تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,995 |
تعداد مقالات | 83,541 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,230,108 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,270,468 |
ارزیابی مؤلفههای ارزشی معماری مسکن مطلوب بر اساس نظام معرفتی اسلام (نمونه موردی: خانههای معاصر ارومیه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 12، شماره 48، اسفند 1398، صفحه 33-62 اصل مقاله (1.22 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jinev.2020.672760 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیم ثمین شریفی میاوقی1؛ معصومه یعقوبی سنقرچی* 2؛ مسعود حقلسان3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1پژوهشگر دکتری معماری، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، واحد ایلخچی، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلخچی، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
با توجه به نیازِ به مسکن در دهههای اخیر به عنوان یکی از ابتداییترین و اساسیترین نیازهای انسان و از طرفی در راستای سیاستهای کلان کشور و با توجه به اهمیت خانه در دین مبین اسلام؛ بدین روی، تأکید بر اصول طراحی معماری مسکن طبق نظام معرفتی اسلام یک امر مهم و ضروری برای دستیابی به کیفیت مطلوب سکونت بهنظر میرسد. از اینرو، هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به اصول طراحی معماری مسکن مطلوب در راستای مؤلفههای ارزشی لازمان و لامکان اسلامی میباشد. بنابراین این پژوهش با روش تحقیق ترکیبی و در دو گام اصلی صورت خواهد گرفت. در گام اول با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با جمعآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانهای و اسنادی به کمک منابع درجه اول دینی (قرآن مجید)، به استخراج مفاهیم دینی و سپس تخصصی کردن مفاهیم، مطابق با مبانی نظری پژوهش خواهد پرداخت. در گام دوم به ارزشیابی و اولویتبندی شاخصهای ارائهشده در مدل تحلیلی از نظر خبرگان و ارزشیابی همان شاخصها در نمونههای موردی با تکنیک سلسله مراتب فازی (AHP) خواهد پرداخت. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که الگوهای معماری منتج شده از مفاهیم و آموزههای قرآنی را می توان در دو حیطه مؤلفههای معماری عملکردی و کالبدی در مسکن اسلامی طبقهبندی کرد. که از نظر خبرگان، زیرمؤلفه "مکان یابی" و "هندسه" با وزنهای 217/0 و 275/0 به ترتیب در مؤلفه عملکردی و کالبدی دارای بیشترین ضریب اهمیت میباشند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مسکن مطلوب؛ آموزههای قرآن؛ نظام معرفتی اسلام؛ مؤلفههای معماری؛ ارزشیابی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
. مقدمه در راستای سیاستهای کلان کشور و با تلاش برای احیای معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی و با توجه به اهمیت خانه در دین مبین اسلام، تأکید بر اصول طراحی معماری مسکن مطلوب در اسلام و استخراج شاخصهای تاثیرگذار بر طراحی معماری طبق نظام معرفتی اسلام یک امر مهم و ضروری به نظر می رسد. اسلام به عنوان دین اکمل الهی مسیر رشد و هدایت همه جانبه ای را برای دست یافتن به کمال تبیین نموده است . لذا مسکن اسلامی از منظر منابع قرآنی، فضایی قدسی و مکان ظهور جلوههای الهی است. در آیه 96 سوره آل عمران، خانه برای انسان ها معرفی شده است. بر این اساس، خانهی آرمانی مسلمین، جایی است که حضور فیزیکی و معنوی آن، بشریت را به سعادت رهنمون سازد (وثیق و همکاران، 1388). در قرآن، واژه مسکن با صفاتی چون طیب و صدق به مفهوم مکان شایسته، همراه شده است (همان) که این خود بیانگر لزوم تطبیق مسکن با زمینه خود و توجه بر تمامی عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، معنوی و ... در اطراف خود میباشد. اهمیت مسکن از جایی نشئت می گیرد که بسیاری از نیازهای اولیه هر فرد همانند غذا خوردن، گذرانیدن اوقات فراغت، استراحت و ... در آن تامین می شود (نصر، 1394) در قرآن کریم، خانه به عنوان یکی از نعمت های الهی نامیده شده است (سوره نحل، آیه 80) و آن را ابزاری برای سنجش میزان ایمان و امتحان مؤمنین قلمداد کرده است (سوره توبه ، آیه 24) و مسلمانان را به منظور عبرت گرفتن از خانههای اقوام گذشتگانی که مورد عذاب واقع شده اند، تذکر می دهد (سوره سجده، آیه 26). ذکر این موارد در قرآن، نشانگر اهمیت بحث خانه برای انسان از نظر اسلام است. خدواند از مؤمنین خواسته است تا فضایی را برای روح و روان خود در دل خانه بنا کنند. از این رو، تعیین و تدوین صفات کیفی آن نیز بایستی به طور ویژهای انجام گردد؛ چرا که شادی و لذت زندگی و امنیت حقیقی مسکن در سایه ایمن بودن دل و روح انسان از اضطرابها و دغدغههای روزمره به دست میآید (احمدی دیسفانی و علی آبادی، 1390) امروزه مسکن، یکی از مسائل حاد کشورهای در حال توسعه است. در این مناطق به دلایل مختلف از جمله نبود سیاست گذاریها و برنامهریزیهای مناسب در ارتباط با زمین و مسکن، این مسئله به صورتی حاد و بحرانی درآمده است. (زیاری و قاسموند، 1395) خصوصا اینکه امروزه نگرش کمی به مقوله مسکن، سبب ایجاد بناهایی فاقد هویت و کیفیت مطلوب شده است (اسکندری و همکاران، 1398). در دهه های اخیر، به دلیل افزایش تقاضا برای ساخت مسکن در ایران، تلاش های بسیاری برای تامین مسکن صورت گرفته است. اما در اغلب موارد، جنبه های کیفی ساخت بنا، مورد غفلت واقع شده است. از این رو، شناخت مفاهیم پایه ای منتج شده از منظر نظام معرفتی اسلام، در راستای آموزههای قرآن، به منظور شناخت پارامترهای طراحی موثر در ساخت مسکن مطلوب اسلامی، لازم و ضروری به نظر می رسد. این در حالی است، در خوش بینانه ترین حالت اصول و قواعد حاکم بر بناهای سنتی اسلامی مورد تجلیل قرار گرفته و سعی در استفاده شکلی از آن اصول در طراحی مسکن معاصر مشهود میباشد. مؤلفههای اصلی تبیین کننده مسکن مطلوب با رویکردهای مختلفی مورد توجه پژوهشگران بوده است. رویکردهایی که از منظر هستی شناختی، انسان شناختی، جامعه شناسی، روان شناختی، سیما شناختی و ... راجع به این مقوله صحبت می کند (پوردهقان و همکاران، 1398) طبق گفته لوییس سالیوان، «برای آنکه بخواهیم موضوعی را بیان کنیم، نخست باید نظامی معرفتی برای تبیین داشته باشیم. لازمه داشتن این نظام، مسلح بودن به منظومه ای برای اندیشه، احساس و داشتن نظم اولیه برای زندگی است.» (گیدیون، 1392) یک نظام معرفتی، همچون شبکه ای است که نه تنها واقعیات جاری در جهان را در خود تعریف میکند، بلکه نردبانی است که با بالا رفتن از آن می توان جهان را به درستی نظاره کرد (زندیه، ۱۳۸۶)، نظام معرفتی یک نظام همبسته با یک ساختار واحد است؛ نظامی کامل و هماهنگ از گزارهها، که در ارتباط با یکدیگر و مؤید یکدیگرند و در کل یک بینش خاص بر زندگی انسان را پدید میآورد. لذا مجموع اندیشه های ناهماهنگ که به صورت یک دستگاه در نیامده باشند، هیچ گاه نمیتوانند به صورت یک نظام معرفتی عمل نمایند (مطهری، ۱۳۸۷). اساسی ترین پایه ای که هر نظام معرفتی بر آن استوار است، موضع گیری آن نسبت به موضوع "خدا" میباشد (کبیر، ۱۳۸۷). برخلاف علوم انسانی، علم در اندیشه الهی مبتنی بر سطوح عالی جهان بینی توحیدی است و مقصود از آن، دانشی است که معرفت انسان با دستیابی به هر مقدار از آن افزون می گردد. بر جهان بینی دینی نوعی نگاه کلان منسجم نسبت به جهان حاکم است که در آن، خداگرایی مبتنی بر توحید، زیربنای معرفتی را تشکیل میدهد و انسان در تداوم حکمت و اراده الهی تعریف می شود. بر اساس این جهان بینی، جهان به سمت خداوند گرایش دارد و انسان به سویی می رود که هدف اش تعالی از طریق نزدیکی به خدا و تحقق عبودیت کامل است (صادق عمل نیک، ۱۳۸۶). لذا در آن، اصالت با حقایق نهفته در سنت لایتغیر الهی است (سوره الفتح، آیه 23) و نه با واقعیات در حال تغییر. از آنجایی که دین می تواند برای فعالیت های علمی چارچوب خاصی را در نظر بگیرد و آنها را جهت دهی کند (1996 ,Richardson)، پس قادر خواهد بود به عنوان یک کل منسجم، اصول و روش های خاصی ارائه نماید که آن را به یک سامانه تبدیل سازد. در این میان مکتب اسلام مدعی بوده نسخه ای برای سعادت بشر ارائه می دهد که در همه زمانها و مکانها، جامع و مانع و کامل است. این ادعا مستلزم پویایی و پاسخگویی به نیاز انسان در شرایط گوناگون میباشد. البته ساز و کار این پاسخگویی پویا نیز توسط آموزههای آن پیش بینی شده است. به این صورت که اصول و مبانی اولیه به وضوح و مستدل به زبان عقل و قلب و فطرت انسان در قرآن و گفتار و رفتار پیشوایان بیان شده است. اسلام دین کامل و خاتم بوده و به تمام ابعاد وجودی انسان توجه دارد؛ لذا برای هدایت انسان در راه رسیدن به سعادت است. از این رو بر مسائل ضروری بشر با اولویت نخست تأکید دارد و انسان را از موارد غیر ضروری باز می دارد. چرا که از نظر اسلام هر تجربه ای ارزش آزمودن را ندارد و باید به دنبال سودمندترین معارف بود (سامه، 1392) این نظام، که شامل اجزای مرتبط و به هم پیوسته میباشد که ارکان آن، در راستای هدفی واحد با یک دیگر فعالیت می کنند، بر این باور است که انسان، اشرف مخلوقات است و هدف آن نظام، ساخت انسانی دینی میباشد. از جمله مشخصه های نظام معرفتی منتج شده از باورهای دینی، می توان به اصالت جهان بینی و وحی، غایت داشتن و هدف مندی، وحدانیت و جاودانگی، معرفت متعال الهی، ابتنای بر سنت، تأکید بر عبودیت، اعتبارگرایی در آموزهها و مسئولیتپذیری و نافع بودن را برشمرد. البته در اینجا باید گفت که اسلام دو وجه دارد: وجه عام که به معنی "تسلیم حق بودن" بوده و وجه خاص که همان "دین مبین اسلام" است. نظام معرفتی این پژوهش، ناظر بر همین وجه، یعنى "دین اسلام" و آموزههای آن یعنی قرآن است که معتبر ترین مرجع مشخص و مورد استفاده در تبیین مبانی نظری میباشد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر درصدد است تا به این سوال ها پاسخ دهد که مفاهیم اصیل منتج از نظام معرفتی اسلام، چگونه می تواند بر بُعد معماری مسکن اسلامی تاثیر گذارد؟ تجلی بازتاب مفاهیم آموزههای قرآن، در معماری بناها چگونه بوده است؟ کدام یک از شاخصهای معماری، نمود بیشتری داشته است؟ از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا در گام اول، به بررسی ویژگی ها و مشخصات معماری مسکن مطلوب اسلامی بر مبنای نظام معرفتی اسلام به واسطه تحلیل محتوای قرآن مجید بپردازد. و در گام دوم، به ارزیابی شاخصها در خانههای سنتی شهر ارومیه، به عنوان نمونه مطالعاتی بپردازد.
2. روش تحقیق روش تحقیق این پژوهش به صورت ترکیبی میباشد. بدین صورت که در گام اول، به واسطه روش تحقیق کیفی و به صورت توصیفی-تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. در راستای دستیابی به چهارچوب نظری پژوهش و ارائه مدل تحلیلی، در ابتدا اصول و معیارهای معماری طراحی خانههای مسکونی معاصر بر اساس تجلی آموزههای قرآن، با مراجعه به متون دینی (قرآن) و با رویکرد تحلیل محتوا، کلمات و مفاهیم ذکر شده در قرآن، استخراج و دسته بندی شده و سپس با توجه به ادبیات معماری، پارامترها تخصصی شده و به معیارهای معماری تبدیل گشته اند. شایان ذکر است که مفاهیم قرآنی به گونه ای انتخاب شده اند که امکان بازشناسی آنها در پارامترهای معماری مسکن، میسر باشد. در قسمت دوم پژوهش که به واسطه روش تحقیق کمی صورت گرفته است، دو هدف مدنظر بوده است. ابتدا اولویتبندی معیارها و زیرمعیارهای پیشنهادی برای طراحی مسکن مطلوب بر اساس آموزههای قرآن طبق نظر خبرگان و دوم، ارزیابی پنج نمونه از خانههای معاصر شهر ارومیه که بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. بر اساس این معیارها به جهت مشخص شدن میزان انطباق الگوهای مستخرج با وضعیت طراحی مساکن معاصر، در این مطالعه از تکنیک تحلیل سلسهمراتبی (AHP) استفاده گردیده است. جمعآوری اطلاعات در گام دوم تحقیق در دو مرحله صورت گرفت: ابتدا پرسشنامهای با استفاده از برنامه Expert Choice تهیه شده و میان 15 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاه، با رتبه حداقل دانشیاری که دارای تجربیات کافی در مورد موضوع بودند توزیع گردید. در مرحله دوم که بهصورت پیمایشی و میدانی صورت گرفته است، به ارزیابی معیارهای بهدستآمده از مرحله اول در محدوده موردمطالعه پرداخته شده است. برای تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامهها و تعیین اولویتبندی الگو ها و معیارها و مقایسه آنها در نمونههای مورد مطالعه (جامعه نمونه)، از تکنیک تحلیل سلسهمراتب فازی (AHP) استفاده گردید. این روش نخستین با توسط ساعتی در سال 1980 مطرح شد (Saaty, 1980). در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت وزن دهی معیارها و گزینهها از روش مقایسه زوجی استفاده میشود. بهاینترتیب که تصمیمگیرنده، معیارها و زیر معیارهای هر معیار را فقط بهصورت دوبهدو مقایسه میکند و نیازی به وزن دهی همزمان به تمام معیارها نیست. در این روش، وزن نسبی عناصر از طریق مقایسه زوجی هر سطح نسبت به عنصر مربوطه در سطح بالاتر تعیین میگردد. با محاسبه وزن عناصر هر سطح نسبت به سطح بالای خود از طریق مقایسه زوجی و درنهایت تلفیق وزنهای نسبی، وزن نهایی هر گزینه محاسبه میگردد (قدسی پور، 1379). همچنین در این پژوهش سعی شده است به جای سیر از الگو به مفهوم، تاثیر و تجلی قواعد و اصول دست اول مستخرج از منابع قرآنی و نحوه استفاده و به کارگیری آنها در مسکن معاصر مورد تأکید قرار گیرد.
3.مسکن سکونت گاه در قرآن با عباراتی مانند بیت (نحل/۸۰)، دیار، دار، مسکن ( البقره/۸۴)، (الانعام/۱۲۷)، (الصف /۱۲)، بنیان مرصوص، قصر، العماد (فجر/۷)، عمارت (توبه/ ۱۹، روم /۹)، عروش (بقره/ ۲۵۹؛ کهف/ ۴۲)، بنا (نحل ۲۶؛ صافات ۹۷)، مدینه (اعراف/ ۱۲۳)، یاد شده است. در جهان بینی اسلامی "مسکن" به محل ساکن شدن و جای آرامش یافتن معنی شده است (عمید، ۱۳۸۱). در این بینش «"مسکن" به معنای هر چیزی است که انسان به وسیله آن سکونت می یابد» (طباطبایی، ۱۳۶۳) و همچنین "مسکن" محل آسایش بدنی و روانی انسان است تا در آن آسوده زندگی کند» (عاملی، ۱۳۶۳) مسکن و سکونت با کلمه «سکینه» به معنای آرام، آرامش، وقار، طمأنینه، آنچه دل را قوی کند و اطمینان بخشد (معین، 1386) هم ریشه است. در فرهنگ معین، مسکن چنین معنی شده : «جای بخشش و خانه، منزل و بیت، جای سکونت و مقام، محل سکونت، جایباش، منزل، جای آرام (همان). این واژه در گذشته به اتاق نیز اطلاق می شد. اتاق خصوصی را (وستاخ) یا گستاخ یا وثاق می نامیدند؛ از واژه سرا به جای کلمه خانه در اصطلاح امروز آن، استفاده می شد (پیرنیا، ۱۳۷۴). با این همه، این واژه مجموعة متنوعی از مفاهیم کالبدی و مفهومی را با خود به همراه دارد. مسکن بعنوان بستری برای زندگی انسان با سایر ابعاد زندگی او در ارتباط و کنش متقابل است. هر منطقه مسکونی باید با توجه به ساختارهای گوناگون خانوادگی و نیازهای مکانی و اجتماعی مختلفِ ساخته شده و بـا داشتن ویژگی های فضایی و اجتماعی خاص خود، محیطی منحصر به فرد را ارائه نماید (آصفی و ایمانی، 1395) در بیانیه دومین اجلاس کنفرانس اجلاس بشر در استانبول ترکیه، به جای استفاده از کلمه مسکن، عبارت سرپناه مناسب استفاده شد (2003 ,Habitat). از دیدگاه لوکوربوزیه، خانه، پوششی است که در تطابق با برخی از شرایط، رابطه صحیحی را بین محیط خارج و پدیده های زیستی انسان برقرار می سازد. در خانه باید فرد با خانواده زندگی کند؛ یعنی بخوابد، راه برود، دراز بکشد، ببیند و فکر کند (لوکوربوزیه، ۱۳۵۴). یوسف القرضاوی ، اندیشمند اسلامی خانه را اینگونه تعریف می کند: مکانی که در آن فرد ضمن حفاظت از خود در برابر عوامل آب و هوایی، می تواند از فشارها و محدودیت های جامعه به دور باشد. خانه مکانی است برای استراحت آدمی و آرامش ذهن (مرتضی، ۱۳۸۷). این تعریف، پایه و اساس قرآنی دارد. چراکه خداوند در آیه ۸۰ سوره نحل می فرمایند: «خداوند برای شما خانههایتان را جایگاه آرامش و سکونت قرار داده است». اگر تعبیر فلسفی تر مسکن، معادل مفهوم سکنی گزینی درنظر گرفته شود، مسکن از دیدگاه نظری اسلام، به مکانی اتلاق می گردد که فرد در آن به شناختی عمیق از خود در برابر محیط اطراف و پروردگارش دست می یابد و یکپارچگی معنوی بین او، محیط و پروردگارش حاصل می شود که همانا وحدت وجود را در بر می گیرد. بنابراین، خانه را می توان مکانی حاوی آرامش برای سکونت انسان دانست. که در این بین، قرآن پیرامون طراحی معماری مسکن، ضوابط مشروحی جهت طراحی و ساخت و ساز ارائه نمی دهد. بلکه منش طراحی خانه را بیان می کند. منشی که از اصول و بنیان های اسلام منتج شده است. از این رو، طراحی خانه یک مسلمان، حاصل سبک زندگی آن فرد، مبتنی بر ارزش ها و نظام معرفتی اسلام و بر پایه آموزههای قرآن خواهد بود.
4. اصول طراحی مسکن مطلوب اسلامی بر پایه آموزههای قرآن اصول طراحی مسکن مطلوب اسلامی بر پایه آموزههای قرآن را، می توان حداقل در 9 مؤلفه اصلی تقسیمبندی کرد. که عبارتند از:
1-4. توحید "توحید"، زیر بنای جهان اسلام است که معنای آن در تقابل با چند گانگی و کثرت قرار می گیرد. اسلام کثرت را نورهای مختلف ساطع شده از وحدت کامله الهی می داند. کلمه توحید در قرآن، حداقل در دو معنی تمسک جویی به ریسمان الهی (سوره آل عمران، آیه 103) و عبادت پروردگار یکتا (سوره نسا، آیه 92) و همچنین همکاری بر مبنای تقوی (سوره مائده، آیه 2) آمده است. وحدت نه به معنای یکی بودن که به معنای یکی شدن است. همه مخلوقات الهی از جمادی و نباتی و حیوانی و انسانی به تناسب مرتبه وجودی خود، تجلی گر یگانه خالق خویشند و کشف پیوستگی دائمی این وحدت وجود به مرتبه نفس و وجودی مخلوقات وابسته است. رویکرد اسلام به معماری در راستای ایجاد پارامترهای معماری در مسکن مطلوب اسلامی، این است که کثرت کارکردی و معنایی فضاهای مختلف خانه را به وحدت تبدیل نماید. بدین ترتیب، مفهوم "مرکزیت" و "پیوستگی فضا" در معماری، از معنای توحید در نظام معرفتی اسلام استنباط می شود. کارکرد پارامتر مرکزیت در معماری مسکن مطلوب اسلامی آن است که خانه دارای فضاهایی جهت ایجاد تمرکز همچون حیاط مرکزی ها داشته باشد. و همچنین برای ایجاد پیوستگی فضایی، حالتی را ایجاد کند که فضاها در عین گوناگونی عملکردی، به واسطه فضاهای واسط، با یکدیگر پیوسته و در ارتباط بوده و از هم جدا نباشند.
2-4. عدل آیات مختلفی از قران به "عدل" و عدالت و اعتدال اشاره می کند مانند آیه 8 سوره مائده، که در آن عدل به معنی برقراری عدالت، حتی در صورت دشمنی با فردی، جهت نزدیکی به تقوای الهی یاد شده است. تعادل هر شی، دو جهت دارد؛ اولا تعادل اجزای درونی آن شی، و سپس تعادل آن شی با دیگر اشیا. عدل در ریشه لغوی به معنای آن است که هر چیز در جایگاهی قرار گیرد که شایسته آن است. بدین ترتیب، واژه عدل را در مسکن مطلوب اسلامی می توانیم در دو حیطه "تعادل در فضاهای داخلی" خانه، به معنی توجه به وسعت هر فضای کارکردی در راستای عملکرد آن، به نحویکه ارتباط موثر فضاها با یکدیگر، در کنار توجه به نیاز خانواده و پتانسیل بافت -در عین جلوگیری از طراحی فضاهای بی کاربرد و یا بیش از حد نیاز بزرگ یا کوچک- تامین شود و از طرفی، تعادل در بافت شهری و به عبارتی "مکانیابی" صحیح هر کاربری در نقشه تفصیلی شهر، اشاره کرد. از طرف دیگر ارزشگذاری صحیح فضاهای مختلف مسکن و تأکید بر جایگاه هر فضا در کلیت خانه، نمود واژه عدل در اسلام است. هر فضایی یک ضریب اهمیت مخصوص به خود دارد که به اندازه ضرورت میبایست به آن پرداخته شود. برای مثال اهمیت اتاق خواب در آرامش است و اهمیت مهمان و مهمان نوازی در اسلام را می توان در هال و پذیرایی یافت. اهمین نشیمن در اجتماع اعضای خانواده و پیوند مابین آنهاست. اهمیت حمام در پاکیزگی و نظافت در اسلام و نهایتا اهمیت حضور زن در خانه را می توان در اهمیت حضور آشپزخانه در خانه جستجو کرد. تعادل در بافت شهری (سوره بقره، آیه 143)، اشاره به مکان یابی صحیح خانه و امکانات تفریحی، فرهنگی، ورزشی و ... در آن بافت می کند. به نحویکه عدالت در دسترسیِ به تمامی تسهیلات شهری، برای هر خانه فراهم باشد.
3-4. زیبایی خدا، منشا و عامل زیبایی در جهان بوده و "زیبایی"، تجلی و نوری از ذات خدا است (سوره سجده، آیه 7). در اسلام، طبق آیه های 31 الی 33 سوره اعراف، ضمن اشاره به زیبایی های معنوی، زیبایی و آراستگی با رعایت تعادل به نحویکه زیبایی توام با بی خبری نبوده (سوره شعرا، آیه 149) و موجب تعالی روح انسان شود را، مجاز می داند. تمایل انسان به زیبایی در زمینه های مختلفی چون زیبایی های ظاهری و مادی تا زیبایی های باطنی و معنوی همواره مطرح است که زیبایی های معنوی و روحانی در طبقه بندی زیبایی ها، از جایگاه والایی برخوردار هستند (نقی زاده، 1384). از طرفی، زمانی زیبایی مجموعه توسط انسان درک می شود که، تعادلی منطقی مابین قوانین حاکم بر آنها وجود داشته باشد (جعفری، 1369). از آنجاییکه ادراک زیبایی ها توامان با عقل و روح امکان پذیر است، تکامل معنوی و ارتقای مرتبه وجودی انسان نقش به سزایی در دریافت و بکارگیری مستقیم و غیرمستقیم آن در کالبد و روح فضایی خانه دارد. لذا فهم صحیح از کارکرد صحیح و هندسه مطلوب برای جلوه های بصری داخلی و بیرونی خانه مورد تأکید است. از این رو، این موضوع در مسکن مطلوب اسلامی، تحت عنوان "کارکرد صحیح فضایی" و "تزئینات متعادل" می تواند مطرح گردد. زیبایی موجود در مسکن اسلامی، زیبایی بصری کالبد خانه و فضاهای داخلی آن است. که معمولا نمای بیرونی خانهها به صورت ساده و بدون تزئینات رها شده و سمت نمای داخلی خانه، یعنی نمای رو به حیاط مرکزی دارای تزئینات متعادلی میباشد.
4-4. تهذیب تهذیب در لغت، به معنای پاکیزه کردن، اصلاح کردن و خالص کردن است (فراهیدی، 1405). تهذیب در عرفان، از مقامات سلوک، و به معنای تبدیل اخلاق مذموم به محمود، یا جدا شدن از نفس اماره است (انصاری، 1361). تهذیب از نظر معنایی مشابه با مفهوم تزکیه به معنای پالایش و زدودن خصایل منفی از مثبت و پراییدن به خلوص باطنی است (سوره اعلی، آیه 14) لذا در حیطه مسکن زدودن فضاها از بیهودگیها و آنچه مایه بر هم زدن خلوص باشد، از منظر اسلامی نقطه قوت طرح میباشد. طبق آیه 33 سوره احذاب، خانه چه در درون و چه در بیرون، می بایست از تزئینات گناه آلود به دور باشد. اسلام با صرف هزینه بیش از حد برای تزیینات و تجمل برای نمای بیرونی خانه که منجر به متمایز شدن آن خانه از زمینه خود میباشد، مخالف است. چنانکه امام حسین (ع) با دیدن خانه ای مجلل فرمودند: گلها را بالا برده و دین خود را پایین آورده است (نوری طبرسی، 1387، ج3). با توجه به اینکه هدف از ساخت خانه در اسلام، تامین سرپناه برای فرد و صیانت از او میباشد، بدین ترتیب تهذیب در اسلام، در قالب دوری کردن از تجملات و زدودن ناپاکی ها و تزیینات گناه آلود، خود را در کالبد معماریِ مسکن مطالوب اسلامی، تحت عنوان پارامترهای معماری "جلوگیری از تزئینات تجملاتی" و "جلوگیری از ارتفاع گرفتن ظاهری" خانه به نمایش می گذارد. علاوه بر تزئینات تجملی، اسلام با افزایش گرفتن ظاهری ارتفاع کالبدی خانه نیز مخالف است. چنانکه احادیث مختلفی نیز پیرامون آن موجود است. برای مثال، امام صادق (ع) می فرمایند: چون بلندای اتاق بیش از هشت ذراع باشد، آیه الکرسی بر آن بنویس (عاملی، 1409ق). یا اینکه "خداوند فرشته ای را وکیل بر ساختمان قرار داده است؛ آن فرشته به هر کس که سقفی را بیش از هشت ذراع بالا ببرد، خطاب کرده و می گوید: ای تبهکار کجا می روی؟" (مجلسی، ج76). بدین ترتیب، با توجه به اینکه هر ذرع حدودا 50 سانتی متر است، ارتفاع فضاهای داخلی خانه، نباید از 4 متر تجاوز کند. درنتیجه بلندمرتبه ساختن خانه، از دیدگاه اسلام، نماد گردن کشی و یا سعی بر علو در زمین میباشد (سوره قصص، آیه 83). با این حال، خانه ای که دارای غرفه و طبقه بالا، جهت بهره گیری از چشم انداز بهتر، نور بیشتر و هوای لطیف تر باشد را قرآن تایید می کند (آیه 13 سوره سبا). بدن ترتیب، موضِع قرآن پیرامون ارتفاع، عدم برتری طلبی و عدم آرایش کردن ظاهری نمای کالبد مسکن اسلامی میباشد.
5-4. قناعت "قناعت"، به معنای بسنده کردن و صرفه جویی کردن میباشد (معین، 1386). اسلام، دین عدالت و میانه روی است. به همین سبب، انسان را از افراط در تمامی حیطه ها منع کرده است (سوره اعراف، آیه 31). به نحویکه اسراف کنندگان (افرادی که قناعت نمی کنند) را، از اصحاب آتش نامیده است (سوره غافر، آیه 43). انسان قانع از دیدگاه اسلامی، در حیطه مادیات با توجه به اینکه بر رضایت کامل از آنچه خدواند بر وی عطا فرموده دست یافته همواره مطیع و سپاسگذار است و به دنبال آن است که از حداقل ها بیشترین بازدهی را داشته باشد. اما در حیطه معنویات همواره به دنبال رشد و دستیابی به تکامل و سعادت است. در مسکن مطلوب اسلامی، این موضوع می تواند خود را در دو حیطه "جلوگیری از اتلاف انرژی" به سبب افزایش مصرف سوخت های فسیلی و به طبع آن، افزایش آلودگی های محیط زیست که لزوم توجه بر کاهش هدررفت انرژی از ساختمان را تأکید می کند و همچنین سودمندی و مطلوبیت، که خود را تحت عنوان پارامتر "طراحی کاربردی فضا"، نشان می دهد، بیان کند. البته شایان ذکر است که طراحی کاربردی فضاها، به معنای کوچکتر و حقیر ساختن خانه نیست. بلکه صرفا توصیه بر عدم ساخت بیش از نیاز فضاها، به منظور جلوگیری از اسراف در ساخت فضاهای بی استفاده میباشد.
6-4. حریم در آیات مختلف قرآن، بر "حریم" خصوصی خانواده و جلوگیری از دسترسی دیگران به این فضا در دو حیطه حریم درونی و بیرونی تأکید شده است. برای مثال در آیههای 27-28 سوره نور، آمده است که بدون اجازه وارد خانه ای غیر از خانه خود نشوید. بدین ترتیب، ارتباطات صحیح فضاهای داخلی خانه، بایستی به گونهای باشد تا اولا غریبه ها به فضاهای داخلی تسلط نداشته باشند و ثانیا قلمرو اعضا خانواده نیز به طریق مناسب از یکدیگر تفکیک شوند (نقی زاده، 1379). از طرف دیگر، "طراحی نورگیر مناسب به سمت همسایه" در راستای رعایت حریم همسایه و عدم طراحی مسکن به گونه ای که حریم دیگران را نقض نماید، مورد تأکید است. حریم بیرونی، که از آن می توان به توجه بر حریم بصری به داخل خانه نیز اشاره کرد، در راستای حریم فیزیکی خانه میباشد که به جلوگیری از دید مستقیم افراد بیرون خانه به درون خانه اشاره می کند. این موضوع را می توان با تعبیه "ورودی مناسب"، به صورت خلق فضایی مابینِ فضای بیرون و درون خانه و در راستای آن، ایجاد انحراف دید در ورودی تا بدین ترتیب در عین حفظ سلسله مراتب جهت وارد شدن به داخل، محرمیت اعضای خانواده نیز حفظ شود، در مسکن اسلامی پیگیری کرد. بدین ترتیب، در مسکن اسلام، حتی با وجود باز بودن درب، حیاط و فضاهای داخلی خانه به دلیل وجود پیش ورودی، نمایان نخواهد بود. علاوه بر این موضوع، آیه 58 سوره نور نیز به حفظ حریم خصوصی درون خانه (حریم درونی) اشاره می کند. نکته قابل توجه در این آیه، محدودیت زمانی ای میباشد که اشاره شده و نه مکانی. یعنی مکان های طراحی شده خانه، می توانند به صورت انعطاف پذیر در زمان های مختلف مورد استفاده قرار گیرند. راهکار توجه بر این اصل، "تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی" از هم میباشد. به عبارتی، تفکیک حریم های داخلی و همچنین طراحی فضاهای خصوصی برای هر یک از اعضای خانواده میباشد. در نتیجه در نظرگرفتن فضاهای خواب مجزا و جداسازی فضای عمومی از خصوصی، می تواند در این حیطه در مسکن اسلامی مورد توجه قرار گیرد.
7-4. طبیعت طبیعت، محصول دیالکتیک ذهنی انسان و جهان ابژه ها است. انسان پیش از زندگی در شهرها، در طبیعت می زیسته است (Andrews, 2003). سوره های مختلفی از قرآن با نام پدیده های طبیعی نام گذاری شده اند و از طرفی در آیات مختلف نیز، به آن عناصر طبیعی محیطی اشاره کرده اند. گیاه، آب، نور و اجزای طبیعت، و در نهایت تمثیل بهشتی آن، که نمونه ای از طبیعت است که در قرآن، خانه و مسکن اولیه بشر نامیده شده است (سوره بقره، آیه 35). قرآن، تمام عالم طبیعت را آکنده از آیه ها و نشانه هایی برای شناخت دنیای ماورالطبیعت می داند. در قرآن کریم از کلمه طبع در آیات مختلف استفاده شده که مفهوم لغوی آن سرشت یا ذات و فطرت هر پدیده ای است. لذا می توان طبیعت را به شعور جاری در کائنات تعبیر نمود. انسان به عنوان اشرف مخلوقات می تواند خود را در مسیر این شعور قرار دهد و رموزی از رازهای طبیعت را بازگشایی نماید. رابطه انسان با طبیعت، در واقع رابطه بعد روحی انسان با سایر ابعاد و عناصر وجودی وی است؛ یعنی این رابطه، روند خودآگاهی انسان را تسهیل و سیر تکاملی انسان را ممکن می سازد (نقره کار، 1387). ارتباط با طبیعت می تواند در 3 حالت مختلف در مسکن اسلامی بازنمایی شود. 1: به صورت ارتباط مستقیم و "حضور عناصر طبیعی" در حیاط خانه، مانند کاشت گیاه در محوطه حیاط و یا تعبیه حوض آب. 2: به صورت ارتباط غیرمستقیم و از طریق تعبیه "پنجره" و ایجاد دید مطلوب از داخل خانه به سمت حیاط و ورود نور به فضای داخلی.
8-4. قدر یکی از معانی کلمه "قدر" در قرآن کریم (طلاق:3، قمر: 49، قمر: 12)، "تقدیر" میباشد که به معنای اندازه و اندازه گیری تعبیر شده است و پیوند تنگاتنگی با علم هندسه به عنوان علم تعیین اندازهها دارد. امام رضا (ع) نیز در حدیثی در اصول کافی خطاب به یونس بن عبدالرحمن میفرماید: ".... قدر همان هندسه و مرزبندی است، مانند مقدار بقا و زمان فنا" (کلینی رازی، 1365). در واقع هندسه، دانش قدر و منزلت دانههای تشکیل دهندهی اثر، فهم سنت میان آنها و در نهایت نظام همنشینی این ذرات با یکدیگر میباشد (حجت و ملکی، 1391). حسن نصر در کتاب علم در اسلام به اهمیت هندسه در معماری اسلامی اشاره می کند. هندسه، ابزاری مناسب جهت نظم بخشیدن به معماری و برقراری روابط صحیح میان اجزای بنا به منظور دستیابی به یکپارچگی فضایی میباشد. تمام اندازه ها در کمال خود (ارتفاع، طول و عرض) و در اجزای ترکیب کننده آن (شامل الگوهای هندسی سطحی) وابسته به هم بوده و هرگز از هندسه جدا نبوده اند. به این شکل، هنر هندسه، کلید اساسی برای ایجاد ارتباط بین ساختمان و انگاره هاست که سازنده در ذهن خود دارد (خوارزمی و افهمی، 1389). از جمله تاثیر هندسه در مسکن اسلامی می توان به وجود تناسبات طلایی در بنا و تعادل و تقارن آن اشاره کرد. این تناسبات شامل اعداد صحیح تصاعدی میباشد که شامل 1، 2، 3، 5، 8، 13 و ... میباشد که ویژگی آن در این است که مجموع هر دو عدد متوالی برابر با عدد بعدی خود میباشد (اردلان و بختیار، 1391). البته این استفاده از هندسه در مسکن اسلامی نباید به صورت ظاهری باشد. بایستی باطنی بوده و در واقع به نوعی تداعی کننده تقارن و تعادل در بنا، همراه با حس یکپارچگی و به هم پیوستگی فضایی در عین داشتن نظم باشد.
9-4. کمال در مقام صدر سلسله مراتب نظام آفرینش، کمال قرار گرفته است. کمال به معنای کامل شدن، به اوج رسیدن، تمام و نهایت چیزی میباشد. در واقع امری است که انسان با پیمودن مراحلی به حقیقت آن می رسد که به صورت نسبتی برای هر فرد متفاوت میباشد. در قرآن کریم مفاهیم فراوانی وجود دارد که بر نیاز کمال گرایی انسان اشاره می کند. برای مثال می توان به واژه "فقر ذاتی" و رسیدن به غنای اکتسابی اشاره کرد (سوره فاطر، آیه 15). و یا برای مثال واژه "شکر". این واژه اصطلاحی است که موجب افزایش نعمت های اکتسابی می شود به گونه ای که خداوند در آیه 7 سوره ابراهیم می فرمایند: اگر شکر گویید، بر شما می افزایم. و یا واژه "قرب" نیز از جمله دیگر کلماتی است که در قرآن آمده و بر مفهوم کمال گرایی انسان به واسطه تقرب به خدا اشاره می کند (سوره زمر، آیه 3؛ سوره کهف، آیه 24). به مانند سایر مفاهیم، معماری نیز تحت تاثیر کمال گرایی قرار گرفته است. که آن را می توان در سه حیطه مجزا "آرامش"، "امنیت" و "سلسله مراتب" در مسکن اسلامی جستجو کرد.
1-9-4. آرامش خداوند در آیه 80 سوره نمل، خانهها را مایه "آرامش" انسان قرار داده است. خانه مکانی است که فرد در آن به آرامش و تعلق خاطر کامل می رسد. آرامش صرفا ناشی از آسایش فیزیکی فرد و خانواده و یا احساس امنیت در مقابل تهدیدات بیرونی نیست. افزون بر آن ناشی از آرامش درونی است که بر اعضای خانواده و روابط بین آنها حاکم است. خانه، محل استراحت، تامل و تعمق، مکان بازیابی هویت و پردازش تجربیات محیط پیرامون میباشد. خانه محل خلوت کردن با خود و یافتن خویش است. باطن آرام خانه می بایست در ظاهر آن نیز متجلی گردد (پاکزاد، 1386) آیه 17 سوره کهف، به مسیر حرکت خورشید و محل طلوع و غروب آن اشاره می کند. مسیر خورشید مطرح شده در مسکن اسلامی می تواند به صورت جهت گیری مناسب ساختمان در برابر نور خورشید به منظور استفاده حداکثری از نور روز در راستای بهره گیری مطلوب از اقلیم منطقه اشاره کرد. بدین ترتیب، آسایش در مسکن اسلامی به صورت "آسایش اقلیمی" بازتاب پیدا می کند.
2-9-4. امنیت سوره بقره، آیه 126 به اهمیت "امنیت" اشاره می کند. طبق آیه 55 سوره نور، شرط تامین امنیت توسط خدا، انجام عملی شایسته توسط انسان است. امنیت ضامن نزول برکت (سوره ابراهیم، آیه 37) و ابتدایی ترین راه القا امنیت، اسلام است (نهج البلاغه، 1388). امنیت در قرآن به دو صورت ظاهری (سوره نور، آیه 28) و باطنی (سوره رعد، آیه 28) بیان شده است. در آیه 25 سوره یونس، خدا با تعبیر دارالسلام، تمامی این امنیت ها را جهت ایجاد خانه و سرای مناسب لازم می داند. همچنین در آیه 87 از همان سوره، به حضرت موسی و برادرانش به ساخت خانهها در مقابل یکدیگر و به صورت متمرکز برای کمک به تمرکز در بافت شهری به منظور ارتقا امنیت وحی شده است. امنیت یک حس انسانی است. ریشه لغوی کلمه مومن از "امن" به معنای برخورداری از امنیت روحی و روانی و فیزیکی با اتکا به نیروی لایزال الهی میباشد که با توکل بر او میسر می شود. امنیت به دو صورت "امنیت کالبدی" و "امنیت سازه ای" در مسکن اسلامی می تواند مطرح گردد. امینت کالبدی، به معنای محافظت از ورود افراد بیگانه به داخل خانه میباشد و امنیت سازه ای به واسطه انتخاب مصالح مناسب و اتخاذ روش های مناسب برای ساخت و ساز تامین می گردد. مسکن مطلوب اسلامی بایستی به گونه ای باشد که درجات مختلف امنیت برای ساکنان فراهم شود.
3-9-4. سلسله مراتب مفهوم "سلسله مراتب" در قرآن را می توان در آیات مختلفی چون آیه 3 و 4 سوره ملک دنبال کرد. در این آیه ها به هفت طبقه و مرتبه مرتبه ساخته شدن آسمان اشاره می کند. طبق تعریف سلسله مراتب در مذهب تشیع، درک حقیقت سلسله مراتبی است و همه مخلوقات با توجه به شدت و ضعف دریافتی شان، در درجات مختلفی از نظام هستی واقع می شوند (انصاری، 1387). نظام خلقت برای هر موجود شان و مقامی مخصوص، پدید آورده است. هر موجود در مسیر تعالی خود با شانی (شان درونی) می رسد و شان آن با توجه به سایر موجودات (شان بیرونی) نیز تعریف می شود. که هر چه شان بالاتر باشد، جایگاه نیزالهی تر خواهد بود. نظام آفرینش بر اساس نظام سلسله مراتبی آفریده شده است که انسان و معماری، هر دو عضوی از این نظام میباشند. هر مکان دارای شان مخصوص به خود است و ورود به آن فضا، لازم می دارد تا در آن مکان، بنا به شانیت مکان، سلسله مراتبی را رعایت نماید. درک چرایی وجود ریزفضاها در معماری (محمدیان منصور، 1386) رعایت سلسله مراتب را در بافت سکونتگاه تبیین می کند. بدین ترتیب، سلسله مراتب را می توان در ابعاد خرد مانند محرمیت در درون خانه و یا سلسله مراتب ورود به خانه (سوره احزاب، آیه 53) و در ابعاد کلان مانند سلسله مراتب کاربری شهری یا همسایگی ها (سوره نور، آیه 27) اشاره کرد. بدین ترتیب، سلسله مراتب در مسکن اسلامی می تواند به تفکیک سازی محدوده های عرصه های مختلف خصوصی، عمومی و خدماتی و سلسله مراتب ورود به داخل خانه بازتاب پیدا کند. به عبارتی، رده بندی فضایی از خارج به داخل با استفاده از طراحی فضاهای باز، نیمه باز و بسته و همچنین به کارگیری عناصر واسطی چون هشتی امکان پذیر خواهد بود. شاخصهای به کار رفته جهت طبقه بندی پارامترهای معماری منتج شده از نظام معرفتی اسلام را، میتوان در دو حیطه شاخصهای کالبدی و شاخصهای عملکردی تقسیم بندی کرد. بدین ترتیب، نمودار 1، به عنوان مدل مفهومی پژوهش می تواند مطرح گردد که ارتباطات مابین پارامترهای معماری در دو شاخص کالبدی (که حاوی بخش عمده ادراک از فضا میباشد و به صورت ادراک بصری و در قالب کالبد خودنمایی می کند) و عملکردی (که مرتبط با بحث عملکرد و روابط میباشد. شایان ذکر است که در نظام های مختلف ارزیابی، بررسی مسکن از جنبه انرژی نیز، در این حیطه گنجانده شده است) را با کلمات استخراج شده از آموزههای قرآن نشان می دهد.
نمودار 1: تجلی آموزههای قرآن در قالب پارامترهای معماری در طراحی مسکن مطلوب اسلامی Diagram 1 Expression of Quranic teachings in the form of architectural parameters in designing desirable Islamic housing
5. معرفی جامعه نمونه با بررسی های صورت گرفته در حیطه بناهای معاصر شهر ارومیه، پنج خانه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است که جدول 1، به معرفی آنها می پردازد.
جدول 1: معرفی نمونه های مورد مطالعه (جامعه نمونه) Table 1 Introduction of the studied samples (sample community)
6. تحلیل یافتهها به منظور اولویتبندی معیارها و زیرمعیارهای پیشنهادی طراحی مسکن مطلوب بر اساس نظام معرفتی اسلام و ارزیابی پنج نمونه از خانههای معاصر شهر ارومیه -که بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شدهاند- در راستای تبیین میزان انطباق الگوهای معماری مستخرج با وضعیت طراحی مساکن معاصر، مدل پیشنهادی فازی برای اهداف ذکرشده بهصورت زیر است.
نمودار 2. نمودار فرایند شماتیک از مدل سلسله مراتبی پیشنهادی Diagram 2 Schematic process diagram of the proposed hierarchical model
این فرایند، شامل پنج مرحله میباشد.
مرحله اول: مرحله اول شامل تعیین معیارها و زیر معیارهای هریک از اصول پیشنهادی طراحی خانههای مسکونی بر اساس آموزههای قرآن میباشد. این معیارها بهصورت نمودار 3 بهصورت درختی دستهبندیشدهاند.
نمودار 3. نمودار سلسله مراتبی AHP فازی پیشنهادی Diagram 3 Proposed Fuzzy AHP Hierarchical Diagram
مرحله دوم: تشکیل سلسلهمراتب AHP بر اساس معیارهای ذکرشده که در مرحله یک شناسایی شدند. مدل سلسله مراتبی در 4 سطح ایجادشده است. در سطح اول هدف اصلی مدل، در سطح دوم معیار مربوط طراحی خانههای مسکونی بر اساس آموزههای قرآن، در سطح سوم زیر معیارهای مرتبط با هر اصل و در سطح چهارم نمونههای موردمطالعه قرار میگیرد.
مرحله سوم: تعیین اولویت اساسی با توجه به هدف، با استفاده از ماتریس مقایسات زوجی. مقیاسهای فازی مربوط به اهمیت نسبی جهت تعیین وزنها، در جدول 2 نشان دادهشده است. این مقیاس توسط توماس. ال ساعتی پیشنهاد گردیده (زبردست،1380)؛ و برای حل مسائل تصمیمگیری فازی مورداستفاده قرار میگیرد.
جدول 2: مقیاس 9 کمیتی ساعتی برای مقایسه دودویی گزینهها (مأخذ: زبردست، 1380) Table 2: 9-Hour Quantity Scale for Binary Options Comparison (Source: Zebardast, 2001)
مرحله چهارم: تعیین وزن محلی معیارها، زیرمعیارها و نمونهها. در این مرحله با توجه به جدول 2 بهمنظور تعیین اهمیت نسبی معیارها با توجه به اصل بالادست (اصل متناظر واقع در سطح بالای سلسلهمراتب) و وزن نسبی زیر معیارها با توجه به معیار سطح بالاتر و همچنین وزن نسبی نمونههای پنج گانه با توجه به زیر معیار سطح بالاتر انجام میگیرد (جدول 3).
مرحله پنجم: محاسبه وزن کلی زیرمعیارها. در این مرحله بهمنظور تعیین وزن نهایی زیر معیارها، وزن معیارها و زیر معیارها تلفیق میشوند. وزن نهایی هر زیرمعیار بهوسیله ضرب کردن وزن محلی زیرمعیارها در وزن معیار متناظر به دست میآید. که این عمل توسط نرمافزار اکسپرت چویز صورت گرفت. جدول 4 نیز، نشان دهنده وزن نمونه های مورد مطالعه، بر حسب زیرمعیارها میباشد.
جدول 3. جدول سلسله مراتبی با وزنهای کلی و محلی (مأخذ: پردازشهای مقاله) Table 3 Hierarchical Table with general and local weights (Source: Article Processes)
جدول 4. وزن نمونههای مورد مطالعه برحسب زیرمعیارها (مأخذ: پردازشهای مقاله) Table 4 Weight of the studied samples by sub-criteria (Source: Article processing)
نمودار 4 و 5، نشاندهنده میزان اهمیت هرکدام از الگوها بر اساس نظر خبرگان میباشد. نمودار 6 و 7 نیز به بررسی و ارزیابی میزان انطباق پذیری هر یک از نمونه های موردی به تفکیک هر یک از زیرمعیارهای اصلی میپردازد و همچنین وزن نهایی هر یک از آنها را مشخص می کند. نمودار 8 نیز، میزان تطابق هرکدام از نمونهها به تفکیک هر یک از معیارهای اصلی را نشان می دهد. نمودار 9 و 10 نیز به تفکیک نشان دهنده ارزیابی کلی هر یک از مؤلفههای اصلی در نمونه های موردی میباشد.
نمودار 6. نمودار میزان تطابق هرکدام از نمونهها به تفکیک هر یک از زیرمعیارهای عملکردی (مأخذ: پردازشهای مقاله) Diagram 6 Diagram of conformity of each sample with each of the functional sub-criteria (Source: Article Processes)
نمودار 7. نمودار میزان تطابق هرکدام از نمونهها به تفکیک هر یک از زیرمعیارهای کالبدی (مأخذ: پردازشهای مقاله) Diagram 6 Diagram of conformity of each sample with each of the Physical sub-criteria (Source: Article Processes)
نمودار 8. نمودار میزان تطابق هرکدام از نمونهها به تفکیک هر یک از معیارهای اصلی (مأخذ: پردازشهای مقاله) Diagram 8 Diagram of conformity of each sample with each of the main criteria (Source: Article Processes)
با دقت در نتایج حاصل از پردازش های مقاله، از نظر خبرگان شاخص عملکردی، با وزن 0.565 دارای اهمیت و وزن به نسبت بیشتری نسبت به شاخص کالبدی با وزن 0.435 میباشد؛ که وزن های به دست آمده، حاکی از اهمیت هر دو مؤلفه و مکمل بودن هر دو نسبت به هم میباشد. در بین زیرمعیارهای مؤلفه عملکردی، به ترتیب زیر مؤلفه ی "مکان یابی" با وزن 0.217 دارای بیشترین ضریب اهمیت و زیرمؤلفه "طراحی نورگیر مناسب به سمت همسایه"، دارای کمترین ضریب اهمیت با وزن 0.028 از نظر خبرگان میباشد. در حیطه مؤلفههای کالبدی نیز، زیرمؤلفه "هندسه" با وزن 0.275 دارای بیشترین ضریب اهمیت از نظر خبرگان و زیرمؤلفه "جلوگیری از ارتفاع گرفتن ظاهری" با وزن 0.029 دارای کمترین اهمیت میباشد. نتایج حاصل از پردازش های مقاله در ارزیابی مؤلفهها و زیرمؤلفهها در هر یک از نمونه های مورد مطالعه، نشان داد که، در برخی نمونه ها به مؤلفههای عملکردی و در برخی به مؤلفههای کالبدی توجه بیشتری شده است. اما در مجموع، وزن زیرمؤلفههای عملکردی بالاتر از مؤلفههای کالبدی میباشد. و در نهایت، نمونه 1، دارای بیشترین انطباق پذیری در هر دو مؤلفه کالبدی و عملکردی در بین نمونه های موردی میباشد. همچنین در ارزیابی زیرمؤلفههای عملکردی در نمونه های موردی، به این نتیجه رسیده شد که زیرمؤلفه "تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی" و "آسایش"، از بالاترین وزن در مساکن معاصر برخوردارند. و در زیرمؤلفه کالبدی، "پنجره" دارای بالاترین وزن در نمونه های مورد مطالعاتی میباشد.
7. نتیجه گیری به منظور پاسخ به مشکل کمبود مسکن مطلوب و جلوگیری از رشد بی رویه مساکن کم کیفیت، بررسی دقیق مفاهیم آموزههای قرآنی منتج شده از نظام معرفتی اسلام، به منظور دستیابی به الگوهای معماری مناسب جهت طراحی مسکن مطلوب اسلامی ضروری به نظر می رسد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر در راستای دستیابی به الگوها و مؤلفههای صحیح معماری در طراحی مساکن معاصر و ارزیابی و اولویت بندی آن مؤلفهها، در دو گام اصلی صورت گرفته است. که در گام نخست با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به تدوین چارچوب نظری تحقیق، که همان ارائه مدل تحلیلی تجلی آموزههای قرآن در قالب مؤلفههای معماری در طراحی مسکن مطلوب اسلامی میباشد؛ به کمک مفاهیم دینی استخراج شده از منابع دست اول (قرآن)، در راستای سیر از مفهوم به الگو پرداخته است. در گام دوم نیز، با کمک تکنیک سلسله مراتب فازی (AHP) به ارزیابی و اولیت بندی شاخصهای ارائه شده (مؤلفههای معماری) در مدل تحلیلی طبق نظر خبرگان و نهایتا به ارزیابی همان شاخصها در نمونه های موردی پرداخته است. نتایج حاصل از پردازش داده های تحقیق نشان می دهد که مؤلفههای کالبدی و عملکردی طبق نظر خبرگان مکمل یکدیگر بوده و به کارگیری هر یک از آنها به تنهایی، در دستیابی به مسکن مطلوب اسلامی کارا نمیباشند. اما ضریب اهمیت شاخص عملکردی با وزن 0.565 قدری بیشتر از شاخص کالبدی با وزن 0.435 میباشد. زیرمؤلفه "مکان یابی" با وزن 0.217 در بین مؤلفه عملکردی و زیر مؤلفه "هندسه" با وزن 0.275 در بین مؤلفه کالبدی دارای بیشترین ضریب اهمیت از نظر خبرگان میباشد. همچنین در نتایج ارزیابی جامعه نمونه، به زیرمؤلفه "تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی" در مؤلفه عملکردی و به زیرمؤلفه "پنجره" در مؤلفه کالبدی بیشترین توجه شده است. همانطور که اشاره شد، جهت دستیابی به مسکن مطلوب، تمامی زیرمؤلفهها می بایست در یک بازه ای معقول و در کنار هم عمل کنند. اما نتایج حاصل از بررسی ها از توجه کمتر به برخی زیرمؤلفهها را نشان می دهد. که به منظور افزایش توجه به این زیرمؤلفهها، راهکارهایی چون موارد ذیل را می توان در طراحی مساکن معاصر در نظر گرفت: - درونی سازی مفاهیم اسلامی در کاربران و طراحان معمار، به گونه ای که استعداد ذاتی برای به کارگیری آنها در مسکن معاصر وجود داشته باشد. - رعایت پیوستگی فضایی بین اجزای مختلف خانه در عین رعایت محرمیت، نظم و آراستگی فضایی. - پرهیز از تجمل و تظاهرات شکلی، به خصوص در نماهای بیرونی و در عین رعایت نظم و آراستگی فضایی. - حذف یا محدود نمودن عناصر و مؤلفههای غیرکارکردی و توجه بیشتر به مؤلفههای معنایی جهت ارتقای مرتبه وجودی مخاطب و دستیابی به آرامش درونی. - بها دادن به فضاهای مختلف مسکن به اندازه ضریب اهمیت هر یک و پرهیز از اسراف در مساحت فضاها و طراحی داخلی آنها. - رعایت تناسبات و هندسه فضایی و پرهیز از اغتشاش در طراحی حجم که گاها به غلط خلاقیت در طراحی نیز نامیده می شود. - حداکثر توجه به نکات اقلیمی جهت کاهش مصرف انرژی در مسکن. استفاده از عناصر طبیعی به صورت حیاط یا بام سبز و طراحی بازشوهای مناسب به سمت آنها، جهت ایجاد پیوند حداکثری بین انسان و طبیعت. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمدی دیسفانی، یدالله و علی آبادی، محمد (۱۳۹۰). کنکاشی در باب شکل شهر سنتی از منظر اندیشه اسلامی، فصلنامه باغ نظر، ۱۹ (۸): ۱۷-۳۰. اردلان، نادر و بختیار، لاله (1391). حس وحدت: نقش سنت در معماری ایرانی، تهران: موسسه علم معمار رویال. اسکندری، مریم؛ بلیلان اصل، لیدا و ستارزاده، داریوش (1398). معناشناسی مکان در بازخوانی هویت در فضای ورودی مسکن بر اساس رویکرد پدیدارشناسی، فصلنامه مطالعات ملی، شماره1، صص 105-125. آصفی، مازیار و ایمانی، الناز (1395). بازتعریف الگوهای طراحی مسکن مطلوب ایرانی-اسلامی معاصر با ارزیابی کیفی خانههای سنتی، فصلنامه پژوهش های معماری اسلامی، شماره 11، صص 56-75. انصاری، مجتبی؛ اخوت، هانیه السادات و ملایی، معصومه (1387). بررسی تاثیر عقاید مذهب شیعه بر ارتباطات فضایی مساجد شیعی، فصلنامه شیعه شناسی، سال 6، شماره 23، 145-174. پاکزاد، جهانشاه (1386). مقالاتی در باب مفاهیم معماری و طراحی شهری، تهران: انتشارات شهیدی. پوردهقان، حافظه؛ شاهچراغی، آزاده و مختاباد امرئی، سیدمصطفی (1398). سنجش و تحلیل قواعد نظری مسکن مطلوب با تکیه بر آرای مردم، مجله مسکن و محیط روستا، شماره 165، صص81-96. پیرنیا، محمد کریم (۱۳۷۴). آشنایی با معماری اسلامی ایران، تهران: دانشگاه علم و صنعت. جعفری، محمد تقی (1369). زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام، تهران: دفتر مطالعات دینی هنر. حجت، عیسی و ملکی، مهدی (1391). هم گرایی سه گونه بنیادین هندسی و پیدایش هندسه مسجد ایرانی، نشریه هنرهای زیبا، دوره 17، شماره 4، صص 5-16. خوارزمی، مهسا و افهمی، رضا، (۱۳۸۹). هندسه کاربردی در تزئینات آثار معماری ایران قبل از اسلام. کتاب ماه علم و فنون. زبردست، اسفندیار (۱۳۸۰). کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای، هنرهای زیبا، (۱۰)، 13-۲۱. زندیه، عطیه (۱۳۸۶). دین و باور دینی در اندیشه ویتگنشتاین، تهران: نشر نگاه معاصر . زیاری، کرامت الله و قاسمی قاسموند، عزت الله (1395). ارزیابی شاخصهای کمی و کیفی مسکن با رویکرد توسعه پایدار، پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری، دوره 4، شماره 2، ص 197-221. سامه، رضا (1392). معماری و کیفیت زندگی انسان، تهران: رساله دکتری معماری پردیس هنرهای زیبا. صادق عمل نیک، مرتضی (1386). چشم انداز، هیئت فکری و طرح و برنامه دکترین مهدویت، مجموعه مقالات سومین همایش بین المللی دکترین مهدویت، قم: پژوهشکده مهدویت. طباطبایی، سیدمحمدحسین (۱۳۶۳). تفسیر المیزان، تهران: انتشارات محمدی. عاملی شیخ حر (۱۴۰۹ق). وسائل الشیعه . قم : آل البیت. عاملی، ابراهیم (1363). تفسیر اختصاصی عاملی، مشهد: انتشارات باستان. عبداللّه بن محمد انصاری (1361). منازل السایرین، ج۱، ص۷۱، متن عربی با مقایسه به متنِ علل المقامات و صد میدان، ترجمة دری منازل السایرین و علل المقامات و شرح کتاب از روی آثار پیرهرات از روان فرهادی، تهران. عمید، حسن (1381). فرهنگ فارسی عمید، تهران: انتشارات امیر کبیر. فراهیدی، خلیل بن احمد (1405ق). کتاب العین، ذیل «هذب»، چاپ مودی مخزومی و ابراهیم سامرائی. قدسی پور، سید حسن (1379). مباحثی در تصمیم گیری چند معیاره؛ فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر. قرآن کریم. کبیر، یحیی (1387). جهان بینی و معارف تطبیقی، قم: مؤسسة بوستان کتاب. کلینی، محمد بن یعقوب (1365). الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیه. گیدیون، زیگفرید (1392). فضا، زمان و معماری، ترجمه منوچهر مزینی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. لوکوربوزیه (۱۳۵۴). چگونه به شهرسازی بیندیشیم، ترجمه محمد تقی کارستی، امیرکبیر، تهران. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمه اطهار، ج ۷۳ و ۷۶. ناشر اسلامیه . محمدیان منصور، صاحب (۱۳۸۶). سلسله مراتب محرمیت در مساجد ایرانی. هنرهای زیبا،(۲۹) ۵۹- ۶۸. مرتضی، هشام (۱۳۸۷). اصول سنتی ساخت و ساز در اسلام، ترجمه ی ابوالفضل مشکینی، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری. مطهری، رضا (۱۳۸۷). مسألة شناخت، تهران: انتشارات صدرا. معین، محمد (1386). فرهنگ معین، تهران: انتشارات امیر کبیر. نصر، طاهره (1394). جایگاه پارادایم معماری مسکن در سیمای امروز شهر ایرانی-اسلامی، فصلنامه شهر ایرانی اسلامی، شماره 22. صص 67-78. نقره کار، عبدالحمید؛ حمزه نژاد ، مهدی و رنجبر کرمانی ، على محمد (1387). درآمدی بر هویت اسلامی در معماری و شهرسازی، تهران، انتشارات وزارت مسکن و شهرسازی. نقی زاده، محمد (۱۳۷۹). رابطه هویت سنت معماری ایران با مدرنیسم و نوگرایی، مجله علمی پژوهشی هنرهای زیبا، شماره ۷، صص 79-91. نقی زاده، محمد (۱۳۸۴). جایگاه طبیعت و محیط زیست در فرهنگ و شهرهای ایرانی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران. نهج البلاغه (1388). گردآوری: سیدرضی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم. نوری طبرسی، حسین بن محمدتقی (۱۳۸۷). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، جلد ۳. قم: مؤسسه آل البیت (ع) لاحیاء التراث. وثیق، بهزاد؛ پشوتنی زاده، آزاده؛ بمانیان، محمدرضا (۱۳۸۸). مکان و مسکن از منظر اسلام، دوفصلنامه پژوهش های میان رشته ای قرآن کریم، شماره ۱۱، ص ۹۳-۱۰۲. Ansari, A. E. M., (1983). Others Homes, Vol. 1, p. 7, Arabic Text Comparing the Text of Causes of the Authorities and the Hundred Squares, Dari's Translation of the Al-Sayerin's and the Causes of the Authorities, and Description of the Book from Pirherat's Works by Ravan Farhadi, Tehran. [In Persian]. Ahmadi Disfani, Y., Aliabadi, M., (2012). Traditional city structures from perspective of Islamic notions, Bagh Nazar Journal, 19(8), pp 17-30. [In Persian]. al-Shaykh al-Hurr, (1989). Wasa'il al-Shi'a, Qom: Al-Albit. [In Persian]. Ameli, E., (1985). Exclusive Interpretation of Ameli, Mashhad: Ancient Publications. [In Persian]. Amid, H., (2003). Amid Persian Culture, Tehran: Amir Kabir Publications. [In Persian]. Andrews, T. (2003). Nature-Speak: Signs, Omens and Messages in Nature, Dragonhawk Publishing - U.S.A. Ansari, M., Okhovat, H. A., Malayi, M., (2008). The Impact of Shia Beliefs on the Spatial Relations of Shia Mosques 6 (23), pp 145-174. [In Persian]. Ardalan, N., Bakhtiar, L., (2012). Sense of Unity: The Role of Tradition in Iranian Architecture, Tehran: Royal Institute of Architecture Science. [In Persian]. Asefi, M., Imani, E., (2016). Redefining Design Patterns of Contemporary Iranian-Islamic Desirable Housing by Qualitative Evaluation of Traditional Houses, Journal of Islamic Architectural Research, No. 11, pp 56-75. [In Persian]. Eskandari, M., Balilan Asl, L., Sattarzadeh, D., (2019). Semantics of place in Identifying Entry Spaces of Houses Based on Phenomenological Approach, National Studies Journal, No. 1, pp 105-125. [In Persian]. Farahidi, Kh., (1363). Al-Ain Book, under "Hazaba", by Modi Makhzoumi and Ebrahim Samarai. [In Persian]. Ghodsi Poor, S. H., (2000), Multi Criteria Decision Making; A Hierarchical Analysis Process, Amirkabir University of Technology. [In Persian]. Gideon, S.و (2013). Space, Time and Architecture, Translated by Manouchehr Mozayyeni, Tehran: Scientific and Cultural Publications. [In Persian]. Habitat. (2003). "The Habitat Agenda Goals and Principles, Commitments and the Global Plan of Action", UN-HABITAT website (accessed Sep, 2010): http://www.unhabitat.org/download/docs/1176 6455 The Habitat Agenda.pdf Hojjat, I., Maleki, M., (2012). The convergence of the three basic geometric types and appearance of geometry in Iranian Mosque, Journal of Fine Arts, 17(4), pp 5-16. [In Persian]. Jafari, M. T., (1990). Art and Beauty from the Islamic Perspective, Tehran: Office of Religious Studies in Art. [In Persian]. Kabir, Y., (2008). Comparative Worldview and Knowledge, Qom: Book Garden Institute. [In Persian]. Kharazmi, M., Afhami, R., (2010). Applied geometry in decorating Iranian pre-Islamic architectural works. Book of the month of science and technology. [In Persian]. Koleyni, M. B. Y., (1986). Al-Kafi, Tehran: Dar al-Kotob al-Islamiyah. [In Persian]. Le Corbusier, (1975). How to Think About Urbanization, translated by Mohammad Taghi Karasti, Amir Kabir, Tehran. [In Persian]. Majlesi, M.B., Bahar al-Anwar al-Jama'a Leder News of Imams, Vol. 73&76, Islamic publisher. [In Persian]. Moein, M., (2007). Farhang Moein, Tehran: Amirkabir Publications. [In Persian]. Mohammadian Mansour, S., (2007). The hierarchy of privacy in Iranian mosques. Fine Arts Journal, (29), pp 59-68. [In Persian]. Morteza, H., (2008). Traditional Principles of Construction in Islam, Translated by Abolfazl Meshkini, Motahhari, R., (2008). The Question of Knowledge, Tehran: Sadra Publications. [In Persian]. Naghizadeh, M., (2010). Relationship of the Identity of Iranian Architecture Tradition with Modernism, Journal of Fine Arts, Vol. 7, pp 79-91. [In Persian]. Naghizadeh, M., (2005). The Position of Nature and Environment in Iranian Culture and Cities, Islamic Azad University Press, Science and Research Branch, Tehran. [In Persian]. Nahj al-Balagheh (2009). Collected by: Seyyed Razi, Center for Cultural Studies and Research of Qom Seminary. [In Persian]. Nasr, T., (2015). The Architectural Position of Housing in Today's View of the Iranian-Islamic City, Iranian Islamic City Journal, No. 22. pp 67-78. [In Persian]. Noghrekar, A. H., Hamzenezhad, M., Ranjbar Kermani, A. M., (2008). An Introduction to Islamic Identity in Architecture and Urban Development, Tehran, Ministry of Housing and Urban Development Publications. [In Persian]. Noori Tabarsi, H. B. M. T., (2008). Mustadrak al-wasa'il and Mostanbet Al-Masael, Vol 3, Qom: Al-Albit Institute (AS). [In Persian]. Pakzad, J., (2007). Articles on the concepts of architecture and urban design, Tehran: Shahidi Publication. [In Persian]. Pirnia, M. K., (1995). Introduction to Islamic Architecture of Iran, Tehran: University of Science and Technology. [In Persian]. Poordehghan, H., Shahcheraghi, A., Mokhtabad Amraee, S. M., (2019). Evaluation and Analysis of Theoretical Rules of Optimal Housing Based on People's View, Journal of Housing and Rural Environment, No. 165, pp 81-96. [In Persian]. Richardson, W. M. (1996), Religion & Science, New York: Routledge. Saaty, T. L. (1980). The Analytical Hierarchy Process, Planning, Priority, Resource Allocation, USA, PRWS Publication. Sadegh Amal Nik, M., (2007). Vision, Thought, and Design of Mahdism Doctrine, Proceedings of the Third International Conference on Mahdism Doctrine, Qom: Institute of Mahdism. [In Persian]. Same, R., (2013). Architecture and the Quality of Human Life, Tehran: Doctoral dissertation on architecture at Fine Arts Campus. [In Persian]. Tabatabaee, S. M. H., (1984). Tafsir al-Mizan, Tehran: Mohammadi Publications. [In Persian]. The Holy Quran. Urban and Architectural Studies and Research Center Publications. [In Persian]. Vasigh, B., Pashootani zadeh, A., Bemanian, M. R., (2009). Place and Housing from the Perspective of Islam, Interdisciplinary Research Journal, No. 11, pp: 93-102. [In Persian]. Zandiye, A., (2007). Religion and Belief in Wittgenstein's Thought, Tehran: The Contemporary Look Publication. [In Persian]. Zebardast, E., (2001). Application of Analytical Hierarchy Process in Urban and Regional Planning, Fine Arts Journal, (10), pp 13-21. [In Persian]. Ziyari, K. A., Ghasemi Ghasemvand, E. A., (2016). Evaluation of Quantitative and Qualitative Indicators of Housing with Sustainable Development Approach, Urban Planning Geographical Research, 4(2), pp 197-221. [In Persian]. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,777 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,228 |