تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,992 |
تعداد مقالات | 83,509 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,165,216 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,213,834 |
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی بر تغییر سطح تابآوری تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان دختر | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 12، شماره 45، خرداد 1398، صفحه 13-30 اصل مقاله (299.73 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jinev.2019.665915 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مهدی یوسفوند* 1؛ فضلاله میردریکوندی2؛ محمدعلی سپهوندی سپهوندی3؛ علیاصغر فرخزادیان4 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دکترای روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار روانشناسی عمومی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار روانشناسی عمومی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوارسگان، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی بر تغییر سطح تابآوری تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان دوره متوسطه دوم شهر خرمآباد بود. این پژوهش به صورت شبهتجربی بود که در آن از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از میان دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر خرمآباد انتخاب و به صورت تصادفی در گـروههای آزمایش(آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی) و گواه گمارده شدند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی قرار گرفتند. در طی این مدت گروه کنترل هیچ نوع مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه تفکر ارجاعی ارینگ(2010) و تابآوری تحصیلی ساموئل(2003) در مراحل پیشآزمون و پسآزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه استفاده شد. دادههای پژوهش با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل دادهها به کمک نرمافزار(SPSS.21) انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معنیداری بین دو گروه نشان داد. یافتهها حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی در افزایش سطح تفکر ارجاعی و میزان تابآوری تحصیلی دانشآموزان، اثربخش است | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی؛ تفکر ارجاعی؛ سطح تابآوری تحصیلی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بخش قابل توجهی از چالشهای زندگی مربوط به دوره دانشآموزی است که چالشهای تحصیلی[1] (از جمله؛ نمرات ضعیف، سطوح استرس بالا، تابآوری پایین، عدم تمایل به درس و مدرسه، افسردگیهای تحصیلی، تهدید اعتماد به نفس، کاهش بهزیستی، کاهش شرکت در فعالیتهای کلاسی، کاهش انگیزش و تعامل با همشاگردیها و معلمان) از این موارد است. دوران تحصیل، دورهای از زندگی است که در آن تغییرات شناختی و اجتماعی سریعی اتفاق میافتد(دومنیک و اینا[2]، 2016)، از این رو انطباق و سازگاری با فرصتها و چالشهای تحصیلی مورد توجه پژوهشگران تعلیم و تربیت بوده است. یکی از نکات اساسی در آموزش این است که فراگیران بیاموزند چطور یاد بگیرند، چطور به خاطر بسپارند و چگونه مساله حل کنند(لیسا، جاکیو، فرانک، کاریسا و ژین[3]، 2015)، و اینکه فراگیران باید موثرترین روشها و راهبردهای یادگیری را بدانند(کارسیل[4]، 2015). راهبردهای یادگیری[5] در برگیرنده راهبردهای شناختی - فراشناختی[6] هستند و به یادگیرندگان جهت دستیابی به اهداف یادگیری مورد نظرشان کمک میکنند(زیمزمن[7]، 2004). آکسفورد[8] راهبردهای یادگیری را مجموعه فعالیتهای خاص انجام شده توسط یادگیرنده جهت یادگیری آسانتر، سریعتر، لذتبخشتر، موثرتر و قابل انتقالتر به موقعیتهای جدید تعریف میکند(یانگ[9]، 2005). فراشناخت توانایی یادگیرنده برای آگاهی از قابلیتهای شناختی و کاربرد این قابلیتها برای یادگیری است که تمرین از طریق کاربرد راهبردها به یادگیرندگان اجازه میدهد که آنها پیشرفتشان را ارزیابی کنند و رویکرد یادگیریشان را تنظیم کنند(کوهن، ورگس و ورلینگ[10]، 2016). کاربرد استفاده دقیق و درست از راهبردهای شناختی و فراشناختی در تسهیل فرایند تابآوری تحصیلی[11] بسیار اهمیت دارد(میدانی و شریفی، 2015). تابآوری[12]یکی از اساسیترین موضوعاتی است که دانشآموزان در زمینه تحصیل خود با آن درگیر هستد(گاتمن[13]، 2012). تابآوری تحصیلی[14] به صورت خودارزشیابی مثبت از موقعیت آکادمیکی، احساس کنترل بر عملکرد تحصیلی و اعتماد به مهارتها و تواناییهای شناختی تعریف شده است (گاتمن و شین[15]، ۲۰۱۳). ریچاردسون[16] (1990) تابآوری تحصیلی را به صورت فرآیند مقابله با استرس و چالشهای پیشرو در مدرسه و بهرهگیری از مهارتهایی که به دانشآموز برای غلبه بر این شرایط کمک میکنند، تعریف کرده است. استفاده دقیق و درست از راهبردهای شناختی و فراشناختی نیرومندترین اثر را در میزان تابآوری تحصیلی یادگیرندگان دارند و رابطه مثبت و معناداری بین شیوه یادگیری و تابآوری تحصیلی در مدرسه وجود دارد(نایر، پالمر، آلمان و دیوید[17]، 2014). یانگ[18](2005) در تحقیق خود بیان کرده است استراتژیهای شناختی و فراشناختی ابزاری قدرتمند برای آشکار کردن چگونگی توسعه فرایند یادگیری به شمار میآیند و این راهبردها باعث افزایش مهارتهای ارتقا تابآوری تحصیلی، خودآموزی، ارتقاء استقلال یادگیرنده و تسهیل تواناییهای یادگیری دانشآموزان میشود. برونینگ[19](2001) معتقد است فراشناخت عبارت است از دانشی که مردم درباره فرایندهای تفکرشان دارند و از آنجائیکه فراشناخت فرد را برای کنترل مهارتهای شناختی خود قادر میسازد، یک عنصر ضروری برای آگاهی از تفکرات منفی تکراری و ناکارآمدی ادراک شده است. راهبردهای فراشناختی شامل تکنیکهایی هستند که دانشآموزان برای طراحی یادگیری، نظارت بر فعالیتهای یادگیری و برای ارزیابی نتایج فعالیتهای یادگیری استفاده میکنند(آلی[20]، 2008). این راهبردها برای دانشآموزان ابزارهایی را جهت خودنظم دهی[21] و خودمدیریتی[22]، اجتناب از تفکرات منفی تکراری، نظارت بر میزان تفکرات منفی به منظور دستیابی به نتایج یادگیری مطلوب فراهم میکنند(ملانی، دیان، درین و رینالد[23]، 2016). از دیدگاه زیمرمن[24](2004) فراشناخت باعث خودآگاهی در مورد افکار ارجاعی و اینکه چگونه یک فرد یاد میگیرد، یا فکر میکند، میشود. تفکر ارجاعی[25] یکی از مشخصههای معمول ذهن آدمی است و شامل خوداسنادهایی برگرفته از حوادث، موضوعات و رفتار افراد که مفهومی منفی را برای شخص تداعی میکند(کالمس و روبرت[26]، 2007). این نوع طرز تفکر همچون دگرگونی در ادراک میتواند فراخوانی واقعیت را محدود سازد و شامل این دیدگاه است که اتفاقات روزمره و طبیعی معنایی خاص را برای شخص به ارمغان میآورد که شدت این معنا برای هر فردی متفاوت است(همان). برخی افراد لحظات آنی و کوچکی از این تفکر را تجربه میکنند بدون آنکه هیچگونه عواقب مهمی برای آنها در پی داشته باشد، حال آنکه برخی این باورها و اعتقادات را در ذهن خود تثبیت کرده و بسط میدهند که نهایتاً این تکرار مکرر افکار منفی در ذهن فرد میتواند سلامت روان وی را تهدید کند(اسکادنی[27]، 2010). همچنین افرادی که تمایل بیشتری به تفکر منفی تکراری دارند، حوادث منفی اجتماعی را نیز منفیتر از دیگران ارزیابی میکنند(وونگ؛ مکویو و رپی[28]،2015). در همین راستا دراست، وندر، همرت، پنینکس و اسپاین هون[29](2014)در پژوهش خود نشان دادند که افراد با تفکر ارجاعی بالا سطوح پایین تابآوری را دارند. برخی مطالعات نشان دادهاند که آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی[30] باعث تغییر سطح تابآوری تحصیلی و تفکر ارجاعی میشود. لیلی[31](2016) در مطالعه خود با عنوان مهارتهای افزایش تفکر برای یادیگیری زبان دوم ضمن اثر بخشی آموزش راهبردهای شناختی در کاهش میزان تفکر خودارجاعی به این نتیجه رسیدند که آموزش راهبردهای شناختی به طور معنیداری باعث کاهش سطح تفکر ارجاعی و افزایش مهارتهای تفکر در سایر زمینهها میشود. نتایج مطالعات دیگر نیز نشان داده است که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به طرز معنیداری باعث کاهش میزان تفکر منفی تکراری و ناکارآمدی ادراک شده در بین دانشآموزان افسرده میشود(گولک و دوهرتی[32]، 2013). در این مطالعه که با روش دوگروهی با گروه کنترل انجام شده است نتایج نشان داد که سطح تفکر ارجاعی و خرده مؤلفههای آن در گروه آزمایش که از روش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی برای آنها استفاده شده بود نسبت به گروه کنترل به طور قابل ملاحظه و معنیداری کاهش یافته است. هرچند مطالعات زیادی نشان دادهاند که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی در کاهش سطح تفکر ارجاعی دانشآموزان موثر است ولی برخی از مطالعات نیز نتایج متفاوت و ناهمسو با مطالعات فوق بدست آوردهاند. لی، پارسونز، کاون، کیم، پتروا، ژئونگ و ریو[33](2014) در مطالعه خود نشان دادند که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی باعث کاهش سطح تفکر ارجاعی دانشآموزان میشود ولی این کاهش معنیدار نمیباشد. در این مطالعه که به مقایسه اثربخشی دو روش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی و آموزش به روش یادگیری مشارکتی بر تغییر سطح تفکر ارجاعی دانشآموزان افسرده انجام شده است نتایج نشان داده که آموزش به روش یادگیری مشارکتی بر کاهش میزان تفکر ارجاعی تاثیر مثبت و معنیداری دارد که این تاثیر برای آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی غیر معنیدار بوده است. از طرفی ایناسیو و سالما[34](2011) در مطالعه خود نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی نه تنها باعث کاهش سطح تفکر ارجاعی نمیشود بلکه در مواردی باعث افزایش میزان تفکر ارجاعی میشود که البته این افزایش معنیدار نیست. لونی و دزائی[35](2015) در مطالعه خود با عنوان استفاده از آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی در افزایش میزان تابآوری تحصیلی و مهارتهای خودتاملی دانشآموزان به این نتیجه رسیدند که آموزش راهبردهای شناختی به طور معنیداری باعث افزایش میزان تابآوری تحصیلی و مهارتهای خودتاملی دانشآموزان میشود. نتایج مطالعات دیگر نیز نشان داده است که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به طرز معنیداری باعث افزایش میزان تابآوری تحصیلی و باورهای فراشناختی مثبت در بین دانشآموزان پسر میشود(گریفیت و آکسفورد[36]، 2014). در این مطالعه که با روش دوگروهی با گروه کنترل انجام شده است نتایج نشان داد که سطح تابآوری تحصیلی و باورهای فراشناختی مثبت در گروه آزمایش که از روش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی برای آموزش به آنها استفاده شده بود نسبت به گروه کنترل به طور قابل ملاحظه و معنیداری افزایش یافته است.هرچند مطالعات زیادی نشان دادهاند که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی در افزایش سطح تابآوری تحصیلی دانشآموزان موثر است ولی برخی از مطالعات نیز نتایج متفاوت و ناهمسو با مطالعات فوق بدست آوردهاند. مارگاریان، لیتلجون و استانتون[37](2016) در مطالعه خود نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی باعث افزایش سطح تابآوری تحصیلی دانشآموزان میشود ولی این کاهش معنیدار نمیباشد. در این مطالعه که به مقایسه اثربخشی دو روش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی و درمان فراشناختی بر تغییر سطح تابآوری تحصیلی دانشآموزان دختر انجام شده است نتایج نشان داده که درمان فراشناختی بر افزایش میزان تاباوری تحصیلی تاثیر مثبت و معنیداری دارد که این تاثیر برای آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی غیر معنیدار بوده است. باتوجه به پژوهشهای انجام شده، به نظر میرسد نتایج اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی در تغییر سطح تابآوری تحصیلی و تفکر ارجاعی تقریبا متناقض است. بنابراین پژوهش حاضر در صدد بررسی مجدد اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی در تغییر سطح تابآوری تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان دختر است.
روش پژوهش طرح پژوهش:این پژوهش به صورت شبهتجربی بود که در آن از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گـواه اسـتفاده شد. در این پژوهش آموزش به عنوان متغیر مستقل محسوب میشود که سطوح آن روش آموزش راهبردهای شناختی - فراشناختی و عدم آموزش است. متغیرهای تابآوری تحصیلی و تفکر ارجاعی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدهاند. روش اجرا، جامعه و نمونه آماری:جامعه این پژوهش را کل دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر خرمآباد تشکیل میدهند و روش انتخاب نمونه نیز تصادفی خوشهای چند مرحلهای هست. ابتدا هماهنگیهای لازم و مکاتبات اداری با آموزش و پرورش مرکز خرمآیاد انجام گرفت سپس با مراجعه به مدارس، مدیران و دبیران توجیه شدند. کل شهرستان خرمآباد به دو ناحیه 1 و 2 آموزشی تقسیم میشود. تعداد مدارس مقطع متوسطه دوم این دو بخش آموزشی بر اساس آمار اداره آموزش و پرورش شهرستان خرمآباد جمعاً 60 مدرسه(دخترانه و پسرانه) است که سهم ناحیه اول 32 مدرسه(18 مدرسه پسرانه و 14 مدرسه دخترانه) وسهم ناحیه دوم 28 مدرسه(15مدرسه پسرانه و13مدرسه دخترانه) است. در مرحله اول، به شکل تصادفی از بین دو ناحیه، ناحیه 1 انتخاب شد. در مرحله دوم از بین مدارس دخترانه این ناحیه به صورت تصادفی 2 مدرسه انتخاب شد. در مرحله سوم از هریک از این 2 مدرسه نیز به صورت تصادفی 1 کلاس انتخاب شد. در مرحله چهارم به شکل تصادفی 2 کلاس انتخاب شده(هر کدام به حجم 20 نفر) درگروههای آزمایش و کنترل(بدون مداخله) گمارده شدند به این صورت که یک کلاس به حجم 20 نفـر بـرای آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی(گروه آزمایش) و کلاس دیگر نیز به حجم 20 نفـر بـرای گروه کنترل(بدون مداخله) گماره شدند. سپس هـر دو گــروه در مرحلــه پــیشآزمــون مقیــاس تابآوری تحصیلی و تفکر ارجاعی را تکمیـل کردنـد. دو هفته پـس از مداخله مجـدداً از آزمودنیهای دو گروه پسآزمون به عمل آمد و سرانجام دادههـای حاصله با روشهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ابزار: الف) پرسشنامه تابآوری تحصیلی[38]: پرسشنامه تابآوری تحصیلی توسط ساموئلز[39] در سال 2004 ساخته شد و در دو مطالعه مناسب بودن آن تأیید شد. سپس با گسترش مطالب، در سال 2009 به چاپ رسید. نسخه نهایی این پرسشنامه شامل 41 سؤال است که از شرکتکنندگان خواسته میشود تا میزان تابآوری تحصیلی خود را بر روی یک مقیاس 5 درجهای لیکرت از کاملا مخالفم(1) تا کاملا موافقم(5) درجهبندی کنند. سوالات ستارهدار در پرسشنامه معکوس نمرهگذاری میشوند. این مقیاس دارای سه مؤلفه میباشد. این مؤلفهها عبارتند از مهارتهای ارتباطی، جهتگیری آینده و مسئلهمحور و مثبتنگر. روایـی بیرونـی و روایـی سازه این مقیاس را مارتین[40](2003) تأیید کرده است. همچنین ضرایب پایـایی آلفـای کرونبـاخ اختصاصاً در هر بار حذف آیتمها از 85/ 0 تا 88/ 0 گزارش شـده اسـت. پایـایی و روایـی ایـن مقیاس را هاشمی(1390) تأیید کرده است. ب) مقیاس تفکر ارجاعی[41]: مقیاس تفکر ارجاعی در سال 2010 توسط ارینگ[42] به منظور ارزیابی تفکر منفی تکراری تهیه شده است. این مقیاس یک ابزار خودگزارشدهی است که شامل 15 سوال میباشد. نتایج تایید عاملی تاییدینشان داد که این آزمون از یک مقیاس کلی تفکر ارجاعی و سه زیر مقیاس ویژگی اصلی تفکر منفی تکراری(تکراری بودن، خودآیند بودن و مشکل در قطع افکار)، ناکارآمدی ادراک شده و تسخیر ظرفیت روانی توسط افکار منفی تکراری تشکیل شده است. این آزمون بیشتر در مورد افراد افسرده و افرادی که به دیگر اختلالات خلقی مبتلا هستند کاربرد دارد. نمرهگذاری به صورت طیف لیکرتی 5 گزینهای از هرگز 0 تا همیشه 4 صورت گرفته است که نشاندهنده میزان مخالفت یا موافقت آزمودنیها است. آلفای کرونباخ برای کل آزمون 95/0 و برای هریک از زیر مقیاسهای تفکر منفی تکراری 94/0، ناکارآمدی ادراک شده 83/0 و تسخیر ظرفیت روانی 86/0 گزارش شده است و پایایی به دست آمده از روش بازآزمایی نیز 69/0 بوده است. روایی سازه این پرسشنامه در ایران توسط قائدی، شبانکاره و مقدم برزگر(2016) با استفاده از روشتحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است. بررسی ساختار عاملی مقیاس تفکر ارجاعی با روش مؤلفههای اصلی و چرخش واریماکس و با توجه به شیب منحنی اسکری حاکی از آن بوده است که این مقیاس مشتمل بر سه عامل است که در مجموع 32/54 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. عوامل تشکیل دهنده این مقیاس عبارتند از: تفکر منفی تکراری که حاوی 9 ماده است(1- 2- 3- 6- 7- 8- 11- 12- و 13)، ناکارآمدی ادراک شده که از 3 ماده تشکیل شده است(4 – 9 – و 14) و تسخیر ظرفیت روانی که حاوی 3 ماده است(5 – 10 -15). سه عامل فوق به ترتیب 08/29، 04/13 و 91/12 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. ج) ﺟﻠﺴﺎت آﻣﻮزش راهبردهای شناختی - فراشناختی ﺑﺪﯾﻦ ﺷﺮح ﺑﺮﮔﺰار ﺷﺪ: جلسه 1) اﯾﺠﺎد اﻧﮕﯿﺰه در داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن، ﺑﯿﺎن ﻫﺪف، ﺑﺮﻗﺮاری ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن، ﺗﻮﺿﯿﺤﺎﺗﯽ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ اﻫﻤﯿﺖ آﺷﻨﺎﯾﯽ و ﮐﺎرﺑﺮد راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻣﺬﮐﻮر// جلسه 2) آﻣﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻤﺮﯾﻦ و ﺗﮑﺮار: ﮐﭙﯽ ﮐﺮدن و ﺧﻼﺻﻪ ﮐﺮدن ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت، ﺧﻂ ﮐﺸﯿﺪن، ﺗﮑﺮار ﺳﺎده و ﺑﺎزﮔﻮﯾﯽ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﯾﺎ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﮐﺮدن ﻣﻮارد ﮐﻠﯿﺪی، ﯾﺎدداﺷﺖ ﺑﺮداری، ﺗﮑﺮار ﻣﻄﺎﻟﺐ ﯾﺎد ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﯾﺎدﮔﯿﺮﻧﺪﮔﺎن، روﻧﻮﯾﺴﯽ ﻣﻄﺎﻟﺐ دﺷﻮار، ﺗﻤﺮﯾﻦ از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺎزﮔﻮﯾﯽ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺑﺮای دﯾﮕﺮان // جلسه 3) آموزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻮﺿﯿﺢ و ﺑﺴﻂ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ: ﺗﻠﻔﯿﻖ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪﯾﺪ در داﺧﻞ ﯾﮏ ﺷﺒﮑﻪ از داﻧﺶ ﺗﻮﺿﯿﺢ داده ﺷﺪه و ﺗﺎوﯾﻞ و ﺗﻔﺴﯿﺮ آن، ﺧﻼﺻﻪ ﮐﺮدن، ﺧﻠﻖ آﻧﺎﻟﻮگ، ﮐﺎرﺑﺮد اﻟﮕﻮرﯾﺘﻢﻫﺎ و ﯾﺎدداﺷﺖ ﮐﺎرﺑﺮد داﻧﺶ ﻗﺒﻠﯽ و ﺗﺠﺎرب ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮای اﯾﺠﺎد اﻃﻼﻋﺎت، ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﯿﻦ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎت ﯾﮏ رﺷﺘﻪ ﺑﺎ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎت رﺷﺘﻪ دﯾﮕﺮ و ﺗﻼش ﺑﺮای ﮐﺎرﺑﺮد ﯾﮏ راﻫﺒﺮد ﺟﻬﺖ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻞ در ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺟﺪﯾﺪ // جلسه 4) آموزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ: اراﺋﻪ ﭼﺎرﭼﻮﺑﯽ ﺑﺮای ﺗﺴﻬﯿﻞ ﮐﺪﮔﺬاری، ﯾﺎدآوری و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ اﻃﻼﻋﺎت و ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪیﻫﺎی اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻣﺸﺘﺮک، ﺷﺒﮑﻪ ﺳﺎزی، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﮐﺮدن اﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎی اﺻﻠﯽ ﯾﮏ ﻣﺘﻦ و ﺧﻂ ﮐﺸﯿﺪن زﯾﺮ ﻣﻮارد اﺻﻠﯽ، ﺷﺒﮑﻪﺳﺎزی ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ارﺗﺒﺎﻃﺎت دروﻧﯽ در ﯾﮏ ﻣﺘﻦ، ﺧﻠﻖ دﯾﺎﮔﺮامﻫﺎی ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﺑﺮای اﯾﺠﺎد ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﮐﻠﯿﺪی و ﺣﻤﺎﯾﺖ از اﻃﻼﻋﺎت و ارﺗﺒﺎط ﺑﯿﻦ ﻋﻠﻞ و اﺛﺮات // جلسه 5) ﻃﺮاﺣﯽ: ﺗﻌﯿﯿﻦ اﻫﺪاف، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ زﻣﺎن و زﻣﺎنﺑﻨﺪی ﮐﺎرﺑﺮد داﻧﺶ ﻗﺒﻠﯽ، توجه جهتﯾﺎﺑﯽ ﺷﺪه، ﺗﺨﺼﯿﺺ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﻮاﻟﯽ و زﻣﺎنبندی ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ، ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ و آﻣﺎدﮔﯽ ﺟﻬﺖ ﮐﺎرﺑﺮد راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﯾﺎدﮔﯿﺮی، ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ روی اﻫﺪاف و اﻧﺘﺨﺎب ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺑﺮای دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﻫﺪاف، ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻠﯿﻒ و ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﻌﺎل ﮐﺮدن داﻧﺶ ﻗﺒﻠﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﯾﺎدﮔﯿﺮﻧﺪﮔﺎن، اﻧﺘﺨﺎب راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ // جلسه 6) ﺧﻮد ﻧﻈﺎرﺗﯽ: اراﺋﻪ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﮐﻨﺘﺮل ﮐﺎراﯾﯽ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﯾﺎدﮔﯿﺮی از ﻟﺤﺎظ دﻗﺖ، درک و ﻓﻬﻢ و اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ، ﺗﺎﻣﻞ ﺟﻬﺖ ﺟﺴﺘﺠﻮی دﻻﯾﻞ ﺑﺮای ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎ، ﭘﺮﺳﺶ از ﺧﻮد ﺑﺮای ﮐﻨﺘﺮل ﻓﻬﻢ ﺗﺄﻣﻞ روی ﯾﺎدﮔﯿﺮی، ﮐﻨﺘﺮل ﺟﻬﺖ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﻫﺪاف، ﺗﻌﺪﯾﻞ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه، درﯾﺎﻓﺖ ﺑﺎزﺧﻮرد ﺗﻮﺳﻂ ﻓﺮاﮔﯿﺮان، ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻋﻤﻠﮑﺮد // جلسه 7) خود ارزیابی: ﺗﻮﻗﻒ در ﺣﺎل ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و اﻧﺘﺨﺎب راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﺮﻣﯿﻤﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﻓﺮاﮔﯿﺮان ﺟﻬﺖ ﺗﺼﺤﯿﺢ ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺑﮑﺎر ﺑﺮده ﺷﺪه، ارزﯾﺎﺑﯽ اﻫﺪاف و ﺑﺎزﺑﯿﻨﯽ ﻣﺠﺪد، ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﯾﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ در ﯾﺎدﮔﯿﺮی و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﯾﺎدﮔﯿﺮی از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺨﻤﯿﻦدﻗﺖ و ﮐﺎﻣﻞ ﺑﻮدن ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ، ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺑﻌﺪ از ﺗﮑﻤﯿﻞ ﺗﮑﻠﯿﻒ، ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی ﯾﺎدﮔﯿﺮی بکار برده شده، ﺑﺎزﺑﯿﻨﯽ و ارزﯾﺎﺑﯽ ﻧﺘﺎﯾﺞ، ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮد از ﻣﯿﺰان درک و ﻓﻬﻢ خود، ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻈﺮ در روش ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﺑﺮ اﺳﺎس اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه // جلسه 8) ﺗﮑﺮار و ﻣﺮور ﻣﻄﺎﻟﺐ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه، اراﺋﻪ ﺗﻤﺮﯾﻦ، رﻓﻊ اﺷﮑﺎل. روش تجزیه و تحلیل: در پژوهش حاضر از روشهای آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون لون، تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل کوواریانس تک متغیری و تحلیل کواریانس چند متغیری ) استفاده شده است.
یافتهها میانگین و انحراف معیار سنی به ترتیـب 12/16 و 65/0 با دامنه 14 تا 18 سال بود. بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ متغیرهای سن، پایه و رشته تحصیلی تفاوت معنیداری وجود نداشت. در جدول 1 میانگین و انحراف استاندارد نمرات متغیرها در پسآزمون و پیشآزمون گروههای آزمایش و گواه ارائه شده است.
جدول 1: میانگین و انحراف استاندارد گروههای آزمایش و گواه در متغیرهای مورد مطالعه به تفکیک پیشآزمون و پسآزمون Table 1 Mean and standard deviation of experimental and control groups in the studied variables by pre-test and post-test
بر اساس یافتههای جدول شماره 1 میانگین کل و انحراف معیار گروه گواه در پیشآزمون به ترتیب برای متغیرهای تفکر ارجاعی(13/47 و 52/7) و تابآوری تحصیلی(25/98 و 54/8) میباشد. میانگین کل و انحراف معیار گروه آزمایش در پیشآزمون به ترتیب برای متغیرهای تفکر ارجاعی(31/48 و 63/7) و تابآوری تحصیلی(18/100 و 51/7) میباشد. میانگین کل و انحراف معیار گروه گواه در پسآزمون به ترتیب برای متغیرهای تفکر ارجاعی(96/46 و 14/7) و تابآوری تحصیلی(63/100 و 96/8) میباشد. میانگین کل و انحراف معیار گروه آزمایش در پسآزمون به ترتیب برای متغیرهای تفکر ارجاعی(60/32 و 95/4) و تابآوری تحصیلی(54/121 و 63/8) میباشد. همچنین بر اساس یافتههای جدول شماره 1؛ بیشترین میانگین در پیشآزمون و پسآزمون دو گروه گواه و آزمایش برای متغیر تابآوری تحصیلی(25/98 و 63/100) و کمترین میانگین در پیشآزمون و پس آزمون دو گروه مربوط به تفکر ارجاعی می باشد. از جمله پیشفرضهایی که در تحلیل کوواریانس چند متغیره منظور میگردد، فرض نرمال بودن توزیع با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف است. این بررسی روی متغیرهای پژوهش انجام شد.
جدول 2: آزمون فرض نرمال بودن توزیع نمرات در مؤلفه تفکر ارجاعی Table 2 Testing the assumption of the normal distribution of scores in the reference thinking component
همانطور که از یافتههای جدول 2 استنباط میشود، از آنجا که سطح معنیداری به دست آمده در آزمونK-S، در مؤلفه تفکر ارجاعی به تفکیک گروه، بیش از مقدار ملاک 05/0 میباشد، در نتیجه میتوان گفت که توزیع متغیر مورد بررسی در نمونه آماری داری توزیع نرمال میباشد و میتوانیم فرضیههای پژوهش را از طریق آزمونهای پارامتریک مورد آزمون قرار دهیم.
جدول 3: آزمون فرض نرمال بودن توزیع نمرات در مؤلفه تابآوری تحصیلی Table 3 Testing the assumption of the normal distribution of scores in the academic resilient component
همانطور که از یافتههای جدول 3 استنباط میشود، از آنجا که سطح معنیداری به دست آمده در آزمونK-S، در مؤلفه تابآوری تحصیلی به تفکیک گروه، بیش از مقدار ملاک 05/0 میباشد، در نتیجه میتوان گفت که توزیع متغیر مورد بررسی در نمونه آماری داری توزیع نرمال میباشد و میتوانیم فرضیههای پژوهش را از طریق آزمونهای پارامتریک مورد آزمون قرار دهیم. برای بررسی پیش فرض برابری واریانسهای مؤلفههای تفکر ارجاعی و تابآوری تحصیلی در گروه های مورد پژوهش نیز از آزمون لون استفاده شد. نتایج آزمون لون در جدول 4 آمده است.
جدول 4: نتایج آزمون لوین جهت بررسی پیشفرض برابری واریانسهای مؤلفهتفکر ارجاعی Table 4 Levine test results to examine the equation of referential thinking component variance
نتایج جدول 4 گویای آن است که واریانسهای مؤلفه تفکر ارجاعی در دو گروه با هم برابر بوده و با یکدیگر تفاوت معنیداری ندارند، که این یافته، پایایی نتایج بعدی را نشان میدهد.
جدول 5: نتایج آزمون لوین جهت بررسی پیشفرض برابری واریانسهای مؤلفههای تابآوری تحصیلی Table 5 Levine test results to examine the equation of academic resilient component variance
نتایج جدول 5 گویای آن است که واریانسهای مؤلفه تابآوری تحصیلی در دو گروه با هم برابر بوده و با یکدیگر تفاوت معنیداری ندارند، که این یافته، پایایی نتایج بعدی را نشان میدهد.
جدول 6: نتایج تحلیل کواریانس یک متغیری تفکر ارجاعی و تاب آوری تحصیلی Table 6 The results of covariance analysis of a variable of referential thinking and academic resilience
با توجه به یافتههای جدول شماره 6 نتایج تحلیل کواریانس یک متغیـری نشان داد که: بین دانشآموزان دختر در دو گروه آزمایش و گواه از نظر مؤلفه تفکر ارجاعی تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0 P < ، 96/21F=) به عبارت دیگر، آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی باعث کاهش میزان تفکر ارجاعی آزمودنیهای گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پسآزمون شده است. تأثیر این مداخله آموزشی بر کاهش میزان تفکر ارجاعی 59% است. یعنی 59 درصد نمرات کل واریانس باقیمانده مربوط به تأثیر مداخله آموزشی است. توان آماری 99 درصد هم حاکی از دقت آماری بالا میباشد. همچنین یافتههای جدول شماره 6 نشان میدهد که بین دانشآموزان دختر در دو گروه آزمایش و گواه از نظر مؤلفه تابآوری تحصیلی تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0 P < ، 84/27F=) به عبارت دیگر، آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی باعث افزایش میزان تابآوری تحصیلی آزمودنیهای گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پسآزمون شده است. تأثیر این مداخله آموزشی بر افزایش میزان تابآوری تحصیلی 61% است. یعنی 61 درصد نمرات کل واریـانس باقیمانده مربوط به تأثیر مداخله آموزشی است. توان آماری 99 درصد هم حاکی از دقت آماری بالا میباشد. جهت جزیه و تحلیل دادههای مربوط به تفاوت بین دو گروه کنترل و آزمایش از لحاظ مؤلفههای تفکر ارجاعی و تابآوری تحصیلی، از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره(مانکُوا) بهره گرفته شد. قبل از به کارگیری آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره مفروضههای آن به وسیله آزمون باکس، لامبدای ویلکز و آزمون لون مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور برای بررسی پیشفرض همگنی ماتریس واریانس - کوواریانس مؤلفههای تفکر ارجاعی و تابآوری تحصیلی در گروههای مورد پژوهش نیز از آزمون M باکس استفاده شد.
جدول 7: نتایج آمون باکس جهت بررسی پیشفرض همگنی ماتریس واریانس – کوواریانس در مؤلفه تفکر ارجاعی Table 7 Box test results for homogeneity prediction of variance-covariance matrix in referential thinking component
جدول 7 نشان میدهد سطح معناداری 05/0p> میباشد که گویای آن است شرط همگنی ماتریس واریانس – کواریانس برای مؤلفه تفکر ارجاعی(603/1 F= و 05/0p>) به خوبی رعایت شده است.
جدول 8: نتایج آمون باکس جهت بررسی پیشفرض همگنی ماتریس واریانس – کوواریانس در مؤلفه تابآوری تحصیلی Table 8 Box test results for homogeneity prediction of variance-covariance matrix in academic resilient component
جدول 8 نشان میدهد سطح معناداری 05/0p> میباشد که گویای آن است شرط همگنی ماتریس واریانس – کواریانس برای مؤلفه تابآوری تحصیلی(487/2 F=و 05/0p>) به خوبی رعایت شده است. همچنین برای تعیین معنیداری اثر گروه بر مؤلفههای تفکر ارجاعی و تابآوری تحصیلی از آزمون لامبدای ویلکز استفاده شد که نتایج حاصل در جدول 9 گزارش شده است:
جدول 9: نتایج آزمون لامبدای ویکلز در تحلیل واریانس چندمتغیره مؤلفه تفکر ارجاعی و تابآوری تحصیلی Table 9 Results of Lambda Wilkes test in multivariate analysis of variance of referential thinking and academic resilience
نتایج آزمون لامبدای ویلکز در جدول 9 نشان میدهد که بین دو گروه کنترل و آزمایش حداقل در یکی از خرده مؤلفههای تفکر ارجاعی(تفکر منفی تکراری، ناکارآمدی ادراک شده و تسخیر ظرفیت روانی) 654/6 F= و 01/0p> تفاوت معنادار وجود دارد.
جدول 10: تحلیل کوواریانس چندمتغیره اثرات روش آموزش راهبردهای شناختی - فراشناختی بر تفکر ارجاعی و تابآوری تحصیلی Table 10 Multivariate Covariance Analysis the Effects of Cognitive-Meta Cognitive Strategies Method on referential Thinking and Academic Resilient
مندرجات جدول 10 نشان میدهد که اثر گروه(سطح متغیر مستقل) بر تفکر ارجاعی و تابآوری تحصیلی دانشآموزان دختر گروه آزمایش از نظر آماری معنیدار است(05/0P=).
بحث و نتیجهگیری پژوهش حاضر با هـدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی بر تغییر سطح تابآوری تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر خرمآباد انجام شده است. یافتـههـای پـژوهش حاضر نشان داد که CMST باعث افزایش سطح تابآوری تحصیلی گروه آزمایش نسبت بـه گـروه گواه شده است. به عبارت دیگر تابآوری تحصیلی در افرادی که در جلسات CMST شرکت کـرده بودنـد در مقایسه با گروه گواه افزاش معنیداری داشته است. این یافته با نتایج مطالعات میدانی و شریفی(2015)، نایر، پالمر، آلمان و دیوید(2014)، یانگ(2005)، لونی و دزائی(2015) و گریفیت و آکسفورد(2014) همسو و با مطالعه مارگاریان، لیتلجون و استانتون(2016) ناهمسو است. یافتـههـای پـژوهش حاضر همچنین نشان داد که CMST باعث کاهش سطح تفکر ارجاعی گروه آزمایش نسبت بـه گـروه گواه شده است. به عبارت دیگر تفکر ارجاعی در افرادی که در جلسات CMST شرکت کـرده بودنـد در مقایسه با گروه گواه کاهش معنیداری داشته است. این یافته با نتایج مطالعه ملانی، دیان، درین و رینالد(2016)، لیلی(2016)، گولک و دوهرتی( 2013) همسو و با مطالعه لی، پارسونز، کاون، کیم، پتروا، ژئونگ و ریو(2014) و ایناسیو و سالما(2011) ناهمسو است. در تبیین یافتههای این مطالعه مـیتـوان گفـت کـه در CMST از شـیوههـای ﺗﻠﻔﯿﻖ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪﯾﺪ در داﺧﻞ ﯾﮏ ﺷﺒﮑﻪ از داﻧﺶ ﺗﻮﺿﯿﺢ داده ﺷﺪه و ﺗﺎوﯾﻞ و ﺗﻔﺴﯿﺮ آن، ﺧﻼﺻﻪ ﮐﺮدن، ﺧﻠﻖ آﻧﺎﻟﻮگ، ﮐﺎرﺑﺮد اﻟﮕﻮرﯾﺘﻢﻫﺎ و ﯾﺎدداﺷﺖ ﮐﺎرﺑﺮد داﻧﺶ ﻗﺒﻠﯽ و ﺗﺠﺎرب ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮای اﯾﺠﺎد اﻃﻼﻋﺎت، ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﯿﻦ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎت ﯾﮏ رﺷﺘﻪ ﺑﺎ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎت رﺷﺘﻪ دﯾﮕﺮ و ﺗﻼش ﺑﺮای ﮐﺎرﺑﺮد ﯾﮏ راﻫﺒﺮد ﺟﻬﺖ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻞ در ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺟﺪﯾﺪ، استفاده میشود. از طرفی این امکان وجود دارد که میزان تابآوری دانشآموزان در زمینه تحصیلی و آموزشی به دلیل تاثیرپذیری از عدم توانایی آنها در یادگیری بهتر و سریعتر مطالب درسی خیلی سریع کاهش پیدا کند. لذا همانطور که بیان شد CMST به دانشآموزان کمک میکند تا با بهرهگیری بهتر و دقیقتر از راهبردهای شناختی و فراشناختی همانند خلاصه کردن مطالب، پیشخوانی، سازماندهی و مرور مطالب، یادگیری و موفقیت تحصیلی خود را ارتقا دهند و همین باعث میشود که آنها هنگام رویارویی با مشکلات و شکستهای تحصیلی نه تنها تحمل خود را از دست ندهند بلکه به شکل مطلوبتری به مقابله با مشکلات تحصیلی رفته و بر آنها فائق آیند. بنابراین CMST از طریق ارائه راهبردهای مناسب باعث افزایش سطح تابآوری تحصیلی دانشآموزان میشود. از دیگر دلایل تبیین یافتههای مطالعه حاضر این است، دانشآموزانی که تفکرات ارجاعی کم و بیش زیادی دارند افکار منفی، تفکرات ناکارآمد و خودکارآمدی ادراک شده بیشتری نسبت به سایر همشاگردیهای خود دارند. ولذا CMST از طریق راهبردهایی چـون نظارت بر افکار، اراﺋﻪ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﮐﻨﺘﺮل افکار منفی و ارتقا افکار مثبت، ﭘﺮﺳﺶ از ﺧﻮد ﺑﺮای ﮐﻨﺘﺮل بهتر ﻓﻬﻢ ﺗﺄﻣﻞ روی افکار و ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻋﻤﻠﮑﺮد، باعث توجه بیشتر دانشآموزان بر افکار خود شده و به همین خاطر از ورود افکار منفی به ذهن خود جلوگیری کرده و بیشتر مثبت اندیش میشوند. از طرفی زمانی که دانشآموزان به این توانایی میرسند که بر افکار منفی خود کنترل کامل داشته باشند نتیجه آن افزایش کارآمدی ادراک شده در آنها و نهایتا کاهش سطح تفکر اجاعی است. پس دلیل اصلی کاهش تفکر ارجاعی دانشآموزان در نتیجه آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی این است که CMST باعث افزایش خودنظارتی و خود ارزیابی دانشآموزان از میزان فکر، اندیشه و عملکرد آنها میشود که نتیجه آن کاهش تفکر ارجاعی است. از دلایل دیگر تبیین این یافته که CMST باعث کاهش سطح تفکر ارجاعی دانشآموزان شده این است که، در CMST از راهبردهایی همانند ﺗﻮﻗﻒ در ﺣﺎل ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ به هنگام ورود افکار منفی و اﻧﺘﺨﺎب راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﺮﻣﯿﻤﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ ﺗﺼﺤﯿﺢ ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی فکری ﺑﮑﺎر ﺑﺮده ﺷﺪه، ارزﯾﺎﺑﯽ اﻫﺪاف، افکار و ﺑﺎزﺑﯿﻨﯽ ﻣﺠﺪد آنها، ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﯾﺎ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ در نظارت و کنترل افکار، ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی نظارت و کنترل بکار برده شده، ﺑﺎزﺑﯿﻨﯽ و ارزﯾﺎﺑﯽ ﻧﺘﺎﯾﺞ، ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮد از ﻣﯿﺰان درک و ﻓﻬﻢ خود و تجدید ﻧﻈﺮ در روش ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﺑﺮ اﺳﺎس اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه، استفاده میشود. و لذا همین راهبردها به عنوان عوامل و فاکتورهایی در کاهش سطح تفکر ارجاعی ایفای نقش میکنند. از دلایل دیگر برای تبیین یافته های مطالعه حاضر این است که در CMST از راهبردهایی مانند تعامل استفاده می شود. هنگامی که تعامل بین افراد افزایش پیدا کند طبیعتا گفتگو درباره مشکلات تحصیلی نیز افزایش می باید. هنگامی که بین افراد گفتگو افزابش یافت غلبه بر مشکلات و موانع تحصیلی به دلیل همکاری راحت تر صرت می گیرد. و لذا همین غلبه راحت بر مشکلات و همدلی و گفتگوی بین دانشآموزان عاملی می شود برای اینکه سطح تاب آوری تحصیلی در آن ها ارتقا یابد. از طرفی تعامل و گفتگو بین دانش آموزان دختر بسیار بالا می باشد که همین فاکتور به نوبه خود باعث می شود که اثر بخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به ویژه در بعد تعامل بسیار تسهیل شود و ارتقا یابد. بنابراین براساس یافتههای پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای شناختی – فراشناختی(CMST) موجب افزایش سطح تابآوری تحصیلی و کاهش میزان تفکر ارجاعی در دانشآموزان دختر می گردد زیرا دانشآموزان دختر توجه بیشتری به راهبردهای شناختی و فراشناختی دارند و طی جلسات آموزش این راهبردها، با مزایای استفاده از آن ها و تأثیرات آنها آشنا شدند و یاد گرفتند که چگونه این مهارتها را در موقعیتهای مختلف تحصیلی به کار بندند تا کمتر دچار تفکرات ارجاعی شده و به تبع آن سطح تابآوری تحصیلی آنها نیز ارتقا یابد. همچنین دانشآموزان آموختند که در شرایط مختلف از راهبردهایی همچون راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻤﺮﯾﻦ و ﺗﮑﺮار ، ﺗﻮﺿﯿﺢ و ﺑﺴﻂ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ، ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ، ﺧﻮد ﻧﻈﺎرﺗﯽ ، خود ارزیابی و غیره استفاده نمایند و از این طریق تاب آوری خود را حفظ کرده و ارتقا دهند. در جلسات آموزشی آنان آموختند که تفکرات منفی و اذیت کننده را کنترل کنند و از این طریق تفکرات ارجاعی خود را کاهش دهند. این پژوهش نیز همچون سایر پژوهشها با محدودیت هایی روبرو بود از جمله اینکه در پژوهش حاضر از ابزارهای خودگزارش دهی استفاده شد، ممکن است افراد در ابراز مشکلات خود و پاسخ به پرسشنامهها صداقت و دقت کامل را به خرج نداده باشند و با توجه به تأثیر عوامل انسانی، در نتایج پژوهش محدودیتهایی در این خصوص به وجود آمده باشد. همچنین باید در نظر داشت که تحقیق حاضر در شهر خرم آباد اجرا شده و نتایج آن قابل تعمیم به دیگر نقاط کشور نیست به همین دلیل در تفسیر نتایج پژوهش این موضوع باید این محدودیتها مد نظر قرار گیرد. همچنین پیشنهاد میگردد که تحقیق فوق بر روی دانشآموزان سایر مدارس و در دیگر نقاط کشور هم اجرا گردد تا بتوان نتایج را مورد مقایسه قرار داد. همچنین توصیه میگردد که با توجه به نقش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی در تغییر سطح تاب آوری تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان، از نتایج پژوهشهای انجام شده در این زمینه به صورت عملی در مراکز مشاوره مدارس استفاده نمود و در مدارس، کارگاههای آموزشی و دورههای آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی مختص دانشآموزان، در نظر گرفته شود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قائدی، فرهاد؛ شبانکاره، الهه و مقدمبرزگر، مهدی (1396). خود تمیزی و تفکر ارجاعی: نقش واسطهای درماندگی آموخته شده، فصلنامه شناخت اجتماعی، 5(1)؛ 102-75. میدانی، زهرا و شریفی، محمد (1394). الگوی ساختاری بین خودکارآمدی تصوری و راهبردهای شناختی و فراشناختی با یادگیری خودنظم بخشی در دانشجویان دختر شهر رشت، فصلنامه علوم رفتاری، 185(3)؛ 373-365. Ally, M. (2008). Foundations Educational Theory for Online Learning. In: Anderson T, Sanders G. Theory and Practice of Online Learning: Athabasca University. Canada: Athabasca University, 5(4)1-31. Bruning, Q. H. (2001). Cognitive Psychology and Instruction. Upper Saddler River, 31 -34. Calmes, C. E. A., & Roberts, J. E. (2007). Repetitive Thought and Emotional Distress: Rumination and worry as prospective predicators of depressive and anxious symptomatology. Journal of Personality and Social Psychology, 4(30)343-356. Cohen, J. A., Verghese, J., & Zwerling, J. L. (2016). Meta Cognition and gait in older people. Maturitas, 14(93)73-77. Dominic, A. T., & Elina, B. (2016). Are emotion recognition abilities related to everyday social functioning in ASD? A meta-analysis. Research in Autism Spectrum Disorders,15(32) 24-42. Drost. J., Vander, D. W., Hemert, A. M., Penninx, B. W., & Spinhoven, P. (2014). Repetitive negative thinking as a factor in depression and anxiety: A co ncept ualr eplicat ion. Cognitive Therapy and Research. 27 (63)177-183. Ehring, T. (2010). The Perseverative Thinking Questionnaire (PTQ): Validation of a content-independent measure of repetitive negative thinking, Journal Behave There Expel Psychiatry. 42(2) 225-232. Ghaedi, F., Shabankareh, E., & Moghadamberzegar, M. (2016). Differentiation and thinking Reference: The Mediating Role of learned helplessness. Journal of Social Cognition, 5(1) 75-102[ In Persian]. Gollek, C., & Doherty, M. J. (2013). Cognitive and metacognitive strategy training in word learning: Mutual exclusivity and inferential thinking?Journal of Experimental Child Psychology,18(148)51-69. Griffiths, C., & Oxford, R. L. (2014). Using Cognitive and metacognitive strategy training to Resilience Education and positive metacognition belief in students. System, Volume 10(43) 1-10. Gutman, T. M. (2012). Increasing Resilience in Adolescent Nursing Students. Unpublished Doctoral dissertation. The University of Tennessee, Knoxville. Gutman, T. M., & Shean, F. T. (2013). Increasing Resilience in Adolescent Nursing Students. Unpublished Doctoral dissertation. The University of Tennessee, Knoxville Inácio, M. J., & Salma, M. H. (2011). THE competence of learning to learn in reduce inferential thinking : Promoting reflective thinking of the trainer of trainers, the role of Cognitive and metacognitive strategy training reflexive portfolio. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 10(29)611-619. Karsli, T. A. (2015). Meta-Cognition and Locus of Control in University Students in Context of Viewpoint to Rape. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 205(9) 48-52. Lee, H., Parsons, D., Kwon, G., Kim, J., Petrova, K., Jeong, E., & Ryu, H. (2014). Cooperation learning: reducing inferential thinking skills through cooperative learning and Cognitive and metacognitive strategy training. Computers & Education,104(97) 97-115. Lili (2016). Cognitive and metacognitive strategy training on ntegrating thinking skills in foreign language learning: What can we learn reduce inferential thinking? Thinking Skills and Creativity, In Press, Corrected Proof, Available online 28 September 2016. Lisa, B., Jacque, S., Frank, M. M., Karissa, N., & Jean, A. (2015). Meta-cognition is associated with cortical thickness in youth at clinical high risk of psychosis. Psychiatry Research: Neuroimaging, 3(30), 418-423. Lonie, J. M., & Desai K. R. (2015). Using Cognitive and metacognitive strategy training to develop Resilience Education and self-reflective skills in pharmacy students: A primer for pharmacy educators. Currents in Pharmacy Teaching and Learning, 7(5) 669-675. Margaryan, A., Littlejohn, A., & Stanton, N. A. (2016). The role of metacognitive therapy and Cognitive and metacognitive strategy training to academic Resilience. Safety Science, In Press, Corrected Proof, Available online 20 September 2016 Martin, V. C. (2003). Academi resilius Goal theory, motivation, and school achievement: An Integrative Review. Annual Review. Meidani, Z., & Sharifi, M. (2015). Structure Relationship between Self-imaginary Academic Resiliency, and conition - Meta-cognition strategy Beliefs with Self-regulatory Learning in Pre-university Girl Students in Rasht City. Behavioral Sciences,185(13), 365-373 [ In Persian]. Melanie K.T., Diane, T. N., Deryn, S., & Reginald, D. V. (2016). Do meta-cognitive beliefs affect meta-awareness of intrusive thoughts about trauma? Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry, 15(54) 292-300. Nair, A., Palmer, E. C., Aleman, A., & David, A. S. (2014). Relationship between Academic Resiliency ,cognition, clinical and cognitive insight in psychotic disorders: A review and meta-analysis. Schizophrenia Research, 152(1)191-200. Richardson, S. T. (1990). Adolescents Resilience, family adversity and wellbeing among Hawaiian and non Hawaiian adolescents. International Journal of Social Psychiatry, 52(291)458-470. Samoelz, Y. (2004). Qualification Questionnaire resiliency. Journal of Psychiatry, 18 (3)254-263. Szkodny, L. E. (2010). The Preservative Thinking Questionnaire: Development and validation Pennsy lvania State University. Wong, J., McEvoy, M., & Rapee, M. (2015). “A Comparison of Repetitive Negative Thinking and Post-Event Processing in the Prediction of Maladaptive Social-Evaluative Beliefs: A Short-Term Prospective Study”. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment,10(24)1-12. Yang C. (2005). Learning Strategy Use of Chinese PhD Students of Social Sciences in Australian Universities [Ph. D. thesis]. Australia: Griffith University. 2005. Zimmerman, B. J. (2004). Self-regulated Learning and Academic Achievement. Theoretical Perspectives. 2nd ed. Mahwah, NJ: Erlbaum; 2004. 31(102)54-68. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,668 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 667 |