تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,995 |
تعداد مقالات | 83,537 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,188,298 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,238,818 |
بررسی تأثیر تدریس به روش مونته سوری بر خودانگاره و انگیزش در دانشآموزان پسر پایه اوّل ابتدایی شهر تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 12، شماره 45، خرداد 1398، صفحه 31-50 اصل مقاله (293.42 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jinev.2019.665916 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پیمان یارمحمدزاده1؛ کبری فخیمی حسینزاد2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانش آموخته کارشناسیارشد رشته برنامهریزی درسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تدریس به روش مونتهسوری بر خودانگاره و انگیزش در دانشآموزان پسر پایه اوّل ابتدایی شهر تبریز میباشد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان پسر پایه اوّل ابتدایی شهر تبریز از 665 مدرسه در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل میدهد. نمونه این پژوهش شامل 40 نفر دانشآموز پسر پایه اوّل ابتدایی(20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) میباشد که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه خودانگاره و انگیزش لیو، ونگ و پارکینس که برای ارزیابی خودانگاره و انگیزش برای گروه سنی پیش دبستان و دبستان به صورت خود گزارشدهی طراحی شده است استفاده شد. جلسات تدریس به روش مونتهسوری(به تعداد 40 جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل در معرض آموزش رایج و سنتی قرار گرفتند. پس از برگزاری جلسات تدریس به روش مونتهسوری و تحلیل دادهها با روش تحلیل کوواریانس، نتایج نشان داد که تدریس به روش مونتهسوری بر خودانگاره و انگیزش دانشآموزان پسر پایه اوّل ابتدایی مؤثّر بوده است و این روش توانسته است باعث تقویت خودانگاره و افزایش انگیزش در دانشآموزان پسر شود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تدریس به روش مونتهسوری؛ خودانگاره؛ انگیزش | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آموزش و پرورش در دوران دبستان از اهمّیّت زیادی برخوردار است. زیرا در این دوران شخصیّت کودک شکل میگیرد و این شکلگیری و رمز موفّقیّت آن در دست کسی است که با کودک این راه را میپیماید و آن کسی نیست جز معلّم کودک. شرایط روحی خاص دانشآموزان در این دوره و استعدادها و تواناییهای خاص آنان ایجاب میکند که برنامهریزی گستردهای برای رشد استعدادها، بالا بردن تواناییها و شکلگیری شخصیّت آنان انجام گیرد. متأسّفانه در مدارس ما مسئلهی پراهمّیّت یادگیری/ یاددهی با آموزش دادن اشتباه گرفته شده است و تصوّر ما این شده است که وظیفه معلّمان در مدرسه فقط آموزش دادن هست، صرف نظر از اینکه آموزش گیرنده چه کسی است؟ چه خواستهها و نیازهایی دارد؟ رابطهی ذهنی و احساسی او با خود، اطرافیان و طبیعت چگونه است و... در حالیکه باید بدانیم آموزش بایستی بتواند به این پرسش پاسخ دهد که انسان چگونه میتواند خود را کشف کند؟ اگر مدرسه بتواند به وسیلهای تبدیل شود تا کمک کند کودکان ما خود را پیدا کنند و بفهمند که هستند؟ چه هستند؟ چه توانها و استعدادهای آشکار و پنهانی در آنها هست؟ چه مسئولیّتها و در آینده چه نیازهایی دارند؟ و چگونه میتوانند به آنها دست یابند؟ وظیفه خود را تا حدی انجام داده است(مهدوی، 1384، الف). همچنین یکی از مشکلاتی که معلّمان ما در امر آموزش با آن مواجه میشوند وجود دانشآموزانی است که دارای مفهوم خود(خودانگاره) سطح پایینی هستند. این مفهوم خود ضعیف از شکستهای پیاپی آنان در یادگیری ناشی میشود. این دانشآموزان بین موفّقیّتها و اعمال خود رابطه نزدیکی نمیبینند و شکست خود را به فقدان توانایی نسبت میدهند(سیف، 1392). شکستهای پیاپی دانشآموزان باعث ایجاد باوری کاذب و محدود کننده در آنان میشود و تداوم و تعمیم این شکستها باعث ثبت خودانگارهی منفی و بازدارنده و ممانعت در برابر ابراز تواناییها و تحکیم احساس ضعف بیشتر در مراحل بعدی شده و بتدریج جزو شخصیّتشان میگردد(هاشمی،1374). مشکل دیگر مدارس امروز ما تلاش برای برقراری ارتباط با دانشآموزانی است که علاقهی خود را به یادگیری از دست دادهاند و متأسّفانه تعداد این دانشآموزان رو به افزایش بوده و معلّمان نیازمند به دست آوردن اطّلاعات لازم جهت ترغیب دانشآموزان به کسب نگرش و دیدگاههای مثبت در مورد خود و یادگیری میباشند. برای ایجاد انگیزش در یادگیرندگان نسبت به یادگیری بهترین راه این است که شرایط یادگیری و سطح کیفیّت روشهای آموزشی بهبود یابد تا از این طریق یادگیرندگان در یادگیری موفّقیّت بیشتری را کسب نمایند و این کسب موفّقیّت علاقه و انگیزش آنها را برای یادگیری مطالب تازه افزایش دهد(سیف، 1392). به گفته مونتهسوری برای کمک به پیشرفت کودکان بایستی محیطی سازگار و موافق با کودک برایش ایجاد کنیم تا کودک با فعّالیّت در چنین محیطی بتواند شخصیّت خود را شکل بدهد. این محیط که مأمن و مأوای آسایش روانی کودک است باید به نحوی باشد که رشد همه جانبه کودک را تأمین کند(مونتهسوری[1]، 1391). زمانیکه کودکان در چنین محیطی قرار میگیرند و به طور عملی درگیر انجام کار و فعّالیّت میشوند، بهترین بازدهی را در یادگیری داشته و تجربههای موفّق یادگیری در آنها افزایش مییابد(مهدوی، 1384، ب). این در حالیست که در مدارس ما چنین محیطهای غنی و آماده که کودکان بتوانند در آن خود را درگیر انجام فعالیت و یادگیری کنند فراهم نیست. محقق دانشگاه ویسکانسین مدسیون[2] و دانشگاه ویرجینیا در شارلوت ویل[3] نشان دادند کودکانی که با استفاده از روش مونتهسوری آموزش میبینند هنگام روبرویی با مسائل و مطالب جدید قادر به کنترل خود و توجّه بیشتری هستند. آنان در ضمن انجام بازیهای اجتماعی و نیز حل مسأله، مهارتهای بیشتری از خود نشان میدهند(نقل از صمدی، 1387). همچنین این دانشآموزان، فهم و درک بیشتری از کارهای گروهی، اعتماد به نفس و قدرت تصمیمگیری را دارا هستند. مسئولیّتپذیری بیشتری داشته و به افرادی مهم و مؤثر با قدرت رهبری بینظیر، اعتماد به نفس و موفّقیّت بالا تبدیل میشوند(مهدوی، 1384، الف). در روش مونتهسوری تدریس بر پنج اصل اساسی بنا نهاده شده است:
در این روش برای آموزش مفاهیم مختلف از ابزارها و وسایلی استفاده میشود که براساس پنج موضوع سازمان دهی شدهاند(مهارتهای زندگی، مهارتهای حسی، مهارتهای محاسبه کردن، فرهنگ و زبان). وسایل مونتهسوری به گونهای با دقّت ردهبندی شدهاند که هر فعّالیّت روند منطقی و منظّمی را دنبال کند. راهبندی و ترتیب موجود در بعضی از وسایل به کودکان سازماندهی افکار خود را میدهد و به آموزش مهارت حل مسائل به روشی واضح و روشن از طریق حواس میپردازد(مهدوی،1384، ب). اساس کار مونتهسوری در کلاس درس این است که به انتخاب شخصی در تحقیق و کار احترام گذاشته شود و بیشتر بر درسهای گروهی بوسیلهی راهنمایی یک بزرگسال تأکید میشود(کان سپتز[4]، 2013، نقل از ابوطالبی شکور و همکاران، 1393). هدف اصلی مونتهسوری کمک به ذهن آزاد کودک است، تا بدون مانع یاد بگیرد. روش مونتهسوری از لحاظ خود تعلیمی و اصلاح خود موفّق است. کودکان با کار کردن و تجربه کردن یاد میگیرند. محیط مخصوص برای کودکان آماده میشود تا آنها در میان هم، با آزادی کامل، بدون مانع هر چیزی را اندازه بگیرند، بدون خطر لمس کنند و استفاده کنند(شارما[5]، 2004.( آموزش در این روش خودانگیخته است. در این کلاسها مربّی در مقایسه با کلاسهای معمولی و روشهای دیگر، نقش کمتری در فعّالیّتها بر عهده خواهد داشت. نقش اساسی وی مشاهدهگری است که به کودکان اجازه میدهد با استفاده از ابزار و وسایل موجود یاد بگیرند و تنها در زمان مورد نیاز و در صورت درخواست کودک به وی کمک کند. چنین چهارچوب آموزشی باعث ایجاد روحیه خودانضباطی، اعتماد، شایستگی و کسب مهارتهای مربوط به حل مسئله در کودکان خواهد شد(گتمان[6]، نقل از صمدی، 1387). در کلاسهای مونتهسوری فعّالیّتهای مختلفی حول بازیهای مربوط به یادگیری گردآوری و بر اساس ضریب دشواری مرتّب شدهاند. بازیها با استفاده از کارت، ابزار و وسایل چوبی، فلزی و پارچهای که برای آموزش مفاهیم مختلفی چون اندازه، شکل، رنگ، وزن، شمارش و... تهیه شدهاند، انجام میشوند. طراحی این ابزار و وسایل به گونهای است که بطور خودکار به کودک بازخورد ارائه دهند و آنان از این طریق بتوانند خطاهای خود را اصلاح کنند. اطاعت از قوانین کلاس یکی از اصول اساسی روش مونتهسوری است. برخی از قوانین که کودکان بایستی رعایت کنند بدین صورت است:
بسیار مهم است که معلم، نمونه رفتاری را که از کودکان توقّع دارد در کلاس نشان دهد. او باید رفتارهای مثبت را نشان دهد و در صورتی که کودکان کارشان را درست انجام ندهند، زمان مناسب و شیوه صحیح برای گوش زد کردن و توصیه به کودکان را تعیین کند. معلمها برای آموزش چگونگی استفاده صحیح از وسایل و ابزار از طریق الگودهی به کودکان آموزش میدهند. این الگوها بصری و عملی هستند و توضیحات کلامی در حد ضرورت و به اندازهی بسیار کم مورد استفاده قرار گرفته میشود(صمدی،1387). ماریا مونتهسوری معتقد بود که: ساختارهای شخصیّت کودک در سنین پایین شکل میگیرد و این ساختار بدون شک بر رفتار، نگرشها، ارتباط او با خود و دیگران، بر سرنوشت تحصیلی و زندگی بزرگسالی او تأثیر عمدهای خواهد داشت(کرتیس، 1380). در روش مونتهسوری مربی حافظ و نگهبان[7] محیط آموزشی است در حالیکه کودک مشغول انجام فعّالیّت ارائه شده است، مربی فعّالیّتهای او را مشاهده و در صورت نیاز به صورت غیر مستقیم در فعّالیّت مداخله میکند(بریتون[8]،1992، نقل از صمدی، 1387). وی عقیده دارد که اتمام موفّقیّتآمیز هر مرحله و کسب توانمندیهای هر مرحله، در صورت طی موفّقیّت آمیز مرحله پیش از خود ممکن است و بر پایه آن شکل میگیرد. عدم موفّقیّت در هر بخش از هر یک از مراحل بر مرحله بعدی و کسب توانمندی و ضروریّات آن مرحله نیز تأثیر منفی میگذارد(صمدی،1387). ویژگیهای کلی برنامه آموزشی مونتهسوری در جدول شماره 1 آمده است. جدول شماره 1: ویژگیهای کلی برنامه آموزشی مونتهسوری(صمدی، 1387) Table1: General features of the Montessori curriculum (Samadi, 2008)
نتایج مطالعات تعدادی از پژوهشگران، تأثیر روش آموزشی مونتهسوری را بر اعتماد به نفس، مهارتهای اجتماعی، رفتارهای خشونتآمیز، خودکارآمدی، پیشرفت تحصیلی، مهارت حل مسئله و تفکر خلاق تأیید کردهاند(باتیا، داویس و شماس- برانت[9](2015)، لیلارد[10] (2012)، کیلی و آری[11] (2011)، اروین[12] و همکاران(2010)، انگورن و ترکان[13] (2009)، هریس[14] (2008)، کاستلانوس[15] (2003)، منر[16] (2000)، یوسن[17] و همکاران(1980)، یونیک و روتر[18](1973)) مطالعات زیادی در داخل کشور با موضوع تأثیر شیوههای تدریس مختلف بر خودانگاره و انگیزش کودکان صورت گرفته است که بیشتر آنها تأثیر این روشها را تأیید نمودهاند، اما در زمینه تأثیر روش تدریس مونتهسوری پژوهش خاصی صورت نگرفته است. این روش یکی از شیوههای تربیتی و آموزشی بسیار مؤثر و مورد قبولیست که میتواند خصوصیاتی مثل خودتنظیمی و خودکارآمدی، اعتماد به نفس، مهارتهای اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، مهارت حل مسأله و خلاقّیّت را در کودکان رشد و پرورش دهد. بنابراین تحقیق حاضر در نظر دارد که تأثیر تدریس به روش مونتهسوری را بر خودانگاره و انگیزش دانشآموزان پسر پایه اول ابتدایی شهر تبریز بررسی نماید. بر این اساس فرضیههای زیر تدوین شده است: 1- تدریس به روش مونتهسوری بر خودانگاره دانشآموزان پسر پایه اول ابتدایی تأثیر دارد. 2- تدریس به روش مونتهسوری بر انگیزش دانشآموزان پسر پایه اول ابتدایی تأثیر دارد.
روششناسی تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانشآموزان پسر مقطع اول ابتدایی مشغول به تحصیل در شهر تبریز از 665 مدرسه در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل میدهد. در این تحقیق نمونهگیری به روش تصادفی خوشهای صورت گرفت. حجم نمونه شامل 40 نفر دانشآموز پسر پایه اول ابتدایی بود که از نظر انتخاب سن، جنس، مدرسه، پایه تحصیلی و منطقه تحصیل مشترک بودند(20 نفر گروه آزمایش و 20 نفرگروه کنترل). نمونهگیری به این صورت انجام گرفت که ابتدا از بین نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز، ناحیه یک به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس از بین دبستانهای این ناحیه، دبستان سرآمد به صورت تصادفی انتخاب شده و از بین کلاسهای اول این دبستان دو کلاس به تصادف انتخاب و یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل انتخاب شد. در نهایت روش مونتهسوری بر روی دانشآموزان گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل در معرض آموزش رایج و سنتی قرار گرفتند.
پکیج آموزشی برنامه اجرایی مونتهسوری بر روی گروه آزمایش در جدول شماره 2 آورده شده است.
جدول شماره 2: برنامه اجرایی مونتهسوری بر روی گروه آزمایش Table2: Montessori Executive Program on the Experiment Group
ابزار جمعآوری دادهها برای سنجش خودانگاره و انگیزش دانشآموزان، از فرم اصلاح شده(تصویری) پرسشنامه خودانگاره و انگیزش که توسط لیو، ونگ و پارکینس[19] در سال(2005) به منظور ارزیابی خودانگاره و انگیزش برای گروه سنی دبستان و دبستان به صورت خود گزارشدهی طراحی شده است، استفاده شد. این پرسشنامه از 19 عبارت تشکیل شده است. این عبارتها دو زیر مقیاس خودانگاره و انگیزش(9 عبارت اول خودانگاره و 10 عبارت دوم انگیزش) را میسنجد. پرسشنامه به روش لیکرت 5 نمرهای از 1 تا 5 نمره و به صورت تصویری طراحی شده است که دانشآموزان با توجه به تصاویر پاسخهای خود را انتخاب میکنند. در این پرسشنامه هیچ سوالی به صورت معکوس محاسبه نمیشود. برای نمرهگذاری پرسشنامه امتیاز عبارتهای هر زیر مقیاس با هم جمع میشود. پایایی محاسبه شده این ابزار به روش الفای کرونباخ 9/0 به دست آمده است. همچنین ضریب پایایی خودانگاره 83/0 و ضریب پایایی انگیزش 84/0 به دست آمده است(داویس و جانستون[20]،1987).
شیوه تجزیه و تحلیل آماری در این پژوهش از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی به منظور حذف اثرات متغیرهای مزاحم و کنترل آماری آنها و همچنین کنترل اثرات پیشآزمون به عنوان یک متغیر تصادفی کمکی از تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها میانگین و انحراف معیار نمرات پیشآزمون و پسآزمون متغیرهای خودانگاره و انگیزش در گروه آزمایش و کنترل در جدول شماره 3 ارائه شده است. جدول 3: میانگین وانحراف معیار مقادیر خود انگاره و انگیزش(به تفکیک گروه و زمان آزمون) Table 3: Average and standard deviation of self-concept and motivation
قبل از بررسی فرضیههای تحقیق، ابتدا مفروضههای تحلیل کوواریانس شامل نرمال بودن توزیع متغیر، یکسان بودن شیب خط رگرسیون و همسانی واریانسها(طبق جداول شماره 4، 5 و 6) بررسی شد.
جدول 4: بررسی نحوهی توزیع دادهها Table 4: Study how data is distributed
نتایج آزمون کالموگراف اسمیرنوف نشان میدهد که چون سطح معنیداری برای هر دو متغیر بالاتر از 05/0 است دادهها از توزیع نرمال برخوردارند. جدول 5: تحلیل کوواریانس جهت بررسی شیب رگرسیون Table 5: Covariance analysis to study regression slope
جدول 5 نشان میدهد که بین متغیرهای مستقل و همایند تعامل معنیداری وجود ندارد و به عبارتی شیبهای رگرسیون همگن میباشند.
جدول 6: آزمون لوین برای مقایسه واریانس خودانگاره و انگیزش در گروه کنترل و آزمایش Table6: Levine test for comparing variance of self-concept and motivation in control and experiment groups
با توجه به نتایج جدول6 پیش فرض لوین مبنی بر تساوی واریانسهای دو گروه در جامعه تأیید میگردد. تأیید پیش فرض تساوی واریانسها در جامعه به این معنی است که پراکندگی نمره خودانگاره و انگیزش گروه آزمایش و کنترل برابر است.
فرضیه اول: تدریس به روش مونتهسوری بر خودانگاره دانشآموزان پسر پایه اول ابتدایی مؤثر است. جدول7: نتایج تحلیل کوواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در نمره خودانگاره Table 7: The results of covariance analysis of experiment and control groups in self-concept score
همان گونه که در جدول7 نشان داده شده است، مقدار F، جهت تفاوت بین گروهها(کنترل و آزمایش) در سطح معناداری 001/0 ≥ P معنیدار میباشد، بدین معنا که تفاوت معنیداری (با کنترل عامل پیش آزمون) بین نمرات خودانگاره گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. یعنی آموزش برنامه مونتهسوری باعث تقویت خودانگاره در گروه آزمایش شده است. مقدار مجذور اتا برابر با 266/0 میباشد، بدین معنا که 26٪ از تغییرات نمرات خودانگاره ناشی از آموزش برنامه مونتهسوری میباشد به عبارت دیگر یعنی 26٪ واریانس نمره خودانگاره مربوط به اثر مداخله است. فرضیه دوم: تدریس به روش مونتهسوری بر انگیزش دانشآموزان پسر پایه اول ابتدایی مؤثر است.
جدول8: نتایج تحلیل کوواریانس دو گروه آزمایش و کنترل در نمره انگیزش Table 8: The results of covariance analysis of experiment and control groups in the motivation score
همانگونه که در جدول 8 نشان داده شده است، مقدار F، جهت تفاوت بین گروهها(کنترل و آزمایش) در سطح معناداری 006/0 ≥ P معنیدار میباشد، بدین معنا که تفاوت معنیداری(با کنترل عامل پیش آزمون) بین نمرات انگیزش گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. یعنی آموزش برنامه مونتهسوری باعث افزایش انگیزش در گروه آزمایش شده است. مقدار مجذور اتا برابر با 191/0 میباشد، بدین معنا که 19٪ از تغییرات نمرات انگیزش ناشی از آموزش برنامه مونتهسوری میباشد به عبارت دیگر یعنی 19٪ واریانس نمره انگیزش مربوط به اثر مداخله است.
بحث و نتیجهگیریاز بحثهای صورت گرفته میتوان بیان کرد که کم یا زیاد بودن علاقه دانشآموزان نسبت به یادگیری و آموختن موضوعهای مختلف درسی به تجارب آنها در برخورد با این موضوعها ارتباط دارد. تجارب یادگیری دانشآموزان در درسهای مختلف وقتی به صورت موفّقیّت یا شکستهای پی در پی باشد، سبب ایجاد تصوراتی نسبت به تواناییها در رابطه با یادگیری موضوعهای مختلف میشود و حتی انگیزش آنها را در رابطه با موضوعهای مشابه، تحت تأثیر قرار میدهد. اگر دانشآموزی ببیند در یادگیری مطالب قبلی موفّق بوده است، برای یادگیری مطالب جدید نیز علاقمند خواهد شد و موفّقیّت او در یادگیری باعث میشود در خود احساس لیاقت و شایستگی کند. بنابراین اگر تجارب یادگیری دانشآموزان خصوصاً در سالهای نخست تحصیلی موفّق و مثبت باشد، در ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود و تواناییهای خود موثر خواهد بود. چنین دانشآموزانی قادر خواهند بود با تکیه بر تجارب موفّقیّت آمیز خود در حین تحصیل، آنها را به زندگی واقعی خود تعمیم دهند و بدون تحمل سختی بر بحرانها، فشارها و استرسهای شدید در زندگی غلبه کنند. این احساس لیاقت و شایستگی که در مدرسه آموخته میشود، آنان را قادر میسازد که در حل مسائل از روشهای واقع بینانهای استفاده کنند. از سوی دیگر تجارب شکست و عدم شایستگی طی سالیان تحصیل در مدرسه در دانشآموزان سبب ایجاد احساس حقارت و خود کم بینی و پریشانی میشود که این امر بر ارتباطات آنها در دنیای خارج از مدرسه نیز تأثیرگذار خواهد بود. تحلیل نتایج به دست آمده با استفاده از روش آماری کوواریانس نیز نشان داد که تدریس به روش مونتهسوری باعث تقویت خودانگاره در دانشآموزان پسر پایه اول ابتدایی میگردد. نتیجه به دست آمده با نتایج پژوهشهای مظفری(1394)، خوشهچین(1392)، مرادی(1392)، حیدری و همکاران(1391)، حسابی(1390)، انگورن وترکان(2009)، کلاستلانوس(2003)، یوسنوهمکاران(1980)، یونیک و روتر(1973)، که تأثیر بکارگیری روشهای مختلف تدریس و روش مونتهسوری را در تقویت خودانگاره دانشآموزان تأیید میکنند، همسو میباشد. انگورن و ترکان(2009) نیز در پژوهش خود که کودکان مراکز پیش دبستانی مونتهسوری و سنتی را در کشور ترکیه مورد ارزیابیهای پیشآزمون و پسآزمون قرار دادند. به طور مشهود به این نتیجه رسیدند که این کودکان بسیار موفقتر از کودکان مدارس سنتی بودهاند. مآموزان حیدری و همکاران(1391) نیز در پژوهش خود نشان دادند که مشکلات تحصیلی کودکان، تأثیر منفی بر خودانگاره آنان داشته و از بین بردن مشکلات یادگیری، تأثیر مثبتی بر خودانگاره کودکان خواهد داشت. روش مونتهسوری نیز با فراهم آوردن شرایط مناسب برای یادگیری موفق در کودکان تاثیر مثبتی در خودانگاره آنان دارد. حسابی(1390) در پژوهش خود که به بررسی تأثیر آموزش به روش مونتهسوری بر اعتماد به نفس و مهارتهای اجتماعی کودکان پرداخته بود به این نتیجه دست یافت که بین آموزش به روش مونتهسوری با کودکان آموزش دیده به روش عادی از نظر داشتن اعتماد به نفس و مهارتهای اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد که مزایای آموزش به روش مونتهسوری را بازگو میکند. به عقیده مونتهسوری کودکان با انجام فعّالیّتهای مختلف و تکمیل و اتمام آن فعّالیّتها نه تنها راضی و خوشحال میشوند، بلکه در ضمن انجام آنها میآموزند که احساس شایستگی، کفایت و صلاحیت بیشتری کسب کنند. وقتی کودک احساس میکند سطح فعّالیّتهایش با نیازهای درونیاش در سازگاری و توافق است بالطبع قادر به آشکار ساختن خویشتن خویش خواهد شد(مونتهسوری، 1391). بین خودانگاره از یک سو و موفّقیّت و رفتار از سوی دیگر رابطه تعاملی است. بنابراین اگر کسی در مدرسه موفّق شود، این وضعیت موجب تقویت خودانگاره در او میگردد. بکارگیری روش مونتهسوری به موفّقیّت بیشتر دانشآموزان در فرایند یادگیری کمک میکند و تکرار تجربههای موفق در دانشآموزان به آنها احساس لیاقت و شایستگی و توانایی میبخشد و در نتیجه خودانگاره در آنان تقویت میشود. این روش با فراهم کردن محیط غنی و آماده برای دانشآموزان به آنان کمک میکند تا اعتماد به نفس، نظم، استقلال، عشق و اطمینان خاطر را در خود افزایش دهند و نگرش مثبتی نسبت به خود و تواناییهایشان به دست بیاورند. همچنین تحلیل نتایج نشان داد که تدریس به روش مونتهسوری باعث افزایش انگیزش دانشآموزان پسر پایه اول ابتدایی میگردد. این نتیجه با نتایج پژوهشهای مؤمنی مهموئی(1393)، خوشهچین(1392)، درتاج(1392)، مرادی(1392)،حسینی(1391)، اروینوهمکاران(2010) که تأثیر به کارگیری روشهای مختلف تدریس و نیز روش مونتهسوری را در افزایش علاقه و انگیزش دانشآموزان تأیید میکنند همسو میباشد. مؤمنی مهموئی(1393) در پژوهش خود که تأثیر روش تدریس همیاری را بر انگیزش دانشآموزان بررسی کرد به این نتیجه دست یافت که نوع روش تدریس میتواند بر انگیزش درونی تأثیر گذار باشد. اروین و همکاران(2010) طی سه سال مطالعهای که در مورد خودتنظیمی در کلاسهای با روش آموزشی مونتهسوری و غیر مونتهسوری انجام دادند به نتایجی دست یافتند که تصدیقی بر اثبات اثر بخشی کلاس درس مونتهسوری در پرورش عادتهای کاری مثبت و انگیزش درونی بود. به عقیده مونتهسوری شرایط محیط آموزشی روی ذهن دانشآموزان تأثیر عمیقی به جا میگذارد. لذا معلمان باید زمان زیادی را به آمادگی محیط و کلاس اختصاص دهند. آنان بایستی محیط را به گونهای آماده کنند که همه دانشآموزان جذب کلاس و درس شوند(مهدوی،1384، الف). مونتهسوری در کتاب ذهن گیرا مینویسد: «و ما دریافتیم که تعلیم و تربیت یک پروسه طبیعی است که به طور خود به خود در بشر رشد مییابد و نتیجه تجاربی است که کودک در محیط کسب میکند. کار مربی حرف و صحبت نیست، بلکه تهیه و تنظیم مجموعهای از انگیزهها برای انجام فعّالیّتها در یک محیط خاص کودکان است»(مهدوی،1384، الف، ص 59). بنابراین بهبود شرایط یادگیری و سطح کیفیّت روشهای آموزشی میتواند به یادگیرندگان در کسب موفّقیّت بیشتر در فرایند یادگیری کمک کند و کسب موفّقیّت علاقه و انگیزش آنها را برای یادگیری مطالب تازه افزایش میدهد. نتایج نیز نشان داد که روش مونتهسوری با فراهم آوردن محیطی غنی، کامل و مساعد برای دانشآموزان، آنها را جذب انجام فعّالیّت و یادگیری میکند. با توجه به اینکه جامعه آماری تحقیق حاضر، دانشآموزان پایه اول ابتدایی شهر تبریز بودند در تعمیم یافتهها برای دانشآموزان پایههای تحصیلی دیگر باید احتیاط نمود و همچنین تحقیق حاضر بر روی دانشآموزان پسر اجرا گردیده است. لذا در تعمیم یافتهها برای دختران باید احتیاط نمود. یافتههای تحقیق نشان داد که تدریس به روش مونتهسوری بر خودانگاره و انگیزش دانشآموزان پسر پایه اول ابتدایی مؤثر بوده است. بنابراین پیشنهاد میشود: جهت افزایش انگیزش و تقویت خودانگاره در دانشآموزان به جای بکارگیری روشهای سخنرانی از روشهایی استفاده نمایند که بیشتر متکی به ابزارها، امکانات و وسایل آموزشی لازم و کافی باشند و فرصتهای لازم برای کارکردن، تجربه کردن و دست کاری ابزارها را برای دانشآموزان فراهم نمایند. معلمان مدارس برای افزایش انگیزش و تقویت خودانگاره دانشآموزان محور اصلی یادگیری/ یاددهی را کودکان قرار دهند(کودک محور). همچنین مدارس و به خصوص مدارس ابتدایی به ابزارها و وسایل آموزشی محرک و برانگیزاننده مجهز شوند تا زمینه افزایش انگیزش یادگیری در دانشآموزان و اشتیاق برای یادگیریهای جدید در آنها فراهم شود. و با برگزاری دورههای ضمن خدمت تربیت مربی به روش مونتهسوری توسط متخصصان و اساتید مربوطه، معلمان مهارتهای لازم را برای بکارگیری روش مونتهسوری در کلاسهای درس خود به دست آورند | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابوطالبیشکور، آزاده؛ حسنزاده، رمضان و بخشیپور، بابالله (1393). اثربخشی آموزش به روش مونتهسوری بر مهارتهای شنیداری، ادراک دیداری و کنترل حرکتی در کودکان پیش دبستانی، دومین کنفرانس ملی روانشناسی و علوم رفتاری، تهران: مؤسسه اطلاع رسانی نارکیش. حسابی، مژگان (1390). روش مونتهسوری و تأثیر آن بر اعتماد به نفس، استقلال و مهارتهای اجتماعی کودکان. مجله رشد آموزش پیش دبستانی، 2(3)، 13. حیدری، طاهره؛ امیری، شعله و مولوی، حسن (1391). اثربخشی آموزش به روش دیویس بر خودپنداره کودکان دارای نارسا خوانی. مجله علوم رفتاری. دوره 6، شماره 2، صص: 139-131 حسینی، سیدحسین (1391). تأثیر یادگیری مشارکتی بر انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس روانشناسی پایه سوم دبیرستان. پایاننامه کارشناسیارشد: دانشگاه خوارزمی. دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی. خوشهچین، مریم (1392). بررسی تأثیر نوع روش تدریس و جنسیت بر انگیزش ریاضی، خودپنداره ریاضی و عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی مدارس هوشمند و عادی شهرستان اهواز. پایاننامه کارشناسیارشد: دانشگاه شهید چمران اهواز. دانشکده علوم ریاضی. درتاج، فریبرز (1392). مقایسهی تأثیر دو روش آموزش به شیوهی بازی و سنتی بر انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان. مجله روانشناسی مدرسه، 2(4)، 80-62. دیور، مارتا و فالکونر،رنه.(1388). اصول و تغییرات درتعلیم وتربیت اوایل دوران کودکی. ترجمه سیدداوود حسینینسب و همکاران (2008). تبریز: انتشارات شایسته. سیف، علیاکبر (1392). روانشناسی پرورشی نوین (روانشناسی یادگیری و آموزش). تهران: نشردوران. صمدی، علی (1387). ماریا مونتهسوری (نظام نوین تربیتی وآموزشی کودکان). تهران: نشر دانژه. کرتیس، آودری (1380). برنامه درسی برای کودکان پیش دبستانی. ترجمه محمد اطهاری(1998). تهران: مؤسسه فرهنگی و محراب قلم. مظفری، عزیزه (1394). بررسی تأثیر روش تدریس مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی، مهارتهای اجتماعی و خودپنداره درس عربی دانش آموزان دختر مدارس متوسطه شهر قم. پایاننامه کارشناسیارشد: دانشگاه هرمزگان. دانشکده علوم انسانی. مونتهسوری، ماریا (1391). کودک در خانواده (اصول اساسی روش جهانی و مشهور مونتهسوری). ترجمه و نگارش سعید بهشتی(1970). تهران: نشربین الملل. مؤمنیمهموئی، حسین (1393). تأثیر روش تدریس همیاری بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر در درس مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی. اولین کنفرانس سراسری توسعه پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی. مرادی، سیما (1392). بررسی تأثیر آموزش به روش یادگیری درحد تسلّط بر پیشرفت تحصیلی، خودپنداره تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانشآموزان دختر دوره راهنمایی در آموزش و پرورش ناحیه دو شهر بندرعباس. پایاننامه کارشناسیارشد: دانشگاه هرمزگان. دانشگاه ادبیات و علوم انسانی. مهدوی، صدیقه (1384، الف). آموزش برای دنیای جدید(برگرفته از نظریات ماریامونتهسوری). تهران: نشر متن گستران آریا. مهدوی، صدیقه.(1384، ب). علم و عمل درکلاس مونتهسوری. تهران: نشر متن گستران آریا. هاشمی، سید مهدی.(1374). خودانگاره و پیشرفت تحصیلی. ماهنامهی پیوند، 4 (188)، صص: 47-44 Abutalebi Shakour, A., Hasanzade, R., & Bakhshipoor, B. (2014). Effectiveness of Montessori method on hearing skills, visual perception and motor control in preschool children. Second National Conference on Psychology and Behavioral Sciences, Tehran: Narkish News Agency [In Persian]. Bhatia, P., Davis, A., & Shamas-Brandt, E. (2015). Educational Gymnastics: The Effectiveness of Montessori Practical Life Activities in Developing Fine Motor Skills in Kindergartners. Journal of Early Education and Development, 26(4), 594-607. Castallanos, A. G. (2003). A comparison of traditional Montessori education in relation to children’s self-esteem, self- efficacy and prosocial behavior. Unpublished doctoral disstation Carlos Albizu University. Curtis, A. (2001). Curriculum for preschool children. Translation by Mohammad Athari (1998), Tehran: Cultural Institute and the altar of pen [In Persian]. Davis, T. M., & Johnston, J. M. (1987). On the stability and internal consistency of the self – concept and motivation inventory. Preschool/ Kindergarten form Psychological Reports, 1(61), 871 – 874. Dortaj, F. (2013). Comparison of the Effect of Two Methods of Game and Traditional Learning on Students' Motivation and Academic Achievement. Journal of Psychology School, The second period, Number 4, pp: 62-80 [In Persian]. Diver, M., & Falconer, R. (2009). Principles and changes in early childhood education. Translation by Seyyed Davood Hosseini Nasab & Associates (2008), Tabriz: Shayesteh Publications [In Persian]. Ervin, B., Vash, P., & Mecca, M. E. (2010). Montessori and non – Montessori classrooms. Montessori life: A publication of the American Montessori society, 22(2), 22-31. Harris, M. (2008). The effects of music instruction on learning in the Montessori classroom. Montessori life: A publication of the American Montessori society, 20(3), 24-31. Hashemi, S. M. (1995). Self-concept and academic achievement. Monthly Peyvand, 188(4), 44-47 [In Persian]. essabi, M. (2011). The Montessori method and its impact on self-esteem, independence and social skills of children. Magazine Growth Preschool Education, The second period, 3, 13 [In Persian]. Heidari, T., amiri, SH., & Molavi, H. (2012). The Effectiveness of Davis Method on Self-Concept in Children with Dyslexia. Journal of Behavioral Sciences, The Sixth period, 2, 131-139 Hosseini, H. (2012). The Effect of Participatory Learning on educational motivation and Academic Achievement of Psychology lesson in Third Level High School. MSc Thesis, Kharazmi University, College of Psychology and Educational Sciences [In Persian]. Kayili, G., & Ari, R. (2011). Examinaton of the Effects of the Montessori Method on Preschool Childrens Readiness to Primary Education. Education sciences: Theory and Practice, 11(4), 2104-2109. Khushechin, M. (2013). Effect of teaching method and gender on mathematical motivation, mathematical self-concept and math performance of male and female students in the third level guid of intelligent and normal schools in Ahvaz. MSc Thesis, Shahid Chamran of Ahwaz University, College of Mathematical Sciences [In Persian]. Lillard, A. S. (2012). Preschool Children s development in Classic Montessori, supplemented Montessori and conventional programs. Journal of school psychology, 50(3), 379 – 40. Mahdavi, S. (2005). Training for the New World (Taken from the comments of Maria Montessori). Tehran: Publication of the Matn Gostarane Arya [In Persian]. Mahdavi, S. (2005). Science and practice in the Montessori class. Tehran: Publication of Matn Gostarane Arya [In Persian]. Manner, j.c. (2000). A comparision of academic achievement of Montessori and non- Montessori students in a public school setting. Unpublished doctoral disstation Florida international university. Montessori, M. (2012). Baby in the family (Principles of the Global and Famous Montessori Method). Translation and writing of Saeed Beheshti (1970), Tehran: International Publishing. Mahmouei, H. (2014). The Effect of Collaborative teaching method on the Motivation and Academic Achievement of Male Students in Social Studies Lesson, Third Level Elementary School. The first national sustainable development conference in education and psychology, social and cultural studies [In Persian]. oradi, S. (2013). Study of the Effect of Learning by Learning to the level of mastering on oradi, Academic achievement, Academic self-concept and motivation for progress of Secondary School Students in the education of the area of two cities of Bandar Abbas. Master's Thesis, University of Hormozgan, Faculty of Literature and Humanities [In Persian]. Mozafari, A. (2015). Investigating the Effect of Participatory Teaching Method on Academic Achievement, Social Skills and Self-Concept of Arabic Language in High School Girl Students in Qom City. Master's Thesis, University of Hormozgan, College of Humanities Ongren, S., & Turcan, A. lh. (2009). The effectiveness of Montesssori education method in the acquisition of concept of geometrical shapes, procedia- social and behavioral scinces pages 1163- 1166. Samadi, A. (2008). Maria Montessori (New Educational and Educational System for Children). Tehran: Publishing Dangue [In Persian]. Seif, A. A. (2013). New psychoanalysis (Psychology of learning and teaching). Tehran: Publishing Doran [In Persian]. Sharma, S. R. (2004). The concept of preschool education. New Delhi, publisher: mahmaya pub Yussen, s. R., Mathews, S., & knight, J. (1980). Performance of Montessori and traditional schooled nursery children on social cognitive task and memory problem. Contemporary educational psychology, 124- 137. Yunik, G., & Reuter, J. (1973). Social interaction in nursery school. Developmental psychology, 9(3), 319-325. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,108 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 848 |