تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,004 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,545,648 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,616,645 |
بررسی تأثیر بسته مداخلات بهنگام عصب- روانشناختی کودک محور بر سرعت پردازش کودکان با تأخیر رشدی شناختی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 12، شماره 46، شهریور 1398، صفحه 143-162 اصل مقاله (295.75 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jinev.2019.668245 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد حسینعلی زاده1؛ سالار فرامرزی* 2؛ احمد عابدی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری دانشگاه اصفهان. دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی. آموزگار استثنایی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه کودکان با نیازهای ویژه، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشگاه اصفهان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته مداخلات بهنگام عصب روانشناختی کودک محور بر سرعت پردازش کودکان با تأخیر رشدی شناختی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش از بین کودکان 4 تا 6 ساله با تأخیر رشدی شناختی شهر تبریز که در سال تحصیلی 97-1396 در مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی مشغول به تحصیل بودند تعداد 30 کودک انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده و در پژوهش شرکت داده شدند. سپس بسته مداخلات بههنگام عصب – روانشناختی کودک محور به مدت 16 جلسه 2 ساعته بر گروه آزمایش اجرا شد. برای جمعآوری اطلاعات و غربالگری از مقیاس هوشی وکسلر پیش از دبستان ویرایش سوم استفاده گردید. دادههای به دست آمده با آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین عملکرد آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل در سرعت پردازش در مرحله پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0 > P). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بسته مداخلات بهنگام عصب – روانشناختی منجر به افزایش سرعت پردازش در کودکان تأخیر رشدی شناختی شده است و از این بسته می توان در توانبخشی و بهبود سرعت پردازش کودکان استفاده کرد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مداخله بهنگام؛ عصب – روانشناختی؛ سرعت پردازش؛ تأخیر رشدی شناختی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه با وجود پیشرفتهای علوم در حیطه کودکان، تأخیر تکاملی هنوز به عنوان یکی از مشکلات نظام بهداشتی حتی در کشورهای توسعه یافته محسوب میگردد و بعد از عفونتها و تروما شایعترین مشکل در کودکان شناخته میشود (ترابی، امیری علیاکبری، امیری و همکاران، 2012). اصطلاح تأخیر رشدی برای کودکانی به کار میرود که خصوصیات برجسنه تکاملی که با توجه به سن از آنها انتظار میرود را، بروز نمیدهند. و در حیطههای حرکتی، شناختی، عاطفی، زبان و اجتماعی قابل توجه میباشد (پترسون[1]، لوستینی[2] و قائو[3]، 2011). شیوع این مشکل در جهان یکسان نبوده و حتی در کشورهای پیشرفته هم رقم بالایی دارد و تخمین زده میشود حدود 200 ملیون کودک در سراسر دنیا از از رشد و تکامل مطلوب برخوردار نبوده یا در معرض دستیابی به آن قرار دارند (سلیمانی، ساجدی و امیرعلیاکبری، 1393) شیوع آن در ایران در شهرهای مختلف از 7/18 تا 25/22 درصد گزارش شده است (ترابی و همکاران، 2012؛ سلیمانی، تیموری و بیگلریان، 2013). متاسفانه نیمی از این کودکان تا سنین مدرسه تشخیص داده نمیشوند و به تبع آن مورد درمان و مداخله هم قرار نمیگیرند (کوثریان، وحیدشاهی، شفاعت و همکاران، 1386). یکی دیگر از مشکلات این حیطه این است که در بسیاری از موارد نمیتوان یک عامل کاملا مشخص را علت تأخیر در رشد و تکامل دانست و تکامل سیستم اعصاب مرکزی تحت تأثیر عوامل بیولوژیک، عوامل دوران بارداری و عوامل محیطی و اجتماعی قرار دارد (مورا[4] ، 2012؛ نقل از سلیمانی و همکاران، 1393). یکی از حیطههایی که کودکان دچار تأخیر در آن میشوند حیطه شناختی است. رشد شناختی، رشد فرایندهای درونی ذهنی است که افراد به کمک آنها یاد میگیرند، فکر میکنند و به یاد میآورند (سیف، 1384؛ نقل از ملکپور و نسائی مقدم، 1393). طبق نظر پیاژه رشد شناختی کودکان از طریق تعامل فعال با محیط فیزیکی، دانش خود را از دنیا کسب میکند و از طریق فرآیندهای مکمل درونیسازی و برونیسازی[5] این عمل صورت میگیرد. از نظر این نظریه پرداز شناختی، بازی فرصتهای برای تعامل با محیط و ساخت دانش مربوط به دنیا فراهم میآورد، یعنی بازی یک بافتار اولیه برای رشد شناختی محسوب میگردد. ویگوتسکی، نظریه پرداز رشد شناختی روسی و معاصر پیاژه، نیز بر تأثیرات اجتماعی – فرهنگی، روی رشد و بهویژه اینکه چگونه تعامل افراد (والدین، مربیان و همسالان) باعث ارتقای رشد شناختی کودک میگردد، تأکید زیادی دارد. وی بر این عقیده بود که رشد در درون "منطقه مجاور رشد[6]" رخ میدهد. یعنی وقتی یادگیری یک تکلیف برای کودک به تنهایی دشوار است میتوان با راهنمایی و مداخله یک فرد بزرگسال ماهر در تکلیف، تکلیف مذکور را به وی یاد داد. ( گولینکف، هیرش-پاسک و سینگر[7]، 2006) تواناییهای شناختی امکان درک مفاهیم، حل مسأله، توجه، به خاطر سپردن و تصمیمگیری را به انسان میدهد و تأخیر در این حوزه میتواند نقص اساسی در زندگی روزمره فرد داشته باشد (پون - مک برایر[8]، 2012). تأخیر در رشد شناختی کودکان به طرق مختلف میتواند کارکرد آنها را تحت تأثیر قرار دهد: 1) کندتر شدن سرعت پردازش، 2) کوتاهتر شدن دامنه توجه، 3) اشکال در حل مسأله و تفکر انتزاعی، 4) اشکال و یا کندی در ذخیره و بازیابی اطلاعات (ملکپور و نسائی مقدم، 1393). یکی از نمودهای تأخیر شناختی، کندی یا تأخیر در سرعت پردازش است. سرعت پردازش، به عنوان سرعت اتمام تکالیف با دقت مناسب تعریف شده است (جاکوبسن، ریان، مارتین[9]و همکاران، 2011). به عبارت دیگر سرعت پردازش یعنی اینکه مغز با چه سرعتی قادر به عمل یا عکس العمل در موقعیتهای مختلف است و بر چگونگی سازماندهی اطلاعات توسط مغز، توانایی تمرکز بر روی چیزهای مهم و نادیده گرفتن چیزهای کم اهمیتتر تأثیر میگذارد و همچنین به مغز اجازه میدهد که به تغییر از یک فعالیت به فعالیت دیگر بپردازد (لوتز و هویت[10]، 2003؛ نقل از نعیمی، شهیم و همتی علمدارلو، 1393). بنابراین تواناییهای شناختی به عنوان اولویتها یا ترجیحات فردی متفاوت، انسجام یافته از سازماندهی و نحوه پردازش اطلاعات و تجربه میباشد (رحمتی، 1397). در همین راستا دیری[11] (1995) معتقد است که سرعت پردازش یک عامل محدود کننده یا تسریع کننده برای رشد تواناییهای شناختی است. در طول سالهای تحول فرد، بروز و ظهور یک تفاوت فردی کوچک در سرعت پردازش ممکن است سبب بروز تفاوتهای بزرگ در هوش، واژگان زبانی و عملکرد شود و سرعت پردازش بالا سبب عملیات شناختی بالا میشود (حسنی و رضایی جمالویی، 1394). پژوهشهایی نیز در جهت بهبود سرعت پردازش کودکان صورت گرفته است. از جمله: شیران و برزنیتز[12] (2011)، مورونو و سالدانا[13] (2005)، فتحی آشتیانی، اخوان تفتی و خادمی (1395) و یارمحمدیان، قمرانی، سیفی و همکاران (1394) به اثربخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش کودکان در گروههای مختلف کودکان با نیازهای خاص، پرداختهاند. برای جبران تأخیر در رشد و تحول کودکان تأخیر رشدی و درکل کودکان با نیازهای خاص و توانمندسازی آنها، برنامه مداخلات بهنگام به ویژه با توجه به مهارتهای پایه و اساسی عصب روانشناختی، در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است تا آموزش و توانمدسازی را قبل از دبستان شروع کند و مانع از اثرات این تأخیر رشدی گردد و عبارت است از فراهمسازی خدمات آموزشی یا درمانی برای کودکان با تأخیر رشدی با هدف ارتقاء سطح رشد ذهنی، حرکتی، زبانی و عملکرد اجتماعی (گورالینک[14]، 1991). کارایی برنامه مداخلات بهنگام در پزوهشهای بسیاری مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله پژوهش ساجانیمی[15]، ماکلا[16]، سالوکورپسیی[17] و همکاران (2001) که در بررسی عملکرد حرکتی و شناختی کودکان نشان دادند عملکرد گروه مداخله به طور معناداری در زمینه حرکتی و شناختی افزایش یافته است. ملیسا و راش[18] (2001) نیز در پژوهش مشابهی مداخلات بهنگام را روی مهارتهای حرکتی کودکان با تأخیر رشد حرکتی موثر گزارش کرد. اپیچ[19] (2005) برنامه درمانی – حرکتی خود را به دو گروه از کودکان دارای تأخیر حرکتی آموزش داد و گزارش کرد که برنامه مداخلاتی وی موجب بهبود مهارتهای جنبشی – حرکتی و کنترل شیء در کودکان تأخیر حرکتی شد. حسینعلی زاده، فرامرزی و عابدی (1397) اثربخشی برنامه مداخلات بههنگام را بر عملکرد زبانی کودکان با تأخیر شناختی مثبت گزارش کردهاند. ملکپور و نسائی مقدم (1393) در پژوهشی تأثیر شنبازی درمانی را بر رشد شناختی و تفکر اجتماعی کودکان ناتوان ذهنی آموزشپذیر معنادار گزارش کردند. لیاقت، باقری کریمی، بیات و همکاران (1396) در پزوهش خود اثربخشی روش آموزشی خود را بر عملکرد حافظه فعال و سرعت پردازش کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی نشان دادند. بنابراین دوران اولیه کودکی، در زندگی هر فرد، زمان بسیار حساس و مهمی است. برای کودکانی که نیازهای ویژهای دارند، این دوره اهمیتی اساسی و حیاتی دارد. روند پیشرفت و عمیقتر شدن نیازهای ویژه و ایجاد محدودیتها از یکسو و از دست رفتن فرصتهای طلایی از سوی دیگر، دو رخداد همزمان هستند که در صورت عدممداخله مناسب بهتدریج موجب تحلیل توانایی فرد و تحمل بیشتر ناتوانی به او میشود (اصغری نکاح، 1386). در سنین اولیه دستگاه عصبی از شکلپذیری بیشتر و اندامهای حسی و حرکتی از انعطافپذیری بالاتری برخوردارند و به تحریکها و تقویتها محیطی و به فعالیتهای ترمیم، تقویت و یکپارچهسازی، با سهولت و سرعت بیشتری پاسخ میدهند؛ بنابراین مداخله جهت افزایش توانایی و از پیشرفت ناتوانی امکانپذیرتر و ثمربخشتر است (نوتبراون[20]، 2011). لذا با توجه به اهمیت سرعت پردازش در توانایی های شناختی و براساس نظریه سرعت ذهن که بیان میکند سرعت پردازش یکی از مهمترین پایههای شناختی است که تواناییهای بالای شناختی و عملکرد شناختی را در دنیای واقعی تحت تأثیر قرار میدهد (ریندرمن و نیوبار[21]، 2010) و اثرات تأخیر شناختی و سرعت پردازش در تمامی جنبههای زندگی اهمیت و ضرورت مداخله در آن مشخص میشود. از سویی دیگر اهمیت مداخلات بهنگام به ویژه برای کودکان پیش از دبستان و انعطافپذیری مغز کودکان در این سنین و آمادگی برای یادگیری بیشتر نیز مورد بحث قرار گرفت. بنابراین شناسایی زودهنگام کودکان دچار تأخیر رشدی شناختی و یا کودکانی که در مراحل اولیه تأخیر رشدی یا تکاملی قرار دارند و فراهم نمودن مداخلات بهنگام عصب - روانشناختی و در واقع پیشگیری از اثرات و معلولیتهای ناشی از این تأخیر رشدی بسیار ضروری است. پس با در نظر گرفتن شواهد موجود در زمینه اهمیت مفهوم مداخلات بهنگام عصب روانشناختی و اهمیت و اثرات تأخیر در عملکرد شناختی و سرعت پردازش، استباط میشود مداخلات بهنگام عصب روانشناختی کودک محور که به صورت بازیهای جذاب طراحی شده است بر سرعت پردازش کودکان تأخیر رشدی تأثیر مثبت داشته باشد. از اینرو مسأله پژوهش این است که آیا بسته مداخلات بهنگام عصب – روانشناختی کودک محور برای تقویت سرعت پردازش کودکان تأخیر رشدی شناختی موثر بوده یا خیر؟
روش روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر را کلیه کودکان 4 تا 6 ساله دارای تأخیر رشد شناختی تشکیل میدادند که در سال تحصیلی 97-1396 در مهد کودکها و مراکز پیشدبستانی شهر تبریز مشغول بودند. روش نمونهگیری این پژوهش به صورت دردسترس بود. بدین صورت که پس از مراجعه به سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی و بعد از آن بهزیستی شهرستان تبریز و کسب مجوز، از سه مرکز مهد کودک و پیشدبستانی، به منظور غربالگری، مقیاس هوشی وکسلر پیشدبستانی ویرایش سوم، از کودکان به عمل آمد و تعداد 30 نفر از افرادی که دارای تأخیر در رشد شناختی بودند و ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایدهی شدند. ملاک ورود به پژوهش عبارت بودند از: دارا بودن تأخیر در عملکرد شناختی، قرار داشتن در محدوده سنی 4 تا 6 سال و ملاکهای خروج نیز عبارت بودند از غیبت بیش از حد کودک از شرکت در جلسات، وجود معلولیت جسمی و نقایص حسی بینایی و شنوایی، عدم رضایت والدین برای ادامه همکاری، ابتلای کودک به بیماریهای خاص و مصرف دارو و وجود مشکلات و اختلالهایی که روند مداخله را تحت تأثیر قرار دهد. سپس اجرای برنامه مداخلهی عصبروانشناختی کودکمحور به مدت 16 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه گواه نیز هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. در این پژوهش به منظور سنجش اثربخشی مداخله بهنگام عصبروانشناختی کودکمحور در مدت طولانیتر، مطالعه پیگیری[22] نیز پس از گذشت دو ماه صورت پذیرفت. مقیاس هوشی وکسلر پیشاز دبستان[23] (ویرایش سوم): این مقیاس یک آزمون هوشی برای کودکان سنین 2 سال و 6 ماه تا 7 سال و 3 ماه میباشد. این ابزار ویرایش تجدید نظر شده مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی است. مقیاس جدید وکسلر پیشدبستانی و دبستانی، محدوده سنی را فراتر برده است. در واقع محدوده سنی از 4 سال به 2 سال 6 ماه کاهش پیدا کرده است و علاوه بر آن محدوده سنی در این مقیاس به دو گروه تقسیمبندی شده که عبارتند از: 2 سال و 6 ماه تا 3 سال و 11 ماه و 4 سال تا 7 سال و 3 ماه. و این تقسیمبندی به علت در نظر گرفتن رشد کودک و به رسمیت شناختن تغییرات قابل توجه در رشد شناختی کودک میباشد. این مقیاس دارای 14 خردهآزمون و 5 نمره کلی هوش کلامی، هوش عملی، ضریب سرعت پردازش، هوش کل و ترکیب کلی زبان میباشد. همچنین این آزمون علاوه بر سنجش هوش کودکان برای شناسایی کودکان دارای تأخیر رشدی و مشکلات یادگیری نیز کاربرد دارد (هیربد، قلمزن و عابدی، 1394). هنجاریابی این مقیاس با تعداد 1700 کودک در 9 گروه سنی با هر جنس و نژاد و منطقه جغرافیایی از جمعیت ایالات متحده آمریکا در در رده سنی 2 سال 6 ماه تا 7 سال 3 ماه بود. پایایی این مقیاس در خرده آزمونها از 83/0 تا 95/0 و برای نمرات کل از 89/0 تا 96/0 متغیر بود. بازآزمایی در بازه زمانی 26 روزه برای گروههای سنی 2سال و 6 ماه تا 3 سال 11 ماه به ترتیب برای هوش کلامی، عملی، کل و ترکیب کلی زبان عبارت بود از 90/0، 84/0، 92/0 و 92/0 و برای گروه 4 سال تا 7 سال و 3 ماه به ترتیب برای هوش کلامی، عملی، سرعت پردازش، ترکیب کلی زبان و هوش کل عبارت بود از 92/0، 87/0، 93/0، 92/0 و 90/0. همچنین ضریب همبستگی این مقیاس با مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی در خرده مقیاسهای مختلف ار 74/0 تا 90/0 بود (پترمن[24]، 2011). این آزمون در ایران توسط هیربد، قلمزن و عابدی (1394) ترجمه، انطباق و هنجاریابی شده است. لازم به ذکر است که برای سنجش سرعت پردازش کودکان از نمره ضریب سرعت پردازش (PSQ) شامل: رمزگردانی و جستجوی نماد آزمون فوق استفاده گردید. طراحی و ساخت بسته مداخله: ابتدا بهمنظور تدوین چارچوب مفهومی بسته عصب روانشناختی پیشینه علمی مورد مطالعه قرار گرفت و عناصر و مؤلفههای اصلی مرتبط شناسایی شد. سپس مؤلفهها و عوامل مؤثر در بهبود عملکردهای رشدی استخراج شد. روش تجزیه و تحلیل دادههای کیفی تحقیق به کار گرفته شده برای تدوین چارچوب مفهومی از نوع تحلیل مضمون[25] بر مبنای رویکرد قیاسی[26](مبتنی بر نظریه) میباشد. تحلیل مضمون یکی از روشهای کارآمد تحلیل کیفی است (هولووی و تودرس[27]، 2003). این روش فرایندی برای تحلیل دادههای متنی است و دادههای پراکنده و متنوع را به دادههایی غنی و تفضیلی تبدیل میکند (کینگ و هورکس[28]، 2018). بنابراین از تحلیل مضمون برای شناسایی و استخراج مؤلفههای عصبروان شناختی عملکردهای رشدی استفاده شد. به منظور بررسی روایی محتوایی، بسته مداخلهی توسط چند نفر از متخصصان این حوزه مورد بازبینی قرار گرفت، پیشنهادهای متخصصان اعمال گردید و اشکالات گرفته شده مرتفع شد و در نهایت به منظور اصلاح نهایی و متناسبسازی آن با ویژگیهای کودکان تأخیر رشدی و وقوف بر مشکلات احتمالی پیشبینی نشده بسته مداخلهی بر روی 6 نفر از کودکان (3 نفر تأخیر رشدی و 3 نفر عادی) اجرا شد و فرم نهایی با توجه به نظر اساتید موارد با روایی بالا انتخاب و آماده اجرا برای جلسات آموزشی شد و در نهایت ضریب روایی محتوایی[29] که ضریبی از روایی محتوایی است برابر با 78/0 محاسبه گردید. همچنین قابل ذکر است این بسته مداخلهی کودکمحور بوده و اجرای آن به صورت بازی میباشد و مهارتهای عصبروانشناختی از جمله مهارتهای زبانی، شناختی (توجه، حافظه و غیره) و روانی – حرکتی را دربر دارد. خلاصه برنامه مداخله و تعداد جلسات آموزشی: در این پژوهش 5 مؤلفه اصلی برنامه مداخلهی عصبروانشناختی کودکمحور طی 16 جلسه آموزشی 2 ساعته، 2 بار در هفته و در فصل پاییز به مدت دو ماه به گروه آزمایش آموزش داده شد. 4 جلسه اول مداخله در راستای مؤلفه اصلی عملکرد زبانی (مؤلفههای فرعی: دریافتی و بیانی)، 2 جلسه بعدی مداخله در راستای مؤلفه اصلی توجه (مؤلفههای فرعی: توجه متمرکز، توجه انتخابی، توجه پایدار و توجه تقسیم شده)، 2 جلسه بعدی مداخله در راستای مؤلفه اصلی حافظه (مؤلفههای فرعی: حافظه کاری، حافظه بینایی، حافظه شنیداری)، 4 جلسه بعدی مداخله در راستای مؤلفه اصلی مهارتهای روانی- حرکتی (مؤلفههای فرعی: مهارتهای حرکتی ظریف، مهارتهای حرکتی درشت و هماهنگی چشم و دست) و 4 جلسه اخر مداخله در راستای مؤلفه اصلی کارکردهای اجرایی (مؤلفههای فرعی: بازداری پاسخ، خودبازبینی، حلمسأله و برنامهریزی و سازمان دهی) صورت پذیرفت. در ابتدای جلسات نیز به ویژه جلسات مربوط به یک مؤلفه اصلی خاص به مدت 15 دقیقه به مرور تمرینات جلسه قبلی پرداخته میشد و تعداد افراد نیز متناسب با نوع مؤلفه و تمرین بعضا گروهی و متشکل از چند کودک و بعضا به صورت انفرادی بود. در پایان مداخله از گروه آزمایش و کنترل، پسآزمون گرفته شد و دو ماه بعد از آن آزمون جهت پیگیری به عمل آمد و در نهایت دادههای به دست آمد.
جدول 1. خلاصه برنامه مداخله و تعداد جلسات Table 1 Summary of intervention program and number of sessions
برای تحلیل دادههای بهدست آمده از روشهای آماری توصیفی فراوانی، میانگین و انحراف معیار استفاده شد و به منظور بررسی فرضیه پژوهش از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر با استفاده از نرمفزار آماری SPSS-22 استفاده گردید.
یافتهها: این بخش با هدف بررسی میزان دستیابی به اهداف مدنظر در پژوهش، به تحلیل و آزمون فرضیه پژوهش پرداختهشده است. در ابتدا با استفاده از روش آمار توصیفی، به توزیع وضعیت سن و جنسیت آزمودنیهای پژوهش بر حسب عضویت گروهی در جدول 2 پرداخته شده است.
جدول2. توزیع وضعیت سنی و جنسیت آزمودنیهای پژوهش بر حسب عضویت گروهی Table 2 Distribution of age and sex of research subjects by group membership
جدول فوق سن افراد و تعداد آنها در گروه آزمایش و گواه و همچنین جنسیت افراد را در گروه آزمایش و گواه نشان میدهد. در ادامه به گزارش میانگین و انحراف معیار و پیشفرض نرمال بودن توزیع نمرات در جدول 3 ارایه شده است.
جدول 3. میانگین و انحراف معیار و پیشفرض نرمال بودن توزیع نمرات سرعت پردازش در پیشآزمون، پـسآزمون و پیـگیری در دو گروه آزمایش و کنترل Table 3 Mean and standard deviation of normality distribution of processing speed scores in pre-test, post-test and follow-up in the two experimental and control groups
نتایج جدول 3 و مرور یافتههای توصیفی و مقایسه میانگین نمرهها در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد در متغیرهای وابسته، گروه آزمایش با گروه گواه تفاوتهایی دارد. لذا به منظور بررسی معناداری تغییرات، ابتدا پیشفرضهای استفاده از آزمونهای پارامتریک مورد بررسی قرار گرفت. یکی از پیشفرضهای آزمونهای پارامتریک برای مقایسه میانگینها، فرض نرمال بودن توزیع نمرات گروههای نمونه در جامعه بود که برای این مفروضه از آزمون کلموگروف- اسمیرینف استفاده شد که نتایج نشان داد سطح معناداری سرعت پردازش از 05/0 بیشتر بود که این امر بیانگر نرمال بودن توزیع داده ها در این متغیرها است. از آنجا که علاوه بر اعمال مداخله برای گروه آزمایش، از متغیر زمان نیز استفاده شد، روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر برای تحلیل داده ها به کار رفت که در این روش از آزمون ماخلی برای بررسی کرویت (همسانی ماتریس کواریانس) استفاده شد.
جدول4. آزمون ماخلی برای بررسی کرویت واریانس درونگروهی Table 4 Mauches test of sphericity for intra-group variance
نتایج آزمون ماخلی بیانگر آن است فرض کرویت برای متغیر سرعت پردازش برقرار است (05/0˃P). پس از بررسی نرمال بودن و یکنواختی کواریانسها، به تحلیل دوطرفه با یک عامل اندازهگیری مکرر در گروه آزمایش و گواه در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری پرداخته شد که نتایج در ادامه ارائه شده است.
جدول5. اثرات بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر بر روی میانگین متغیرهای در گروه آزمایش و کنترل Table 5 Between-subject effects of analysis of variance with repeated measures on the mean of variables in experimental and control groups
براساس جدول 5 میتوان چنین گفت که در متغیر عملکرد زبانی مقدار F مشاهده شده در سطح 05/0 تفاوت معنیداری را بین گروههای آزمایش و گواه نشان میدهد.
جدول6. اثرات درون آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس بر روی میانگین متغیرها در گروه آزمایش و کنترل Table 6 Within-subject effects of analysis of variance on the mean of variables in the experimental and control groups
همچنین بر اساس جدول 6 اثر تعامل زمان در گروه معنادار بود (05/0˂P). بر این اساس، بعد از معناداری تفاوت ها در گروه آزمایش و گواه در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، از آزمونهای تعقیبی استفاده شد.
جدول7. نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی بین گروه آزمایش و کنترل بر میانگین متغیرها Table 7 . Results of the Bonferroni post hoc test between the experimental and control groups on the mean of variables
بر اساس نتایج جدول 7 میتوان گفت که بین مرحلۀ پیشآزمون با مرحلۀ پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت (05/0˂P). اما بین مرحلۀ پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود نداشت.
بحث و نتیجهگیری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته مداخله بههنگام عصبروانشناختی کودکمحور بر سرعت پردازش کودکان تأخیر رشدی شناختی انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه از نظر عملکرد در سرعت پردازش در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به این نتایج میتوان گفت که بسته مداخله بهنگام عصبروانشناختی کودکمحور منجر به افزایش سرعت پردازش در کودکان تأخیر رشدی شناختی شده است و این اثربخشی در پیگیری دو ماهه نیز ادامه داشته است. نتیجه به دست آمده در این پژوهش با پژوهشهای کایسر و روبرت (2013)، شیران و برزنیتز (2011)، ووس، کرامر، باساک[30] و همکاران،(2010)، مورونو و سالدانا (2005)، لیاقت و همکاران (1396)، فتحی آشتیانی و همکاران (1395) و یارمحمدیان، قمرانی، سیفی و ارفع (1394) همسو میباشد. سرعت پردازش شامل: حافظه کوتاه مدت، حافظه بلند ، سرعت صحبت کردن- کلمه یابی، سرعت نوشتن، سرعت خواندن، توجه، استدلال و سرعت پاسخ عمومی است. افرادی که ناتوانی کلی در سرعت پردازش دارند با توجه به ناتوانی برای پردازش سریع انواع اطلاعات، اغلب مشکلات یادگیری در تمام زمینههای شناختی را تجربه میکنند (کروز[31]، 1999؛ به نقل از نعیمی، شهیم و همتی علمدارلو، 1393). ارتباط نزدیک بین سرعت پردازش و توجه و حافظه به ویژه حافظه کاری و در کل کارکردهای اجرایی وجود دارد. براساس بیان دایموند[32] (2005) پژوهشها بیشترین ارتباط را بین بعد توجه و بعد سرعت پردازش نشان دادهاند در واقع، افراد با کمبود توجه اغلب تعداد زیادی از همان مشکلات یادگیری را نشان میدهند که افراد با ضعف در سرعت پردازش دارند. پژوهشهای دیگری نیز تایید میکنند که افرادی که در توجه بینایی، توجه انتخابی، توجه تقسیم شده بهتر هستند در تکالیف مربوط به سرعت پردازش هم بهتر عمل میکنند (ممرت[33]، 2009 و ووس و همکاران، 2010). همچنین پژوهشها نشان میدهد ارتباط بین حافظه کاری و سرعت پردازش وجود دارد. جایگی، پوچکوهل، جانیدس[34] و همکاران (2008)، پرسون و ریوتر – لورنز[35] (2008) نشان دادند مداخلات مربوط به حافظه کاری باعث بهبود تواناییهای شناختی و سرعت پردازش شناختی میشود. فتحی رضائی، فارسی و واعظ موسوی (1393) نیز در پژوهش خود اثر مداخلات شناختی با تکالیف حافظه کاری را بر سرعت پردازش افراد مثبت گزارش کردند. براساس رویکرد نظریه هب، دو ویژگی ارگانیزم انسان شامل واکنشپذیری و انعطافپذیری است. براساس این نظریه انعطافپذیری و واکنشپذیری به جای اینکه ویژگیهای رفتار باشند، ویژگیهای دستگاه عصبی مرکزی هستند که رفتار را توجیه میکند. تمرین و مواجه با تجربه جدید باعث افزایش ارتباطات سیناپسی و رد عصبی قوی میشود و پژوهشها نیز نشان دادهاند مغز بسیار انعطافپذیر بوده و در نتیجه تجربه جدید تغییر میکند (نقل از فتحی رضائی و همکاران، 1393). در واقع براساس این نظریه، توسعه یادگیری نهتنها براساس فعالیت سلولها و مداربندیهای منفرد بلکه بهوسیله مجتمعهای سلولی نیز بازنمایی میشوند. این مجتمعهای سلولی تغییر پذیر بوده و با تمرین و مداخله اصلاح میشوند (لئونارد، 1391). همچنین پژوهشها نشان میدهند که در سالهای آغازین زندگی فرد، مغز بیش از دو و نیم برابر دوران بزرگسالی فعال است و در طی این دوره حدود 1000 تریلیون سیناپس جدید در مواجهه با تجربیات جدید بوجود میآید (اسچیلر[36]، 2010). رشد مغز تحت تأثیر تعامل پیچیده میان ژنها و محیط است. نقش تجربیات محیطی در شکلگیری ساختار و عملکرد مغز بسیار مهم و حیاتی میباشد. براساس نظر گلمن (2006) هفتاد درصد آنچه که توسط ژنها به کودک داده میشود از طریق تجربیات محیطی ایجاد و بارور میشود. محیط غنیتر و تجربیات مؤثر و هدفمند باعث افزایش اتصالات عصبی در افراد خردسال میگردد. این تجربیات هدفمند موجب ایجاد شبکهسازی عصبی شده و تکرار آن، شبکههای عصبی ایجاد شده را تقویت میکند. در ابتدا وظیفه مغز، متصل کردن سلولهای مغزی (نرونها) میباشد. هر نرون، اکسونی دارد که اطلاعات را به دیگر سلول عصبی منتقل میکند و در طرف دیگر گیرندههای نرون دیگر یا درندریتها، اطلاعات را دریافت میکنند. به این اتصالات سیناپس گفته میشود. هر چیزی که فرد میآموزد در این اتصالات ذخیره میشود. در واقع میتوان گفت تجربه، این اتصالات را شکل میدهد و تکرار تجربه باعث تقویت آن میگردد (سوزا[37]، 2005؛ به نقل از صنیعی آباده و عابدی، 1396). لذا میتوان گفت کودکان تأخیر رشدی شناختی، خصوصیات برجسنه تکاملی که با توجه به سن از آنها انتظار میرود را بروز نمیدهند، و در عملکردهای عالی شناختی از جمله سرعت پردازش، توجه شنیداری و دیداری، حافظه دیداری و شنیداری ادراک، کارکردهای اجرایی شامل خودگردانی، خودآغازگری، برنامهریزی، انعطاف شناختی، حل مسأله و ... دارای مشکل هستند (لازارو و همکاران، 2003؛ نقل از عابدی و ملکپور 1389) و از طرفی در سنین اولیه دستگاه عصبی از شکلپذیری بیشتر و اندامهای حسی و حرکتی از انعطافپذیری بالاتری برخوردارند و به تحریکها و تقویتها محیطی و به فعالیتهای ترمیم، تقویت و یکپارچهسازی، با سهولت و سرعت بیشتری پاسخ میدهند؛ بنابراین مداخله جهت افزایش توانایی و پیشگیری از پیشرفت ناتوانی امکانپذیرتر و ثمربخشتر است (نوتبرون، 2011). لذا بسته طراحی شده که شامل آموزش تقویت و تمرینهایی برای حافظه، توجه، کارکردهای اجرایی، زبان و مهارتهای روانی حرکتی میباشد و به صورت بازی طراحی شده است با ارائه در زمان مناسب و با غنیسازی محیطی، احتمالا اثربخشی آن را با توجه به نظریه هب، انعطافپذیری مغزی و ارتباط بین سرعت پردازش با توجه، حافظه کاری و سایر مؤلفههای شناختی بر عملکرد سرعت پردازش کودکان تأخیر رشدی شناختی تبیین میکند. لذا از یافتههای به دست آمده پژوهش میتوان نتیجه گرفت که بسته مداخله عصبروانشناختی کودکمحور بر سرعت پردازش کودکان با تأخیر رشدی شناختی موثر میباشد و میتوان از این روش برای بهبود عملکرد شناختی و سرعت پردازش کودکان استفاده کرد. با توجه به نتایج مثبت حاصل از این پژوهش که نشان دهنده اثربخشی مداخله بهنگام عصبروانشناختی کودکمحور بر سرعت پردازش کودکان دچار تأخیر رشدی شناختی است، پیشنهاد میشود از نتایج چنین پژوهشهایی با بهرهگیری از امکانات موجود، در مراکز آموزشی کودکان با نیازهای خاص، مراکز مشاوره تخصصی کودکان استثنایی استفاده گردد. و علاوه بر آن با آموزش این بسته مداخلهی به مربیان مهدها و مراکز پیشدبستانی و همچنین والدین این کودکان میتوان در ارتقا عملکرد رشدی کودکان گامهای سریعتر و موثرتری برداشت. این پژوهش نیز مانند سایر پژوهشها دارای محدودیتهایی بوده است. یکی از این محدودیتها کم بودن تعداد نمونه است که در تعمیم نتایج باید جانب احتیاط را رعایت کرد و همچنین کوتاه بودن مدت مداخله با توجه به نوع عملکرد رشدی کودکان پیشنهاد میشود این مداخله در فواصل زمانی بیشتر صورت پذیرد.
قدردانی بدین وسیله نویسندگان از سازمان بهزیستی استان اذربایجان شرقی و مسولین مراکز مهد کودک و پیشاز دبستان روزبه کودک، شکوفهها و لقمان حکیم که ما را در اجرای این پژوهش یاری کردند و همچنین از کودکان شرکت کننده در پژوهش و والدینشان، صمیمانه تشکر و قدردانی مینمایند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصغری نکاح، سید محسن(1386). ضرورت و جایگاه مداخله زودهنگام و آموزش پیشدبستانی برای کودکان دارای نیازهای ویژه، نشریه تعلیم و تربیت استثنایی، 74، 11-3. حسنی، جعفر و رضایی جمالویی، حسن. (1394). بررسی سرعت پردازش اطلاعات با نگاه به اضطراب رگه / حالت، فصلنامه روانشناسی شناختی، 2(3)، 20-12. حسینعلیزاده، فرامرزی و عابدی (1397). طراحی بسته مداخلات بهنگام عصب روانشناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر عملکرد زبانی کودکان با تأخیر رشدی. فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی، 8(31)، 56-37. رحمتی، ندا. (اثربخشی مهارتهای فراشناختی بر تواناییهای شناختی و سبکهای یادگیری دانشآموزان نارساخوان، جامعهشناسی آموزش و پرورش، 6(10)، 86-79. سلیمانی، فرزین، ساجدی، فیروزه و امیرعلی اکبری، صدیقه (1393). تأخیر تکاملی کودکان و عوامل مرتبط با آن، نشریه علمی پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی، 85 (24)، 70-61. صنیعی آباده، سایه ناز و عابدی، احمد (1396). اثربخشی برنامه آموزشی زود هنگام مبتنی بر پروژه کوئین بر توحه، حافظه و عزت نفس کودکان پیش از دبستان شهر اصفهان. پایاننامه کارشناسیارشد، روانشناسی عمومی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان. فتحی آشتیانی، مینا؛ اخوان تفتی، مهناز و خادمی، ملوک. (1395). اثربخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش و حافظه کاری کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری، فصلنامه روانشناسی تربیتی، سال12، شماره40، صص 141-125. کوثریان، مهرنوش؛ وحیدشاهی، کوروش؛ شفاعت، عارفه بیگم؛ عباسخانیان، علی؛ عزیزی، سعدی؛ شاهرخ، شبنم و اسدی، منا (1386). غربالگری اختلالات تکاملی کودکان مهدکودکهای شهر ساری در سال 1385. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران، 59 (17)، 75-69. لیاقت، ریتا، باقری کریمی، افسانه؛ بیات، سحر و مللی، مریم (1396). اثربخشی درمان یکپارچهسازی حسی بر عملکرد حافظه فعال و سرعت پردازش کودکان مبتلا به نقص توجه و بیشفعالی، کنفرانس بینالمللی فرهنگ آسیبشناسی روانی و تربیت، دوره 1، دانشگاه الزهرا. لئونارد، چارلز (1391). عصبشناسی حرکت انسان. ترجمه پونه مختاری، چاپ دوم، تهران: انتشارات جامع امام حسین (ع). ملکپور، مختار و نسائی مقدم، بیان (1393). تأثیر شنبازی درمانی بر رشد شناختی کودکان ناتوان ذهنی آموزش پذیر. مجله پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، 1 (4)، 154-141. نعیمی، آزاده؛ شهیم، سیما و همتی علمدارلو، قربان (1393). بررسی ابعاد پردازش شناختی در دانشآموزان با اختلال یادگیری، پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز. هیربد، شیما، قلمزن، مرجان و عابدی، احمد (1394). راهنمای اجرای و نمرهگذاری آزمون وکسلر پیش از دبستان، ویرایش سوم (ترجمه، انطباق و هنجاریابی). چاپ اول، تهران: انشارات آزمون یار پویا. یارمحمدیان، احمد؛ قمرانی، امیر؛ سیفی، زهرا و ارفع، مریم. (1394). اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی بر حافظه، غملکرد خواندن و سرعت پردازش اطلاعات دانشآموزان نارساخوان. مجله ناتوانیهای یادگیری. 4(4): 117-110. Apache, R. G. (2005). Activity-based intervention in motor skill development. Perceptual and motor skills, 100(3_suppl), 1011-1020.
Asghari Nekah, S. M. (2007). Necessity and Position of Early Intervention and Preschool Education for Children with Special Needs, Journal of Exceptional Education, 74, 11-3 [In Persian].
Fathi Ashtiani, M., Akhavan Tafti, M., & Khademi, M. (2016). Effectiveness of cognitive education on processing speed and working memory of children with learning disabilities, Journal of Educational Psychology, 12(41), 125-141 [In Persian].
Golinkoff, R. M., Hirsh-Pasek, K., & Singer, D. G. (2006). Why play= learning: A challenge for parents and educators. Play= learning: How play motivates and enhances children's cognitive and social-emotional growth, 3-12.
Guralnick, M. J. (1991). The next decade of research on the effectiveness of early intervention. Exceptional children, 58(2), 174-183.
Hasani, J., & Rezaee, J, H. (2014). Assessment of Information Processing Speed with Regard to StateTrait Anxiety. Journal of Cognitive Psychology, 2(3), 12-20 [In Persian].
Hirbod, S, Ghalmzan, M. & Abedi, A. (2015). Wechsler preschool and primary scale of intelligence: Third Edition (Translation, Adaptation, and Standardization). First Edition, Tehran: Azmon Yar Pooya Publication [In Persian].
Hosseinalizadeh, M., Faramarzi, S., & Abedi, A. (2018). Developing a Child-Centered Neuropsychological Interventions Package and Assessing Its Effectiveness on the Performance of Children with Developmental Cognitive Delay, Quarterly of Psychology of Exceptional Individuals, 8(31), 37-56 [In Persian].
Jacobson, L. A., Ryan, M., Martin, R. B., Ewen, J., Mostofsky, S. H., Denckla, M. B., & Mahone, E. M. (2011). Working memory influences processing speed and reading fluency in ADHD. Child Neuropsychology, 17(3), 209-224.
Jaeggi, S. M., Buschkuehl, M., Jonides, J., & Perrig, W. J. (2008). Improving fluid intelligence with training on working memory. Proceedings of the National Academy of Sciences, 105(19), 6829-6833.
King, N., Horrocks, C., & Brooks, J. (2018). Interviews in qualitative research. SAGE Publications Limited.
Kosarian, M., Vahid Shahi, C., Shefaat, A, B., Abbaskhaniyan, A., Azizi, S., Shahrokh, SH., & Asadi, M. (2007). Screening of evolutionary disorders in kindergarten children in Sari city, Journal of Mazandaran University of Medical Sciences, 59 (17), 75-69 [In Persian].
Leonard, Charles. (2012). Neurology of Human Motion. Translated by Pooneh Mokhtari, Second Edition, Tehran: Imam Hossein Comprehensive Publication [In Persian].
Liyqat, R., Bagheri Karimi, A., Bayat, S. & Mellalli, M. (2017). The Effectiveness of Sensory Integration Therapy on Active Memory Function and Processing Speed of Children with Attention Deficit and Hyperactivity Disorder, International Conference on Psychopathology and Education, Volume 1, Alzahra University. [In Persian].
Malekpour, M. & Nesayi Mogadam, B. (2014). Effect of sand play Therapy on cognitive development of Educable Mentally Retarded, Journal of Researches of Cognitive and Behavioral Sciences, 1(4), 141-154 [In Persian].
Memmert, D. (2009). Pay attention! A review of visual attentional expertise in sport. International Review of Sport and Exercise Psychology, 2(2), 119-138.
M'Lisa, L. S., & Rush, D. D. (2001). The ten myths about providing early intervention services in natural environments. Infants & Young Children, 14(1), 1-13.
Moreno, J., & Saldaña, D. (2005). Use of a computer-assisted program to improve metacognition in persons with severe intellectual disabilities. Research in Developmental Disabilities, 26(4), 341-357.
Naimi, A., Shahim, S. & Hemati Alamdarloo, G. (2014). Assessment of Cognitive Processing Dimensions in Students with Learning Disabilities, Master’s Degree in Psychology and Exceptional Child Education, College of Education and Psychology, Shiraz University [In Persian].
Nutbrown, C. (2011). Key concepts in early childhood education and care. Sage.
Paterson, J., Iusitini, L., & Gao, W. (2011). Child developmental assessment at two-years of age: Data from the Pacific Islands Families Study. Pac. Health Dialog, 17, 51-63.
Persson, J., & Reuter-Lorenz, P. A. (2008). Gaining control: Training executive function and far transfer of the ability to resolve interference [retracted]. Psychological Science, 19(9), 881-888.
Petermann, F. (2011). WPPSI-III: Wechsler Preschool and Primary Scale of Intelligence-: Deutschsprachige Adaptation nach D. Wechsler. Pearson Assessment and Information.
Poon-McBrayer, K. F. (2012). Bridging policy–practice gap: Protecting rights of youth with learning disabilities in Hong Kong. Children and Youth Services Review, 34(9), 1909-1914.
Rahmati, N. (2018). The Effect of Metacognitive Skills on Cognitive Ability and Learning Styles of Dyslexic Students, Journal of Educational Sociology, 6(10), 79-86 [In Persian].
Rindermann, H., & Neubauer, A. C. (2010). Processing speed, intelligence, creativity, and school performance: Testing of causal hypotheses using structural equation models. Intelligence, 32(6), 573-589.
Sajaniemi, N., Mäkelä, J., Salokorpi, T., Von Wendt, L., Hämäläinen, T., & Hakamies-Blomqvist, L. (2001). Cognitive performance and attachment patterns at four years of age in extremely low birth weight infants after early intervention. European Child & Adolescent Psychiatry, 10(2), 122-129.
Sanii Abadeh, S. N. & Abedi, A. (2017). The Effectiveness of a Quinn Project-Based Early Learning Program on Pre-school Children Isfahan Memory and Self-Esteem. M.Sc., General Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Islamic Azad University, Khorasgan Branch.
Schiller, P. (2010). Early brain development research review and update. Exchange, 196, 26-30.
Shiran, A., & Breznitz, Z. (2011). The effect of cognitive training on recall range and speed of information processing in the working memory of dyslexic and skilled readers. Journal of Neurolinguistics, 24(5), 524-537.
Soleimani, F., Sajedi, F., & Amir Ali Akbari, S. (2014). Developmental delay and related factors, Journal of Nursing and Midwifery, 24(58), 61-70 [In Persian].
Soleimani, F., Teymouri, R., & Biglarian, A. (2013). Predicting developmental disorder in infants using an artificial neural network. Acta Medica Iranica, 51(6), 347.
Torabi, F., Amir Ali Akbari, S., Amiri, S., Soleimani, F., & Alavi Majd, H. (2012). Correlation between high-risk pregnancy and developmental delay in children aged 4–60 months. Libyan Journal of Medicine, 7(1), 18811.
Voss, M. W., Kramer, A. F., Basak, C., Prakash, R. S., & Roberts, B. (2010). Are expert athletes ‘expert’in the cognitive laboratory? A meta‐analytic review of cognition and sport expertise. Applied Cognitive Psychology, 24(6), 812-826.
Yarmohammadian, A., Ghamarani, A., Seifi, Z., & Arfa, M. (2015). Effectiveness of cognitive strategies training on memory, reading performance and speed of information processing in students with dyslexia. Journal of Learning Disabilities. 4 (4): 110-117 [In Persian]. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,502 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,090 |