میکنند در طی مراحل رشد متفاوت است (خاکپور و مهرآفرید، 1393). استدلال اخلاقی، دامنه وسیعی از رفتارهای دانشآموزان را، از جمله تقلب در جلسه امتحان، پذیرش یک هم کلاسی، میزان تسهیل و تسریع یادگیری مشارکتی، احترام گذاشتن به مقررات، رعایت ادب در بر میگیرد. قضاوت اخلاقی به چگونگی نظر شخص دربارهی مقررات، آداب، رسوم، و هنجارهایی که مردم باید در تعامل با دیگران رعایت کنند و برداشت او از آنها اشاره دارد که با رشد فکری و به تبع آن رشد اخلاقی همراه با افزایش سن در افراد تکامل مییابد (ابراهیمیقوام، 1390). محیطی که بچهها در آن کار، بازی و زندگی میکنند میتواند رشد خلاقیت آنها را تسریع کرده و یا سرکوب نماید (کمپل و نینسبرگ[2]، 2012). خلاقیت ایجاد طرحی جدید با ارزش و متناسب است. به بیان دیگر، خلاقیت به کارگیری تواناییهای ذهنی، برای ایجاد یک فکر و مفهوم جدید است. رشد و توسعه خلاقیت، وابسته به عوامل مختلف فردی و اجتماعی، مانند، هوش، خانواده، ویژگیهای شخصیتی و ... است. گرچه توانایی خلاق، به طور بالقوه و به نحو فطری، در انسان به ودیعه نهاده شده، اما ظهور آن مستلزم آموزش و پرورش مناسب است (میرکمالی و خورشیدی، 1391). به طور کلی، خلاقیت به عنوان توانایی ارائه دیدگاههای جدید، تولید ایدههای جدید و معنیدار تعریف شده است. خلاقیت بعنوان تفکری واگرا، فرایند ساختن ایدهها، از اطلاعات داده شده، با تأکید بر تنوع و مقدار بازده میباشد. تفکر واگرا خود شامل اشکال مختلفی از تفکر خلاق، در برگیرندهی زایش ایدهها، پاسخهایی از نوع واگرا، و بهسازی ایدههاست. در واقع خلاقیت فعالیتی ذهنی است که در شرایط عدم وجود پاسخی صحیح از قبل صورت میگیرد (آرنت[3]، 2011). خلاقیت اغلب به عنوان تولید ایدههای جدید و مفید تعریف شده است، در حالی که نوآوری اجرای موفقیتآمیز آن ایدهها محسوب میشود. خلاقیت باید با تفکر انتقادی، به شکل نیرویی پیشبرنده در جهت مولدتر بودن و پاسخگوتر بودن فرد وجود داشته باشد (والتر[4]، 2012). هرچند انسان با توانایی نوآوری زاده میشود، اما شکوفایی آن نیازمند پرورش آن است. تورنس ایجاد فرصت برای پرورش خلاقیت برای هر جامعه را امری حیاتی میداند. به باور بیشتر پژوهشگران شیوههای سنتی آموزش و پرورش نه تنها به رشد خلاقیت کودکان کمکی نمینمایند، بلکه آنان را از حرکت در این راستا باز میدارند (شریفی و داوری، 1391). آکسوی و باران[5] (2014) با مروری بر پیشینه پژوهشها به این نتیجه دست یافتند که برای تحول و پرورش مهارتهای اجتماعی کودکان، از روشها و روی آوردهای مختلفی استفاده شده است که از جمله این روشها، برنامه آموزش مهارت اجتماعی (اربای و یلدیرمداگرو[6]، 2012)؛ برنامه آموزش مهارت اجتماعی بازی محور (هافمن[7]، 2010)؛ فعالیتهای نمایش خلاق (کیلیکاسلان و آساسقلو[8]، 2010)؛ برنامه آموزش حرکت رقص خلاق (لیبمن[9]، 2012) میباشد. یکی از موفقترین راههای تربیت غیرمستقیم، هنر است که به علت زیبایی و انتزاعی بودنش میتواند هر امر تربیتی را در پوششی در اوج اثرگذاری بر ذهن مخاطب بنشاند. نمایش به خاطر دارا بودن تحرک، فضای خاص و دیگر ویژگیها، مورد توجه کودک است و میتواند مانند دیگر هنرها برای کودک، پدید آورندهی حس اندیشه، جستجوگری، مطالعه، رفتار مناسب، اخلاق نیکو، دیدن درست پیرامون خود، حس نوعدوستی و در نهایت کمک به او در ایجاد ارتباط صحیح با دنیای اطراف و درک متقابل همدیگر باشد (جعفری، 1391). خلاقیت جزء جدا نشدنی هر هنری و از جمله هنر نمایش است، با این حال به نوعی از نمایش فرایند محور که به سود دستاندرکاران کار میشود و ربطی به اجرا برای تماشاگران ندارد، اصطلاحا نمایش خلاق میگویند. این نمایش شیوهای برای آموزش و یادگیری بر مبنای گرایش جهانی به بازی نمایشی است که در هر انسانی یافت میشود (آقاعباسی، 1391). به عنوان یک روش تدریس، هدف درسی نمایش خلاق، تخیل در مکانی از پیش تعیین شده، مطابق با ساختار گروه و هدف درس است که در آن از فنون متفاوت مانند بداههپردازی و ایفای نقش استفاده میشود (اربای و داگرو، 2012). نمایش خلاق شکلی از وانمودبازی مبتنی بر بداههپردازی است که طی فرایندی، صحنه، رویداد، مشکل یا واقعه با هدایت مربی توسط کودکان مورد بحث قرار میگیرد، طراحی میشود و به اجرا در میآید (قاسمتبار، الهویردیانی، حاجیتبار، محمدجانی و خسروی، 1390). خلاقیت توانایی حل مسأله است. هدف نمایش خلاق تربیت آدمهایی است که توانایی حل مسأله دارند، منتها در نمایش خلاق حل مسأله مشارکتی است. مشارکت اولا از عهده کسانی برمیآید که مهارتهای ارتباطی با زبانی کارا داشته باشند. ثانیا آگاهی اجتماعی داشته باشند، آگاهی اجتماعی جستجو در چگونگی و چرایی فرهنگهاست (آقاعباسی، 1391). نمایش خلاق به عنوان روشی آموزشی در بالابردن علاقه و انگیزهی فعالیت کلاسی دانشآموزان تأثیر بسزایی داشته و همچنین به بهبود مهارتهای حل مسأله کمک میکند. علاوه بر این شرکت فعال دانشآموزان در دورههای نمایش خلاق، بر کیفیت یادگیری و تداوم دانش آنها تأثیرگذار است (کیلیکاسلان و آساسقلو، 2010). فعالیتهای نمایشی به مردم در جهت شناخت خود و دیگران کمک میکند. این فعالیتها به دانشآموزان کمک میکند تا به شکلی منحصر به فرد، به افرادی با مهارت، منسجم، حساس و باهوش تبدیل شوند. افرادی که سعی میکنند بوسیلهی امکانات، فکر و جسارتی که دارند، چشمانداز زندگیشان را گسترش دهند (سنگان و اسکندراوغلو[10]، 2010). بنابراین با توجه به اینکه پژوهشهای انجام شده در این زمینه نشان دهنده تأثیر آموزش نمایش خلاق بوده است، این پژوهش به دنبال بررسی این مسأله بوده که آیا آموزش نمایش خلاق بر بر سازگاری اجتماعی، خلاقیت و قضاوت اخلاقی دانشآموزان دختر پایهی چهارم مقطع ابتدایی تأثیر داشته است.
روش این پژوهش با توجه به هدف در زمره پژوهشهای کاربردی، با توجه به نوع دادهها کمی و با توجه به ماهیت و نوع مطالعه در ردیف پژوهشهای نیمهآزمایشی و براساس طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این پژوهش، عبارت بود از تمامی دانشآموزان دختر پایهی چهارم مقطع ابتدایی سال تحصیلی 1395 شهرستان ایلام که تعداد آنها 3970 نفر میباشد. روش نمونهگیری در این پژوهش، نمونهگیری در دسترس بود. به نحوی که ابتدا از معلمان مدارس مقطع ابتدایی خواسته شد از بین دانشآموزان پایهی چهارم، افرادی را که احتمال میدهند در زمینهی سازگاری اجتماعی، قضاوت اخلاقی و خلاقیت کمتوان باشند معرفی کنند. پس از مشخص شدن این افراد و گرفتن آزمون، از جدول کوهن 60 دانشآموز که پایینترین نمره را در آزمون شخصیتی کالیفرنیا، قضاوت اخلاقی و خلاقیت بدست آوردند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده به دو گروه 30 نفره گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند.
ابزارهای پژوهشپرسشنامه روانی کالیفرنیا (CTP)[11]، برای اندازهگیری سازگاری فردی، اجتماعی از آزمون شخصیتسنج کالیفرنیا که یک آزمون کاغذ، مدادی خود اجرا است استفاده شده است. این مقیاس در سال 1953 توسط کلارک، تورپ و تیگز[12] به منظور سنجش سازشهای مختلف زندگی که دارای دو قطب سازش شخصی و سازش اجتماعی است، ساخته شد. و دارای 180 سئوال دو گزینهای (از نوع بلی و خیر (و 12 خرده مقیاس است که نیمی از آنها برای سنجش سازش فردی و بقیه جهت اندازهگیری سازگاری اجتماعی است. و در این پژوهش فقط از قطب سازگاری اجتماعی استفاده شد. شافر در کتاب سالنامهی اندازهگیرهای روانی، در مورد آزمون شخصیتی کالیفرنیا بر پایه مطالعات انجام شده، ضرایب پایایی نمرههای آزمون را برای مقیاس سازش اجتماعی 86/0 تا 90/0 و برای کل آزمون 91/0 تا 93/0 بوده است. اصفهانیاصل (1381)، در پژوهشی میزان ضرایب پایایی این مقیاس را با استفاده از روش آلفای کروبناخ و تصنیف برای کل آزمون 90/0 و 93/0 محاسبه کرده است. در پژوهش حاضر نیز ضریب همسانی درونی این مقیاس با روش آلفای کرونباخ 976/0 و با روش تصنیف 985/0 محاسبه شد. همچن نیز ضریب اسپیرمن برآون 987/0 و ضریب گاتمن 986/0 به دست آمد. پرسشنامه نگرش به خلاقیت (CAS)[13]، پرسشنامه نگرش نسبت به خلاقیت توسط چارلز .لی. شیفر[14] تدوین گردیده است و توسط کرمی (1377)، ترجمه شده است. این پرسشنامه شامل 32 عبارت است که ابعاد آن شامل: اطمینان از عقاید خود 11 سؤال، احساس خیالپردازی 7 سؤال، جهتگیری نظری و زیباییشناختی 5 سؤال، آزادی بیان در افکار 4 سؤال، تمایل به نوآوری 3 سؤال. ضریب پایایی محاسبه شده به روش دو نیمهکردن برای دو گروه ازکودکان محاسبه شده. ضریب محاسبه شده برای گروه اول (31N= ) برابر 81/0 و برای گروه دوم (67N= ) برابر 75/0 بوده است. در پژوهشی دیگر اعتبار همزمان و اعتبار وابسته به ملاک برای آزمون خلاقیت کودکان شیفر بین دو گروه خلاق و غیرخلاق محاسبه شد و هر دو قابل قبول بودند مقایسه میانگین نمرات آزمون دو گروه نشان داد که نمرات گروه خلاق تفاوت معنادار بالایی از گروه کنترل (05/0P= ، 2/66t= ) در آزمون داشتند (شیفر، ترجمه کرمی، 1377). که برای اجرای پرسشنامه شواهد کافی در اختیار قرار میدهد. آزمون قضاوت اخلاقی (MJT)[15]، این آزمون نخستین بار توسط دورگانداسینها و میراوارما[16] در سال 1971 ساخته شد و آخرین تجدیدنظر توسط آن در سال 1998 به عمل آمد. آزمون در کشور هند برای کودکان 6 تا 11 ساله ساخته شده و بر مبنای الگوی یک آزمون هوش کلی و شامل سوألات استدلال، قوه تشخیص، بهترین پاسخها و غیره است، با این تفاوت که همه سوألات معنای اخلاقی دارد. آزمون مرکب از 50 سؤال است که کودک باید در مورد آنها تصمیم اخلاقی بگیرد، زمینه کار اخلاقی را در اظهارنظرها گروهبندی و رابطهی بین کلمات با معنای اخلاقی برقرار کند، یک عمل خاص را ارزیابی و در برابر مشکلات اخلاقی استدلال منطقی و تعاریف مناسب ارزشهای اخلاقی را انتخاب نماید. این آزمون به شش گروه تقسیم میشود. برای هر سؤال فقط یک جواب صحیح وجود دارد. برای هر سؤال درست، یک نمره و برای جواب غلط، صفر داده میشود. بنابراین حداکثر نمره 50 و حداقل نمره صفر است. کل نمره شاخص قضاوت اخلاقی آزمودنی خواهد بود. این آزمون توسط ابوالفضل کرمی در سال 1379 ترجمه شده است (زادشیر، استکی و امامیپور، 1388). دورگانداسینها و میراوارما پاسخهای 300 کودک به سوألات نهایی را نمرهگذاری کردند و سپس اعتبار نیمهآزمون را با استفاده از فرمول اسپیرمن براون محاسبه کردند که 93/0 بود. در این پژوهش از بین انواع نمایش خلاق، نمایش خلاق قصه و داستان اجرا شد. به نحوی که 2 تمرین آشنایی و 8 داستان که روایی و پایایی آنها توسط دو روانشناس و دو کارگردان نمایش تأیید شده بود طی جلسات با 6 مرحله مرسوم نمایش خلاق به اجرا در آمد (آقاعباسی، 1390 و زایپس[17]، 1386).
جدول 1: خلاصه جلسات آموزش نمایش خلاق Table 1 Summary of Creative Drama Teaching sessions
جهت اجرای این پژوهش ابتدا ابزارهای مورد نیاز تهیه و سپس فرایند نمونهگیری به مرحله اجرا گذارده شده و در پی آن پرسشنامههای مورد استفاده در بین دانشآموزان انتخاب شده توزیع و اطلاعاتی در رابطه با نحوه پرکردن پرسشنامهها داده شده است. پس از اجرای آزمونها، شناسایی دانشآموزان و انتخاب گروهها به شیوه تصادفی، با مدیران مدارسی، که دانشآموزان انتخاب شده در گروهها درآن مدارس مشغول تحصیل بودند، هماهنگی لازم انجام شد. جلسههای گروههای آزمایشی در مجموع ده جلسه در طی پنج هفته برای هر گروه برگزار شد که هر جلسه یک و نیم ساعت طول میکشید. به دلایل اخلاقی به گروه کنترل نیز پس از اتمام پژوهش آموزش لازم داده شد. نهایتا دادههای مورد نیاز استخراج و از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییری و به واسطه نرمافزار SPSS.20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها جدول 2: میانگین، انحرافمعیار و آزمون کلموگروف اسمیرنوف دادههای مربوط به متغییر سازگاری اجتماعی، قضاوت اخلاقی و خلاقیت Table 2 Mean standard deviation and Kolmogorov-Smirnov test results related to Social adjustment, moral judgment and creativity Variables
میانگین، انحراف معیار پسآزمون سازگاری اجتماعی گروه آزمایش به ترتیب، (8/70M: ؛ 9/6 SD:) بیشتر از نمرات پسآزمون گروه کنترل می باشد (7/47 :M؛ 5/6SD: ). هرچند نمرات پسآزمون گروه کنترل نسبت به نمرات پیشآزمون این گروه افزایش یافته است. میانگین، انحرافمعیار پسآزمون قضاوت اخلاقی گروه آزمایش به ترتیب، (8/37 M:؛ 1/2 SD:) بیشتر از نمرات پسآزمون گروه کنترل است (6/21 M:؛ 1/3SD: ). شاهد افزایش نمرات پسآزمون گروه آزمایش، در مقایسه با نمرات پیشآزمون این گروه هستیم. میانگین، انحرافمعیار پسآزمون خلاقیت گروه آزمایش به ترتیب، (5/22 M:؛ 4/1 SD:) بیشتر از نمرات پسآزمون گروه کنترل است (2/14 M:؛ 9/2 SD:). شاهد افزایش نمرات پسآزمون گروه آزمایش، در مقایسه با نمرات پیشآزمون این گروه هستیم. با توجه به اطلاعات مربوط به جدول جهت اطمینان از نرمال بودن توزیع دادهها سازگاری اجتماعی، قضاوت اخلاقی و خلاقیت آزمون کلموگوروف- اسمیرنوف انجام شد. با توجه به اینکه در تمام رده ها مقدار این آزمون از 05/0 بیشتر است. لذا دلیلی برای رد فرض صفر وجود ندارد و توزیع دادهها نرمال است.
جدول 3: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری سازگاری اجتماعی در پیشآزمون و پسآزمون Table 3 Results of ANCOVA regarding Social adjustment in the pre-test and post-test
همانطور که نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری در جدول 3 نشان میدهد بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی (91/9 F=) در پیشآزمون و پسآزمون (004/0 p<) و بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی (98/5F= ) در دو گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون و پسآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد (02/0p< ).
جدول 4: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری قضاوت اخلاقی در پیشآزمون و پسآزمون Table 4 Results of ANCOVA moral judgment in pre-test and post-test
همانطور که در جدول 4 نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری نشان میدهد بین میانگین نمرات قضاوت اخلاقی(77/7F=) در پیشآزمون و پسآزمون(01/0p<) و بین میانگین نمرات قضاوت اخلاقی(75/55F=) در دو گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون و پسآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0p<).
جدول 5: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری خلاقیت در پیشآزمون و پسآزمون Table 5 Results of ANCOVA creativity in pre-test and post-test
همانطور که نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری در جدول 5 نشان میدهد بین میانگین نمرات خلاقیت (12/0F=) در پیشآزمون و پسآزمون (005/0p<) و بین میانگین نمرات خلاقیت (93/8F=) در دو گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون و پسآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد (02/0p<).
بحث و نتیجهگیری بررسی دو گروه کنترل و آزمایش بوسیلهی 90 سوال مربوط به سازگاری اجتماعی آزمون سازگاری اجتماعی کالیفرنیا نشان داد که اجرای فنون نمایش خلاق، بر سازگاری اجتماعی دختران ابتدایی تأثیرگذار بوده است. به این ترتیب و با توجه به نتایج آماری، پاسخ سئوال پژوهش مثبت است. در زمینهی سازگاری اجتماعی، میتوان نتایج بدست آمده را با نتایج پژوهش آذین و موسوی (1391) که در آن نمایش خلاق، تحول اجتماعی کودکان را به شکل معناداری افزایش داد، همسو دانست. همچنین میتوان نتایج به دست آمده را با نتایج پژوهش همایی، کجباف و سیادت (1390) که در آن اجرای فنون قصهگویی در افزایش سازگاری کودکان اثرگذار بود همسو و هماهنگ دانست. همچنین این نتایج را میتوان با نتیجهی پژوهش بیدرمن، فارونی و چن در سال 2013 براساس برنامهی آموزشی مهارت اجتماعی بازی محور، که شاخهای از نمایش خلاق است هماهنگ دانست. نتایج پژوهش لاریجانی و رازقی، در سال 1392 نیز نشان داد که نمایش خلاق بر تقویت رشد اجتماعی دانشآموزان کم توان ذهنی تأثیرگذار بوده است. در تبیین این یافته باید به ماهیت گروهی بودن نمایش خلاق اشاره کرد. چرا که هیچ شکل هنری به اندازه نمایش خلاق مبتنی بر کار گروهی نیست (ناظمی، 1392) در واقع، تصور نمایش خلاق بدون گروه ممکن نیست بنابراین، کودکان در نمایش خلاق به طور خودانگیخته بسیاری از یادگیریهای اجتماعی مانند مشارکت در کار گروهی، همکاری، مقید شدن به آداب و رسوم، مهارتهای ارتباطی، رعایت نوبت، آگاهی و استفاده از احساسات و تبعیت از قوانین اجتماعی را فرا میگیرند (اربای و یلدیرمداگرو، 2012). همچنین، نمایش خلاق به کودک فرصت میدهد که در موقعیتهای مختلف نقش فعال داشته باشد. کودک در فرایند این نمایش مفهوم نقش خاص خویش را پرورش میدهد. این امر او را قادر میسازد تا خود و دیگران را بهتر بشناسد و حساسیت خود را نسبت به دیگران افزایش دهد. با ایجاد جو صمیمی در نمایش خلاق به کودک این فرصت داده میشود تا همکاری بهتری با دیگران داشته باشد و در نتیجه، مهارتهای ارتباطی او توسعه مییابند (آکسوی و همکاران، 2014). بررسی دو گروه کنترل و آزمایش بوسیلهی 50 سئوال مربوط به متغییر قضاوت اخلاقی آزمون قضاوت اخلاقی نشان داد، که اجرای فنون نمایش خلاق، بر قضاوت اخلاقی دختران ابتدایی تأثیرگذار بوده است. به این ترتیب و با توجه به نتایج آماری، پاسخ سئوال پژوهش مثبت است. در زمینه قضاوت اخلاقی، میتوان نتایج به دست آمده را با نتایج پژوهش زندیپور و ژیانباقری در سال 1393، که نشان داد پس از داستاندرمانی رشد استدلال اخلاقی دختران بزهکار افزایش مییابد همسو دانست. با توجه به نظریهی شناختی، رشدی لورنس کلبرگ که معتقد است مراحل رشد اخلاقی درهر فرد بر اساس تواناییهای ذهنی و شناختی او و با توجه به نوع داوریهایش معین میشود و به رشد و تکامل ارزشهای اخلاقی کودکان و نوجوان بر مبنای داوریها واستدلالهای اخلاقی آنها درجلسات مصاحبه و بر اساس پرسش و پاسخ می پردازد (یاسایی، 1390) و همچنین با توجه به نظریهی نظامهای زبانی و گفت و گو بر پایهی نقل داستانها که از درمانهای استنباطگرا است (ضیایی، پوراعتماد و منصورهتقاء، 1391)، میتوان نتیجه گرفت یکی از کارکردهای مهم داستان، تشخیص کنشهای متقابل مراجعهکننده و محیط است و سبب فرافکنی بسیاری از نارساییهای شخصیتی میشود (کارنز و استونس[18]، 2013). در تبین این نتایج میتوان به نظریات پیاژه اشاره کرد. به نظر وی کودکان در این سن از لحاظ رشد شناختی در مرحله عملیات عینی هستند، بدین معنی که، توان انجام برخی از فعالیتهای ذهنی را دارند و در هنگام حل مسأله نیاز کمتری به دادههای عینی دارند، اما هنوز کاملا نمیتوانند به صورت انتزاعی بیندیشند (سیروسی، دوکانهایفرد و حسنی، 1390). نتایج پژوهش اسماعیلی (1391)، نیز مؤید این امر است که با افزایش سن کودکان متناسب با رشد شناختی آنها، رشد قضاوت اخلاقی نیز افزایش مییابد و افراد درک بهتری از مفاهیم اخلاقی خواهند داشت. دریک جمعبندی کلی میتوان این چنین بیان کرد که، توانایی انجام قضاوت اخلاقی در دنیای پیچیدهی امروز، مهارتی اساسی برای هر انسانی است و در دوران کودکی بهترین فرصت برای چنین تمرین نابی است. بررسی دو گروه کنترل و آزمایش بوسیلهی 32 سئوال مربوط به متغییر خلاقیت آزمون خلاقیت چارلز لی شیفر نشان داد که، اجرای فنون نمایش خلاق، بر خلاقیت دختران ابتدایی تأثیر گذار بوده است. به این ترتیب و با توجه به نتایج آماری، پاسخ سئوال پژوهش مثبت است. نتایج این پژوهش در زمینهی خلاقیت را نیز میتوان با نتایج پژوهش کیلان[19] (2014) با موضوع بالا بردن تفکر مسلط و انعطافپذیر از طریق فرایند نمایش خلاق همسو دانست. یافتههای این پژوهش نشان داد فنون نمایش خلاق، بر افزایش دو جنبه مهم از تفکر واگرا، یعنی روانی و انعطافپذیری تأثیرگذار است. پژوهش وکیلی و امینی (1393) با موضوع بررسی موانع آموزشی شکوفایی خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی نیز نشان داد که فنون نمایش خلاق، برای ایجاد درک بهتر افراد، نسبت به افسانه، محیط زیست و ارزشهای ملی و فرهنگی، نسبت به دیگر روشهای موجود مناسبتر است این پژوهشگران نشان دادند که فنون نمایش خلاق به دلیل همراهی تخیل، تصور و رویا به بهبود درک اهمیت مکان، تصاویر و روندهای تاریخی موجود در فرهنگ ملی کمک میکند. در تبیین این پژوهش با توجه به تأثیرات مثبت نمایش خلاق مخصوصا در زمینهی پروش قدرت خلاقیت و رشد قدرت آفرینندگی کودکان با نگاهی به تاریخ آموزش و پروش در جهان ملاحظه میکنیم، سابقه استفاده از نمایش خلاق، در جهان تعلیم و تربیت به صد سال گذشته بر میگردد و ما امروز شاهد تصویب قوانینی د رکشورهای پیشرفته هستیم که تمام معلمان بایستی از طریق نمایش به کودکان درس بدهند (شفیعی، 1393). علت چنین توجهی ناشی از این واقعیت است که مسئولان آموزشی این کشورها پی یردند، استفاده از نمایش خلاق به عنوان یک شیوهی آموزشی، موضوعی است که از طریق آن کودک خلق و مربی رهبری میکند در حقیقت در این شیوهی آموزشی مربی نقش واقعی خود را که مامایی علم و کمک به زایش افکار و ایدههای جدید است ایفا میکند (رحمتی، 1392). ورود فعالیتهای نظیر نمایش به عرصه آموزش حاکی از ظهور یک دورهی جدید در فکر و اندیشه است و بر بنیانهای نظری تازهای متکی است. یک الگوی تازه و یک نگاه جدید به تعلیم و تربیت است که روسو اولین گام را در این عرصه برداشت و باب اولین گفتمان تازه یعنی، نمایش در خدمت آموزش را در تعلیم و تربیت باز کرد (فتحی، 1391). مشکل یافتن کودکانی که در هر سه متغییر مورد بحث، کمبودهایی داشته باشند. نبود پروتکل عمومی نمایش خلاق که بتواند هر سه متغییر مورد بررسی را به خوبی پوشش دهد، از محدودیتهای پژوهش حاضر بود. پیشنهاد میشود ساخت و اجرای برنامههای مدون نمایش خلاق در مراکز آموزش ابتدایی، با استفاده از گروههای نمونه مقایسهای به تفکیک جنسیت، لحاظ کردن موارد توصیفی در نمونه، مانند شغل والدین، درآمد و ... که احتمالا در کم و کیف نتایج به دست آمده دخیل خواهند بود. [1]. Booth & Amato [2]. Kample & Nissenberg [3]. Arnett [4]. Walter [5]. Aksuy & barean [6]. Erbay & Yildirim Doglu [7]. Hoffman [8]. Kilicaslan & Asasoglu [9]. Libman [10]. Sengün & Iskenderoğlu [11]. California test of personality [12]. Clark, Thorpe & Tygz [13]. Creativity attitude scale [14]. Charles. Lee. Schafer [15]. Moral Judgment Test [16]. Dorganda Sinha & Miravarma [17]. Zayps [18]. Kerns & Stevens [19]. Ceylan | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیمیقوام، صغرا (1390). مروری بر عوامل مؤثر بر استدلال و رفتار اخلاقی، رفتاراخلاقی کودکان چگونه شکل میگیرد؟ ماهنامه مشاوره و مدرسه. دوره سوم، شماره یکم، پاییز 1390. آذین، احمد و موسوی، سیدمحمود (1391). بررسی نقش عوامل آموزشگاهی بر سازگاری اجتماعی دانشآموزان مقطع متوسطة شهرستان فریدونشهر. جامعهشناسی کاربردی، سال بیست و دوم، شماره پیاپی 41، شماره اول، بهار 1391. آقاعباسی، یدالله (1391). نمایش خلاق، قصهگویی و تئاترهای کودکان و نوجوانان. تهران: نشر قطره. جعفری، نرگس (1391). تأثیر نمایش خلاق بر میزان مهارتهای اجتماعی کودکان.کتاب ماه کودک و نوجوان، کتاب ماه کودک و نوجوان، مهر (1391)، شماره 180، ص.ص. 27-20. خاکپور، مسعود و مهرآفرید، معصومه (1393). قضاوت اخلاقی کودکان پیشدبستانی پنج و شش ساله. تفکر و کودک، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال سوم، شمارة اول، بهار و تابستان 1393، صص 1-14. زادشیر، فرزانه؛ استکی، مهناز و امامیپور، سوزان، (1388). مقایسه قضاوت اخلاقی و رشد اجتماعی دانشآموزان دبستانهای غیرانتفاعی تحت تعلیم آموزش قرآن به شیوه حفظ با معانی با غیرانتفاعی عادی، مجله روانشناسی کاربردی، تابستان 1388، سال سوم، شماره 2 (10) ص. 47-25. زایپس، جک (1386). هنر قصهگویی خلاق، ترجمه مینو پریانی. تهران: انتشارات رشد. زاهد، عادل؛ رجبی، سعید و امیدی، مسعود (1391 ). مقایسهی سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی و یادگیری خودتنظیمی در دانشآموزان با و بدون ناتوانی یادگیری. مجلهی ناتوانیهای یادگیری، دورهی 1، شمارهی 2، صص43-62. بهار 1391. زندیپور، طیبه و ژیانباقری، معصومه (1393). نقش داستاندرمانی به روش مشاوره گروهی بر رشد استدلال اخلاقی دختران نوجوان بزهکار کانون اصلاح و تربیت تهران. مجله دانش و پژوهش در روانشناسی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان. شماره سیام، زمستان 1393 ص.ص. 87-104. دورودیان، زهرا (1392). تأثیر روش ایفای نقش بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان حساب نارسای دبستانی در سال تحصیلی 92-91 استان تهران. فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی، شماره 2، سال اول، تابستان 1392. سیروسی، مهسا؛ دوکانهایفرد، فریده و حسنی، فریبا (1390). بررسی تأثیر آموزش گروهی داستان بر قضاوت اخلاقی دانشآموزان دختر پایهی چهارم، مجله تحقیقات روانشناختی، پاییز 1390، شماره 11، ص 1- 14. شریفی، علیاکبر و داوری، رقیه (1391). مقایسه تأثیر سه روش پرورش خلاقیت در افزایش خلاقیت دانشآموزان پایه دوم راهنمایی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال پانزدهم، شماره 1، بهار 1391، صص 62-57. ضیایی، مریم؛ پوراعتماد، حمیدرضا و تقاء، منصوره (1391). قضاوت اخلاقی در بیماران دچار آسیب قشر پیش پیشانی راست. تازههای علوم شناختی، سال12، شماره 3 ،1391، صص 8-1. فتحی، کورش. (1391). اصول برنامهریزی درسی، تهران، انتشارات ایران زمین. فلاحدار، مهدی (1392). رابطه روشهای تدریس با شکوفایی خلاقیت دانشآموزان پایه دوم و سوم راهنمایی شهرستان نظرآباد هشتگرد. پایاننامه کارشناسیارشد برنامهریزی آموزشی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن. قاسمتبار، سیدنبیالله؛ الهوردیانی، خلیل؛ حاجیتبار، محسن؛ محمدجانی، هیوا و خسروی، فرزاد (1391). تأثیر نمایش خلاق بر تحول اجتماعی کودکان پی دبستانی. روانشناسیتحولی:روانشناسانایران، سال هشتم، شماره 32، تابستان 1391، ص. 413-405. لاریجانی، زرینسادات و رازقی، نرگس (1392). بررسی کاربرد هنرهای نمایشی در رشد اجتماعی دانشآموزان کم توان ذهنی. پژوهش در حیطه کودکان استثنایی، سال هشتم، شماره 1، سال 1392، صص 52-43. کیگان، جروم؛ ماسن، پاولهنری؛ هوستون، آلتاکارول و ویکانجر، جانجین (1390). رشدوشخصیت کودک. ترجمة مهشید یاسایی، تهران: نشر مرکز. رحمتی، زهرا (1392). بررسی کاربرد هنر در سرگرمیهای خلاقانه کودکان، پایاننامه دورهی کارشناسیارشد، تهران، دانشگاه تربیت مدرس. ناظمی، یاسر (1392). ادبیاتکودکان:رویکردیبرقصهگویی نمایشخلاق. تهران: انتشارات چاپار. میرکمالی، سیدمحمد و خورشیدی، عباس (1391). عوامل مؤثر در پرورش خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی استان گیلان. مجله روانشناسی و علوم تربیتی. سال سی و نهم، شماره 2، سال 1391. صص 51- 75. همایی، رضا؛ کجباف، محمدباقر و سیادت، سیدعلی (1390). تأثیر قصهگویی بر سازگاری کودکان. مطالعات روانشناختی. دوره 5، شماره 2 . دانشکده علومتربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهراء تابستان. وکیلی، نجمه و امینی، علی (1393). بررسی موانع آموزشی شکوفایی خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان ابتدایی آموزش و پرورش منطقه هلیلان در استان ایلام در سال تحصیلی 92- 93. فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات مدیریت آموزشی، شماره هشتم، تابستان 1393. Abrahymy Qvam, S. (2011). An overview of the factors affecting the reasoning and moral behavior: How does moral behaviour develop in childeren? Journal of Consulting and School, 3 (1), fall 2011. [In Persian]
Aqa Abasy, Y. (2012). Creative drama, story and children's and adolescentsʼ plays. Tehran: Qatreh Publication. [In Persian] Aksoy, P., & Baran, G. (2014). Review of studies at bringing social skills for children in preschool period. Procedia Social and Behavioral Science, 9, 663-669.
Arnett, J.J (2011). Broad and Narrow Socialization. Journal of Marriage & the Family, 57, 617-628.
Azin, A., & Mousavi, S. M. (2012). Investigating the role of school factors in studentsʼ the high school studentsʼ social adjustment in Fereidun Shahr. Journal of Applied Sociology, 22(41), the first issue, spring 2012. [In Persian] Biederman, J., Faraone, S., Barth, R. P., & Chen, W. J. (2013). Social adjustment inventory for children and adolescents. Journal of American Academic Child and Adolescence Psychiatry, 32(5), 1059-1065.
Booth, A & Amato, P (2013). Divorce and psychological stress. Journal of Health and Social Behavior, 32, 396-407.
Ceylan, S. (2014). Vineland validity-reliability study for social-emotional early childhood scale and examination of the influence of creative drama on five-year old children's social-emotional behaviors who have been attending to the preschool training institutions. Early Childhood Research Quarterly, 29 (3), 187-201.
Doroudyan, Z. (2013). The effect of role playing on social adjustment and academic achievement of primary students in the academic year 2012- 2013 in Tehran. Special Psychology Quarterly, 2, the first year, summer 2013. [In Persian]
Erbay, F., & Yildirim Doglu, S. (2012) the effectiveness of creative drama education on the teaching of social communication skills in mainstreamed students. Procedia Social & Behavioral Sciences, 2, 4475–4479.
Esfahany Asl, M. (2002). Comparing personal and social adjustment and academic performance of female students in the third gread of the new grade system. (Unpublished master's thesis), Islamic Azad University, Ahvaz, Ahvaz. [In Persian]
Esmaeili, M. (2012). A comparison of growth and moral judgment and cognitive development in adolescents aged 17-12 years in Mashhad ordinary criminal. (Unpublished master's thesis), Ferdowsi University, Faculty of Education and Psychology, Mashhad. [In Persian] Falah Dar, M. (2013). The relationship between teaching methods and creativity in the second and third grade students in Hashtgerd Nazarabad. (Unpublished master's thesis), Islamic Azad University, Rudhen Branch, Rudhen. [In Persian]
Fathi, K. (2012). The principles of lesson planning. Tehran, Iran Zamin Publication. [In Persian]
Ghasem Tabar, S. N., Allahverdiani, Kh., Haji Tabar, M., Mohammdjany, H., & Khosravi, F. (2011). The Effect of Creative Drama on Social development of preschoolers. Developmental Psychologg: Iranian Psychologists, 32(8), 405-413. [In Persian]
Hoffman, M. L. (2010). Moral development. In M. H. Bornstein & M. E. Lamb (Eds.), Developmental Psychology: An advanced textbook (2nd Ed.).Hillsdale, NJ: Erlbaum.
Homaee, R., Kajbaf, M. B. & sovereignty, A. (2011). The effect of stoyy telling on childrenʼs compatibility. Psychological Studies, 5(2), Faculty of Education and Psychology. Al-Zahra University, summer 2011. [In Persian]
Jafari, N. (2012). The effect of creative display on children's social skills. Child and Adolescent Monthy Book, Mehr 2012. [In Persian]
Kagan, J. Masn, P. H., Houston, A. C., & Kanjr, J. J. (2011). Growth and personality of the child. (M. Yasaii, Trans.) Tehran: Markaz Publication. [In Persian]
Kample K. M., & Nissenberg S. A. (2012). Nurturing creativity in early childhood education. Early Childhood Education Journal, 28(1) 67.
Kilicaslan, H., & Asasoglu, A. O. (2010) a research process with creative drama in interior architecture studies. Procedia Social and Behavioral Sciences, 9 (2010) 1462–1466.
Kerns, K. A., & Stevens, A. C. (2013). Parent-child attachment in late adolescence. Journal of Youth and Adolescence, 25(3), 322-325.
Khakpoor, M., & Mhrafryd, M. (2014). Moral judgment of 5-6 year preschool children. Institute for Humanities and Cultural Studies, 3(1), 1-14, spring and summer 2014. [In Persian]
Larijani, Z. S., & Raziq, N. (2013). A study of using dramatic arts in enhancing social development of mentally retarded students. Research on Exceptional Children, 1, 52-43. [In Persian]
Libman, K. (2012). What's in a name? An exploration of the origins and implications of the terms creative dramatics and creative drama. Youth Theatre Journal, 15, 23-32.
Mirkamali, S. M., & Khorshidi, A. (2012). Effective factors in improving primary students' creativity. Journal of Psychology and Educational Sciences, 39(2), 51- 75. [In Persian]
Nazmi, Y. (2013). Children's Literature: A review of storytelling in creative drama. Tehran: Chapar Publication. [In Persian]
Pellizzoni, S., Siegal, M., & Surian, L. (2014). The contact principle and utilitarian moral judgments in young children. National in stitutes of health, 13(2), 265-270.
Rahmati, Z. (2013). A study of using arts in childrenʼs creative entertainments. (Unpublished master's thesis), Tarbiat Modarres University, Tehran. [In Persian]
Scheffer, B. Ch. (1998). The questionnaire of attitudes toward creativity. (A. Karami, Trans.). Tehran: Psychometric publications. [In Persian]
Sharifi, A. A., & Davari, R. (2012). The comparison of three methods of creativity development in second high school studentsʼ guidance creativity. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, l (1), 62 57. [In Persian]
Shafi'i, K. (2014). Fortieth session on the work of the imagination of children and adolescents. Child and Adolescent Monthly Book. [In Persian]
Vakili, N., & Amini, A. (2014). A study of the educational barriers to the development of creativity among primary school students from their teachersʼ perspectives in Halilan in Ilam province in the academic year 2013-2014. Quarterly Journal of Research in Educational Management, Issue VIII, the summer of 2014. [In Persian]
Walter, Ch. (2012). Work environment barriers prohibiting creativity. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 40 (2012) 642 – 648.
Zadshyr, F., Sticky, M., & Emamipoor, S. (2009). Comparison of students’ moral judgment and social development: Investigating the role of teaching the holy Quran by memorization in independent schools in Tehran. Journal of Applied Psychology, 2(10), 25-47. [In Persian]
Zahed, A. Rajabi, S., & Omidi, M. (2012). A comparison of social, emotional, and educational adjustment and self regulated learning in students with and without learning disabilities. Journal of Learning Disabilities, 1(2), 43-62. [In Persian]
Zandipour, T., & fearsome Bagheri, M. (2014). The role of story thereapy in the form of group counseling on the moral reasoning development of delinquent teenage girls in Tehran Training and Rehabilitation Center. Journal of Research in Psychology, Islamic Azad University, 30, winter, 87-104. [In Persian]
Zayps, J. (2007). Creative storytelling art, (M. Parnian, Trans.). Tehran: Roshd Publication [In Persian]
Sirosi, M., Dowkaneh Fard, F., & Hasani, F. (2011). The effect of group training stories on moral judgment of fourth grade female students. Psychological Research Journal, Fall 2011, 11, 1- 14. [In Persian]
Ziaee, M., Pouretemad, H. R., & Takhaeh, M. (2012). Moral judgments in patients with right prefrontal cortex damage. Cognitive Science News, 12 (3), 8-1. [In Persian] | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,346 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,948 |