تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,556 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,598,777 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,654,888 |
ارائه الگوی ممیزی مدیریت دانش در وزارت نفت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 14، شماره 54، شهریور 1400، صفحه 85-112 اصل مقاله (895.97 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jinev.2021.1912956.2319 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عطااله جابرانصاری1؛ عباس خورشیدی* 2؛ علیرضا عراقیه3؛ علی اکبر خسروی بابادی4؛ سعید مرادی5 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، گروه مدیریت آموزشی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استاد گروه مدیریت آموزشی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار گروه مدیریت آموزشی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4دانشیار گروه مدیریت آموزشی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
5استادیار گروه مدیریت آموزشی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ممیزی مدیریت دانش در وزارت نفت ایران انجام که از لحاظ اهداف کاربردی و از نظر دادهها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) و از نظر نوع مطالعه در بعد کیفی، داده بنیاد خودظهور و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعهکیفی پژوهش شامل صاحبنظران و خبرگان حوزه آموزش اعم از اساتید دانشگاهها و مدیران عالی وزارت نفت بوده و حجم نمونه متشکل از جامعه کارکنان ستادی براساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و جدول مورگان تعداد 324 نفر (زن 163و مرد 161) بدست آمده است. در این پژوهش برای جمعآوری دادهها و اطلاعات لازم از دو نوع ابزارِ مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محققساخته استفاده شدهاست. رواییصوری و محتوایی پرسشنامه مورد تأیید قرارگرفت. ضریب آلفایکرونباخ برای پرسشنامه 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده در بعد کیفی، به مدد کدگذاری باز، محوری و انتخابی از طریق مصاحبه، فن دلفی، و بارش فکری انجام شد که 5 بعد (اهدافشغلی، مربی، محیط، دانشجو، محتوا، مدیریت)، 13مؤلفه و80 شاخص در بعد کیفی برای الگوی ممیزی مدیریت دانش نهایی شد و بعد کمی در دو بخش: 1-توصیفدادهها 2-تحلیلدادهها، تجزیه و تحلیل شد. یافتههای پژوهش مؤید این مطلب است که اجرای فرآیندهای مدیریت دانش در وزارت نفت همچون سازمانهای دیگر بدون داشتن یک الگوی ممیزی مدیریت دانش اختصاصی و پویا، محکوم به شکست خواهد بود. که با عنایت به بررسی ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای ممیزیمدیریت دانش، الگوی مذکور احصا و ارائه شد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مدیریتدانش؛ ممیزیمدیریت دانش؛ مدلمفهومیممیزیمدیریت دانش؛ الگویممیزی مدیریت دانش؛ وزارت نفت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه در عصر دانشبنیان، دانش به عنوان سرمایهای غیرملموس جایگاه مهمی در سازمانها پیدا کردهاست و برای سازمان مزیتی رقابتی ایجاد کردهاست (آریس و آیوسو[1] 2010). دانش به عنوان ترکیبی از تجارب، ارزشها، اطلاعات معنیدار و بینشهای متخصصان است که ماهیتی پویا و سیال داشته و در سازمان خلق شده و جریان مییابد (نقیزاده و همکاران، 1388). امروز جمله «دانش قدرت است» را هیچکس نمیتواند انکارکند (گاناسان و دامنیک[2]، 2012). سازمانها برای حرکت رو به جلو، احتیاج به ارزیابی و مرور داراییهای دانشی و همراهی با سیستم مدیریت دانش دارند چارچوبی که در سازمان همه فرایندها را به عنوان فرایند دانش میبیند و به عنوان یک منبع اصلی ایجاد مزیت رقابتی برای بقای سازمان خواهد بود. ممیزی مدیریت دانش مهمترین مرحله مدیریت دانش به معنی انجامدادن کار درست است نه درست انجامدادن کارها، و خروجی آن به سازمانها کمک میکند تا استراتژیهای مدیریت دانش بهتری را ارائه و از آن برای مدیریت بهتر استفاده کنند (الوان، بین هج و سلیم[3] 2015). ممیزی مدیریت دانش یک برنامه اقدام است و لذا باید در آن نقطه شروع باشد. با استفاده از ممیزی مدیریت دانش، شرایط و پتانسیلهای موجود شفافسازی شده و به طور سیستماتیک در نظر گرفته میشود و اقدامات بیشتر برای اجرای مدیریت دانش توصیه میشود (کی مارتینز و همکاران[4]، 2013). دانش، اطلاعاتی است که برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد کرده، نیازهای بازار را برآورده ساخته و فرصتهایی را با استفاده از مهارتهای مختلف منابع فراهم میآورد. مدیریت این سرمایه با ارزش از ضروریات است. به همین دلیل مبحثی به عنوان مدیریت دانش مطرح شد. مدیریتی که هر چند به ظاهر شبیه سایر انواع مدیریت از جمله مدیریت منابع انسانی، مالی، صنایع و نظیر آن است ولی در باطن امر تفاوتهای بسیاری با اینگونه مدیریتها دارد. اقدام به مدیریت چنین پدیدهای نیاز به روشها و ابزارهای خاصی دارد. یکی از حوزههای توانمندیهای لازم برای این امر، علوم اطلاعات است. مدیریت دانش فرایند تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری توسط سازمان است. دانش به عنوان یک منبع استراتژیک است. سازمانها باید به مدیریت این منبع استراتژیک توجه لازم را داشته باشند. (مولالا و همکاران[5]، 2018) مدیریت دانش به سیستم و روش مدیریتی اشاره دارد که دانش سازمان یا جامعه را گردآوری، مدیریت، استفاده، تحلیل، توزیع و کشف میکند. ایجاد نگرشها و رفتارهای کاری افراد طوری که سطح جدیدی از همکاری به منظور تسهیم ایدهها، اطلاعات، دانش و خرد جهت پشتیبانی از کسب وکار از اهداف اصلی مدیریت دانش است. امروزه بسیار دیده میشود هنگام ترک افراد سازمان (مثلاً به دلیل بازنشستگی، اخراج) برای جایگزینی آنفرد، چندین نفر استخدام میشوند. علت استخدام چندین نفر به جای یکنفر برای پرکردن خلاء ناشی از عدم دانش لازم در همه این افراد است. در صورتیکه با اجرای مدیریت دانش در سازمانها میتوان این خلاءها را پرکرد به عبارتی دیگر میتوان خلاء دانشی را پرکرد. (نوگویرا و همکاران[6]، 2017) به کارگیری هرچه بهتر و مؤثرتر دانشسازمانی به صورت سازماندهیشده، مدیریتشده و تلفیق آن در فرهنگ سازمانی، پیشرفت قابلتوجهی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمانها ایجاد میکند (آریس و آیوسو، 2010). به همین دلیل مبحثی به عنوان مدیریت دانش مطرح شد. مدیریت دانش مدیریت بر نامشهودات و دانستههاست. مدیریتی که هرچند شبیه سایر انواع مدیریت از جمله مدیریت منابعانسانی- مالی- تکنولوژیکی و نظیر آن است ولی در باطن تفاوتهای بسیاری با اینگونه مدیریتها دارد (حسنزاده، 1388). مدیریت دانش فرایند تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری توسط سازمان است. دانش به عنوان یک منبع استراتژیک است و سازمانها باید به مدیریت این منبع استراتژیک توجه لازم را داشتهباشند (داترو و همکاران[7]، 2007). مطالعات متعدد بیانگر این مطلب است که برای اجرای مدیریت دانش روشها و مراحل مختلفی تبیین شدهاست (چهپا، طاهری و عبدالله[8]، 2012). بسیاری از کسانی که تصمیم به اجرای مدیریت دانش در سازمانهای خود میگیرند، تصور میکنند که مدیریت دانش و اطلاعات، ارتباطی به حوزهکاری که قصد دارند انجام دهند ندارد (فی و همکاران[9]، 2005؛ مکامب، 2015). در حالیکه برای مدیر یک سازمان شناسایی دانش سازمانی مورد نیاز به همراه سرمایه دانشی و تشخیص اینکه این دانش کجاست و کجا مورد نیاز است دارای اهمیت بالایی است، آنچه که بدان ممیزی مدیریت دانش میگویند (مکامب، 2015). که این مرحله جزء مراحل اولیه اجرای مدیریت دانش در سازمانها است (داترو و همکاران، 2007؛ ونگ و زیا، 2009؛ گاناسان و دامنیک، 2012؛ لوپزنیکولاس و مرونوسردان[10]، 2012؛ چهپا و همکاران، 2012؛ چاودوری [11]، 2015). در طی فرایند ممیزی مدیریت دانش میتوان تعریفی دوباره از سیستم دانش داشت که زمینه لازم را برای توسعه مرکز مدیریت دانش فراهم میآورد و نیز قبل از اتخاذ استراتژیهای مدیریت دانش در سازمان نیاز به انجام ممیزی مدیریت دانش است (ویانگ ویی[12]، 2009؛ آریس و آیوسو، 2010). علیرغم اهمیت زیاد بکارگیری ممیزی مدیریت دانش در موفقیت و بقای سازمانها همچنان به ندرت این مهم انجام میگیرد (گاناسان و دامنیک، 2012؛ عبدالقادر و واهاب، 2008). به یقین میتوان گفت که علت اساسی شکست بسیاری از طرحهای مدیریت دانش در سازمانها عدم وجود یک نظارت جدی براساس ممیزی مدیریت دانش است (فی و همکاران 2005؛ ونگ و زیا، 2009؛ هیلتون 2012). دو اصطلاح ممیزی و ارزشیابی در مدیریت دانش مطرح میشوند. تفاوت ممیزی و ارزشیابی دانش در این است که ممیزی بهصورت مستقل بوده و توسط ممیزان خارج از سازمان انجام میشود و سرتاسر سازمان را در بر میگیرد و بیشتر به منظور تأیید و معتبرسازی انجام میشود (هیلتون[13]، 2003). مسلماً اگر ممیزی بهصورت داخلی انجام شود (یعنی توسط افراد داخل سازمان) در این صورت دیگر تأیید و معتبر سازی معنا ندارد. بین مفهوم ممیزیدانش و ممیزی مدیریت دانش نیز تفاوت است (مکامب[14]، 2015). در ممیزیدانش فقط به بررسی دانش موجود در سازمان و دانش مطلوب و فاصله بین ایندو پرداخته میشود (شارما و کدهاری، 2007؛ الوان، بین هج و سلیم، 2015). در حالیکه در ممیزی مدیریت دانش علاوه بر تعیین دانش موجود و مطلوب و فاصله بین این دو به بررسی و تعیین منابع و چگونگی ذخیره، سازماندهی، تسهیم و استفاده از دانش (گروس من[15]، 2006؛ مکامب، 2015؛ آریس آیوسو، 2010) و عواملی مانند استراتژی سازمان، رهبری، همکاری، فرهنگ یادگیری، مشارکت کارکنان در کارهای تیمی، زیرساخت فناوری در پردازشهای مختلف دانش نیز توجه میشود (گروس من، 2006؛ الوان، بین هج و سلیم، 2015؛ مکامب، 2015). همچنین در ممیزی مدیریت دانش، نوع دانش موجود در سازمان، افراد دارای آن دانش، چگونگی جریان دانش در سازمان، تغییرات لازم در رفتار افراد سازمان و فرایندهای کسبوکار و فنآوری نیز مشخص میشوند (الوان، بین هج و سلیم، 2015). برونداد سیستم ممیزی مدیریت دانش یک ابزار سودمند برای توسعه و بهبود سیستم مدیریت دانش در یک سازمان است که میتواند موجب بهینهسازی الگوی مدیریت دانش در سازمان شود. (مولالا وکیت، 2018). وزارت نفت نیز از این حیث مستثنی نبوده است. لذا در صورت عدم به کارگیری و انجام ممیزی مدیریت دانش، وزارت نفت نیز مجدداً محکوم به تکرار تجربیات دیگران و شکست برنامههای مدیریت دانش در این سازمان میباشد. البته برنامه منسجمی در این سازمان در زمینه اجرای مدیریت دانش وجود ندارد. که خود این امر نیز ضرورت انجام ممیزی مدیریت دانش را در این مکان دو چندان میکند، چراکه در صورت انجام ممیزی مدیریت دانش میتوان انتظار داشت برنامهای که برای اجرای مدیریت دانش در این سازمان تعیین میشود متناسب با ظرفیتهای همین سازمان باشد. از طرفی امروزه با مفهوم انفجار دانش مواجه هستیم بدینمعنا که هنوز دانش تولیدشده کاربردی نشدهاست دانش دیگری ایجاد میشود. به بیان دیگر تنوع دانش برای همه سازمانها بویژه وزارتخانهها و بالاخص وزارت نفت بسیار وسیع و متنوع است که شاید برخی از این دانشها نه تنها مفید نبوده بلکه سازمان را دچار تضرر کند آن هم در سازمان وزارت نفت که به منزله موتور حرکت صنایع نفت و گاز کشور است و وظیفه آرمانسازی برنامههای راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران را در این زمینه برعهده دارد لذا ضرورت دارد ممیزی مدیریت دانش براساس یک الگوی طرحریزی شده متناسب با ویژگیها و نظام ارزشی این سازمان، برای ورود هر دانش و فرایند دانش جدید، بهطور مستمر در این نهاد استراتژیک انجام شود. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به سؤالات اصلی زیر میباشد:
برای پاسخ به سؤالات فوق به مطالعه پیشینه داخلی و بینالمللی الگوهای ممیزی مدیریت دانش پرداخته خواهدشد: چاودوری (2015) در پژوهشی ممیزیدانش را به عنوان نقشه دانشی معرفی میکند که در مجموع به سازمان در تشخیص دانشهای متنوع که باعث به اشتراک گذاشتهشدن فرصتها در میان بخشهای داخلی میشود، کمک میکند. یک نقشه دانشی مشروح علاوه بر این میتواند به بهرهبرداری تواناییهای مهارتی و دانشی پرسنل سازمان در جهت انجام فعالیتهای عملیاتی روزانه خود نیز کمک شایانی داشته باشد. بنابراین چند دسته نقشه دانش وجود دارد: نقشههای دانش شرکت، نقشه دانش متقابل کارکردی و نقشههای دانش فرآیند (مرکز کیفیت و تولید آمریکا، 2005). در شکل نمونهای از نقشه دانشی برای یک شرکت تولیدی ارائه شدهاست. رویکردها و ابزارهایی که میتوانند برای هدایت ممیزیدانش بکار برده شوند عبارتند از: مشاهده، پیمایش براساس پرسشنامه، مصاحبه رو در رو، جلسات بحث گروهی و اجتماعات. از نظر چاودری (2015) ممیزیدانش میتواند به 4 گروه تقسیم شود: مطالعه زمینهای، جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل دادهها و در آخر ارزشیابی دادهها از این رو ممیزیدانش قابل ارائه میتواند:
شکل زیر نمونهای از استفاده از ممیزیدانش در یک فرایند نوآوری سازمانی را نشان میدهد. الوان، بین هج و سلیم (2015) پژوهشی با هدف شناخت مدل عمومی برای ممیزیدانش در مسیر ارتقاء دانش فرایند محور به روش کیفی انجام دادند. در این پژوهش تمرکز بر روی بررسی سه مدل از مدلهای اخیر ممیزیدانش؛ مدل لوی و همکاران[16] (2009)، گوروا و همکاران[17] (2009) ویانگ ویی (2008) میباشد. ایشان با تعیین نقاط ضعف هر یک از این روشها و مقایسه این سه در مسیر ارتقاء یک دانش فرایندمحور و سپس با ترکیب و متحد کردن نقاط قوت و ویژگیهای مؤثر سه مدل اقدام به ایجاد یک مدل جدید برای ممیزیدانش نمودند. مکامب (2015) پژوهشی با هدف ممیزیدانش در مراکز آموزش عالی با تمرکز بر فرایند هسته (مرکز) محور، به روش آمیخته انجام داد، که به موجب آن اطلاعات کمی از طریق پرسشنامه و دادههای کیفی از طریق مصاحبه، جمعآوری شدند و سپس یافتهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان و اعضاء هیأت علمی دانشگاهی در بوتسوانا تشکیل میدهد. روش نمونهگیری در بخشکمی پژوهش، نمونهگیری طبقهای (تفکیک جامعه به اقشار مختلف؛ هیأت علمی و غیر علمی در مدیریت میانی، مدیریت کمتر و موقعیت غیر مدیریتی) و در بخشکیفی؛ نمونهگیری هدفمند (انتخاب افرادی برای دعوت به مصاحبه که از دانش خوبی در مورد موضوع برخوردار بودند) میباشد. در نهایت برای اجرای پژوهش، تعداد 50 پرسشنامه به همراه مصاحبه با 15 مدیر برگزیدهی ارشد و میانی صورت گرفت. از نتایج پرسشنامهها برای تعیین دسترس بودن و اثر بخشی جریان دانش در مؤسسه و همچنین شناسایی فرایندهای اصلی استفاده شد و از نتایج حاصل از مصاحبه برای اثبات و تحکیم نتایج پرسشنامهها و کاوش بیشتر و در نهایت حذف هرگونه شک در مورد صحت این یافتهها استفاده شد. این مدل؛ ابتدا فاکتورهای متنوعی را که سازمان بر روی آنها حساب میکند را نشان میدهد. فاکتورهای استراتژیکی مانند؛ مأموریت، چشمانداز، اهداف سازمانی و عوامل ساختاری، فرایندها و فناوریها، و سپس مدل فرایند مرکزی سازمان را لحاظ میکند که خود فعالیتهای میان کارکردی است که برای دستیابی سازمان به اهداف سازمانی خود بسیار حیاتی و مهم است. که؛ افراد، مواد و تجهیزات و اطلاعات را با یکدیگر ترکیب میکنند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که خلاءهایی در دانش کارکنان سازمانهایی که عهدهدار وظایف آموزش و توانمندسازی پرسنل سایر شرکتها هستند، وجود دارد و توزیع آن نیازمند به توجه و بازنگری است. دانش استراتژیک در میان پرسنل و کارمندان سازمانی، که شامل چشمانداز، مأموریت و هدف مؤسسات است ناکافی است. علاوه بر این دیگر نتایج پژوهش بیانگر این مطلب مهم است که تعداد قابل تأملی از پرسنل فاقد دانش عملی و نظری در فرایندهای سازمانی هستند. سطح دانش فناورانه پرسنل نیز حاکی از خلأهایی است که نیازمند به پرشدن است. نوگویرا و همکاران(2017) پژوهشی با هدف شناخت متدولوژی ممیزی مدیریت دانش با بررسی علمی مروری 28 مدل ممیزی مدیریت دانش از سال 1994 تا 2014 به همراه ابعاد، مؤلفهها و شاخصها و همچنین در نظر گرفتن نقاط ضعف و قوت هر مدل و مقایسه آنها در نهایت مراحل زیر را به عنوان مراحل یک مدل ممیزی مدیریت دانش کارآمد برشمردند.
مولالا و همکاران(2018) پژوهشی با هدف شناخت متدولوژیهای ممیزی مدیریت دانش در یک مطالعه موردی در مدارس دولتی کشور آفریقای جنوبی با بررسی 6 مدل ممیزی مدیریت دانش در فضاهای آموزشی در نهایت فرآیندهای زیر را به عنوان مراحل مدل ممیزی مدیریت دانش خود برشمردند:
محمدی و علیپور حافظی (1394) در پژوهشی با عنوان مدل ممیزیدانش برای مراکز علمی ایران ممیزیدانش را نخستین قدمی دانستند که برای انجام فعالیت مدیریت دانش برداشته میشود و میتواند نیازهای مدیریت دانش، نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای سازمان را شناسایی کند. روش پژوهش مورد استفاده در گام نخست، روش مطالعه کتابخانهای و در گام بعدی روش مطالعه، تحلیل و مدلسازی برای پیشنهاد مدل مناسب ممیزیدانش در مراکز علمی ایران است. یافتهها نشان داد که مدلهای متعددی برای ممیزیدانش سازمانها مورد استفاده قرار میگیرند. اما مدلی 6 مرحلهای به شرح زیر میتواند برای ممیزیدانش سازمانهای علمی ایران مورد استفاده قرار گیرد. ابتدا کارگروه ممیزیدانش تشکیل میشود، سپس عناصر استراتژیک و ساختاری شناسایی میشود و با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده وضعیت دانشی سازمان ارزیابی میشود و سپس نیازهای دانش، جریانهای دانشی و موجودی دانشی بدست میآید و اطلاعات بدست آمده در قالب نقشه دانشی ارائه میشود، نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای مرکز علمی شناسایی میشود و برای رفع آنها پیش نهادهایی به کارگروه ممیزیدانش ارائه میشود. شاهمرادی و همکاران (1394) پژوهشی با هدف ارائه یک مدل جامع برای اجرای ممیزی مدیریت دانش در سازمانها بر اساس مرور سیستماتیک انجام دادند. به منظور انجام پژوهش ابتدا مروری سیستماتیک بر مطالعات انجام شده در زمینه ممیزی مدیریت دانش صورت گرفت که از میان آنها در مجموع 293 پرونده مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت نتایج و اطلاعات مربوط به 24 مطالعه را وارد این پژوهش نمودند. و سپس مراحل ذکر شده جهت انجام ممیزی مدیریت دانش در این 24 مطالعه را دستهبندی و یک جدول مقایسهای تهیه و ایتمهای اصلی مدل را مشخص نمودند، سپس مدلی برای انجام ممیزی مدیریت دانش در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد نمودند. برای تأیید مدل پیشنهادی به مدد فن دلفی نظرات خبرگان حوزه ممیزی مدیریت دانش در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی ایران در زمینه مدل پیشنهادی ممیزی مدیریت دانش تحلیل محتوا شد و سپس مدل نهایی ارائه شد. گام اول: شناخت سازمان گام دوم: مقدمات ممیزی مدیریت دانش گام سوم: زیر ساختهای مدیریت دانش گام چهارم: تعیین وضعیت مدیریت دانش در سازمان گام پنجم: تحلیل دادههای ممیزی مدیریت دانش گام ششم: استفاده از دادههای تحلیل شده گام هفتم: ممیزی مجدد مدیریت دانش گودرزی و همکاران (1396) با انجام پژوهشی با موضوع ارائه چارچوبی برای ممیزی مدیریت داراییهای فکری در شرکتهای دانش بنیان، با شناسایی وضع موجود مدیریت داراییهای فکری در این شرکتها و مشخص نمودن نقاط ضعف و قوت موجود در ساختار اجراییشان، راهکارهایی برای ارتقاء سطح مدیریت داراییهای فکری در شرکتهای دانشبنیان این حوزه، ارائه نمود. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری دادههای آن، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بوده که برای تحلیل دادههای گردآوری شده از روش تحلیل تم استفاده نموده است. او بر این اساس، شاخصهای اصلی چارچوب ممیزی مدیریت داراییهایفکری تحت عناوین توانمندی رهبری و مدیریت داراییهای فکری در سازمان، میزان ساختارمندی مدیریت داراییهایفکری در سازمان، توانمندی شناسایی و احصاء داراییهایفکری سازمان، توانمندی حفاظت از داراییهای فکری سازمان، توانمندی تجاریسازی داراییهای فکریسازمان و نهایتاً توانمندی رصد و پایش داراییهایفکری رقبا و سایر بازیگران شناسایی شد. پس از وزندهی شاخصهای شناسایی شده، از روش مقایسههای زوجی مشخص شد که وضعیت شرکتهای دانشبنیان حوزه زیستفناوری از منظر مدیریت داراییهای فکری بسیار ضعیف میباشد. در نهایت منجر به ارائه چارچوبی برای ممیزی مدیریت داراییهای فکری در شرکتهای دانشبنیان و همچنین توصیههایی به ستاد توسعه زیستفناوری ایران و مدیران شرکتهای مورد مطالعه ارائه شدهاست. نویدی و همکاران (1397) با انجام پژوهشی با موضوع ارائه مدل نظری و عملیاتی ممیزیدانش در سازمانهای پروژه محور با بررسی تیم کنترل پروژه و مدیریت دانش چهار پژوهشگاه پـروژهمحـور شـامل پژوهشـگاه ارتباطـات و فناوری اطلاعات، پژوهشگاه صنعت نفت، پژوهشگاه نیرو و پژوهشگاه فضایی ایران در یک تحقیق آمیخته اکتشافی موفق به استخراج پنج مؤلفه ممیزی دانش شامل تحلیل نیاز دانش، تحلیل موجودی دانش، ارزشگذاری دانش، تحلیل جریان دانش و تحلیل کاربست دانش به عنوان عناصر اصلی سازنده سازه ممیزی مدیریت دانش در این سازمانها شد. مدل پیشنهادی، مدلی جامع شامل فازها، فرایندها و مکانیزم اجرای ممیزیدانش در سـازمانهـای پـروژهمحـور اسـت کـه در بخـش مکانیزم اجرا، متغیرهایی که باید در هر مؤلفـه مـورد بررسـی قـرار گیرند، بر اساس وزندهی و اولویتبندی حاصل از نتـایج پـژوهش حاضر است. این مدل شامل سه فاز اصلی پیش از اجرای ممیزیدانش، اجـرای ممیزیدانش و پس از اجرای ممیزیدانش است. در فـاز پـیش از اجرای ممیزی، مأموریت و چشمانداز سازمان بـه منظـور شناسـایی اهداف دانش سازمان مورد مطالعه و بررسـی قـرار گرفتـه و طـرح ممیزیدانش تدوین میشود. طرح ممیزیدانش شامل برنامهریـزی ممیـزی، سـازماندهی تـیم ممیزیدانش و تعیین روش اجرای ممیزیدانش است. با توجه به کدهای استخراج شده از مصاحبه با خبرگان، پیشنهاد میشـود تـیم ممیزیدانش در سازمانهای پروژه محـور متشـکل از کارشناسـان درون و بیرون از سازمان و شامل اعضـای طـرحهـای تحقیقـاتی، مدیران پروژهها، مدیر دانـش سـازمان، پژوهشـگران دانشـگاهی و مدیران سازمان باشد. در فاز اجرای ممیزیدانش؛ تحلیل نیاز دانش، تحلیـل موجـودی دانش، ارزشگذاری دانش، تحلیل جریان دانش و تحلیل کاربسـت دانش صورت میگیرد. تحلیل نیاز دانش، بایـد بـه ترتیـب دانـش ذینفعان، دانش محیط فعالیت، اسناد راهبردی، فرایندهای کسب و کار، راهبرد دانش سازمان، راهبردهای منتخب، دانش بازار و دانش رقبا مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در تحلیل موجودی دانش، سازمان از طریق مقایسه بین موجـودی دانش و تحلیل نیازهای دانشـی، قـادر بـه شناسـایی شـکافهـای دانشی خود و نیز حوزههای تکراری غیرضروری میشود. به منظور اجرای این تحلیل، سازمان باید به ترتیب سیسـتم مـدیریت منـابع انسانی؛ پروفایل دانش کارکنان سابق؛ هدف، ربط و کیفیـت منـابع دانش؛ پروفایل دانش خبرگان؛ برنامهریزی جانشینی نیروی انسانی؛ تناوب و هدف از استفاده از منابع دانشی؛ طرحهای توسـعه نیـرویانسانی؛ شناسایی مکام منابعدانشی؛ دانش مستند شده؛ سازماندهی و دسترسی به منابعدانشی؛ صاحبان دانش بالقوه؛ منـابعدانـش؛ و تولیدکنندگان دانشبالفعل را مورد توجه و بررسی قرار دهد. در پایان بیان نمود که نتایج بهدست آمـده از تحلیـل عوامـل اسـتاندارد و آزمـون T یکطرفه نشان میدهد، از بین پنج عامل تعیین شده بـرای ممیزیدانش، تمام آنها سازه نهایی ممیزیدانش را شکل مـیدهنـد. بـه عبارت دیگر پنج مؤلفه تحلیل نیاز دانش، تحلیل موجـودی دانـش، ارزشگذاری دانش، تحلیل جریان دانش و تحلیل کاربست دانش با بارهای عاملی بـین 72/0 تا 90/0 مؤلفههای ممیزیدانش در سازمانهای پروژه محور را تشکیل میدهند. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر از تحلیلعاملی میتوان نتیجه گرفت، مؤلفه موجودی دانش با بـار عاملی 89/0 و اولویت دوم، همراستا با یافتههای مرور پیشینه و حاکی از میزان اهمیت مؤلفه موجودی دانش است. شرفی و ناخدا (1398) با انجام پژوهشی با عنوان تحلیل روندهای محلی و جهانی ممیزی مدیریت دانش در پایگاه استنادی کلریویت آنالیتیکس که این پژوهش از نوع کاربردی و با روش تحلیلی ـ توصیفی و علمسنجی انجام شدهاست. جامعه آماری پژوهش 84 مقاله ممیزیدانش منتشرشده در پایگاه استنادی (Clarivate Analytics) پایگاه استنادی مجلات معتبر ISI سابق (web of science) است. ابزار گردآوری دادهها فهرست کنترل و یادداش برداری و روش تجزیه و تحلیل دادهها و ترسیم نقشههای هماستنادی با استفاده از نرمافزارهای Pajek، HisCite, VOSviewer و Excel بوده است. به نتایج زیر دست یافتند. بررسی و تحلیل حوزههای ممیزیدانش بهعنوان اولین گام مدیریت دانش نقش بسیار مهمی را در سیاستگذاریهای علمی آن در آینده ایفا کرده و زمینه رشد و گسترشعلمی آن را نیز فراهم خواهدکرد. تحلیل علمسنجانه بر روی مقالههای ممیزیدانش منتشرشده در پایگاه استنادی کلریویت آنالیتیکس مشخص کرد که موضوع ممیزیدانش از سال 1985 میلادی بوسیله پژوهشگران پا به عرصه مدیریت دانش گذاشته و روند انتشار مقالههای ممیزیدانش بهرغم نوسانات زیاد از سال 2007 به بعد رشد محسوسی داشته است که نشاندهنده اهمیت روزافزون آن در حوزه مدیریت دانش در سطح محلی و ملی است. نتایج پژوهش نشان داد که موضوع ممیزیدانش در حوزههای سرمایهگذاری مالی، مدیریت، علم اطلاعات و کتابداری و پزشکی عمومی بیشتر مورد بحث و بررسی جوامع علمی قرار گرفته است که شاید دلایل آن را در اهمیت دانش و مدیریت دانش بهعنوان یک منبع مزیت رقابتی در حوزههای مدیریتی و کسب و کار و مدیریت اطلاعات در این حوزهها عنوان کرد. همچنین تعداد استنادهای محلی کشورها، سازمانها، نویسندگان، مجلهها و موضوعات نسبت به استنادهای جهانیشان بسیار کم است که شاید دلایل آن را در نبود همکاری نویسندگان داخلی و ملی با یکدیگر، آگاهی نداشتن پژوهشگران داخلی از آن موضوع، رقابت نویسندگان داخلی با یکدیگر و تمایل به همکاری با نویسندگان کشورهای دیگر به علت مطرح شدن آنها در سطح جهانی دانست و مراحل ممیزی مدیریت دانش را شامل: برنامهریزی، جمعآوری دادهها، پردازشدادهها، تحلیلدادهها، گزارشدهی، تلخیص طبقهبندی نمود.
روش پژوهش حاضر از لحاظ اهداف کاربردی، و از نظر دادهها، آمیخته اکتشافی(کیفی-کمی) است. و از نظر ماهیت و نوع مطالعه در بعد کیفی، داده بنیاد از نوع نوظهور است و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعهآماری پژوهش حاضر شامل دو بخش است: الف)بخشکیفی : شامل کلیه خبرگان این حوزه هستند. ب)بخشکمی: جامعهآماری بخشکمی مشتمل بر کلیه افراد دخیل در حوزه مدیریت دانش، مدیران عالی وزارت نفت و ذینفعان مؤثر در مدیریت دانش با تحصیلات کارشناسیارشد و بالاتر به تعداد 500 نفر می باشند. روش نمونهگیری در دو بخش انجام شدهاست: الف) بخشکیفی: که براساس روش نمونهگیری آگاهانه از نوع هدفمند گلولهبرفی است. که تعداد 30 نفر خبره (10 زن و 20 مرد) حجم نمونه پژوهش تشکیل میدهد.لازم به ذکر است که در پژوهش حاضر در سی خبره به اشباع نظری رسیدیم. ب) بخشکمی : که براساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و براساس جدول تعیین فرمول حجم نمونه مورگان تعداد 324 نفر(زن 163و مرد 161) حجم نمونه پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. ابزار پژوهش حاضر شامل دو بخش است: الف) بخشکیفی: در این مرحله ابزار سنجش را یک فرم مصاحبه نیمهساختار یافته که براساس کدگذاری باز و کدگذاری محوری تشکیل شد و سپس از طریق کدگذاری انتخابی به مدد مصاحبه، فن دلفی و بارش فکری برای خبرگان ارسال و تا اشباع نظری این روند استمرار و ابعاد، مؤلفهها وشاخصها و اولویت آنها تبیین شد. مجدداً الگو بر اساس ابعاد، مؤلفهها و شاخصها ترسیم و توسط خبرگان مورد اعتباریابی قرارگرفت. و ب) بعد کمی: در این مرحله فرم مصاحبه اشباع شده توسط خبرگان را از طریق وزندهی به شاخصها، به پرسشنامه تبدیل و بر روی گروه نمونهای که تصادفی انتخاب شدند اجرا شد و در نهایت به مدد اجرای آزمون تحلیلعاملی تأییدی یافتههای بعد کمی توسط کاربران ارزیابی شد. اعتبار و روایی ابزار سنجش در دو بخش بدست آمد: الف) در بخشکیفی: به مدد مصاحبه فن دلفی، بارش فکری و اجماع سهسویه. وب) بخشکمی: اعتبار با آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای کل پرسشنامه 90/ شد. و روایی توسط آزمون CVR محاسبه و نسبتاً از روایی بالایی برخوردار شد. روشهای گردآوری اطلاعات در دو بخش بدست آمد : الف) بعد کیفی: 1) مطالعه عمیق کلیه تئوریها، مدلها، یافتهها، الگوها، پژوهشها اعم از ملی و جهانی در خصوص الگوهای ممیزی مدیریت دانش توسط پژوهشگر و مصاحبه باخبرگان. 2) اجرای کدگذاری باز از یافتههای مرحله یک توسط پژوهشگر و احصای شاخص توسط پژوهشگر و مصاحبه باخبرگان. 3) اجرای کدگذاری محوری به منظور مقولهبندی شاخصها در غالب ابعاد و مؤلفهها بوسیله پژوهشگر و مصاحبه باخبرگان. 4) تنظیم بند 3 در غالب یک فرم نیمهساختاریافته و ارسال آن به مدد مصاحبه عمیق و فن دلفی و... برای خبرگان و استمرار این مهم تا اشباع نظریه خبرگان. در این مرحله ابعاد، مؤلفهها و شاخصها و اولویت آنها توسط خبرگان مشخص شد. 5) ترسیم الگوی ممیزی مدیریت دانش بر اساس بند 4 در قالب الگو و ارسال آن برای خبرگان جهت اعتباریابی الگو. در این مرحله الگویمذکور نیز توسط خبرگان نهایی شد. و ب) بعدکمی: 1) تبدیل فرم مصاحبه اشباع شده خبرگان از طریق وزندهی به شاخصها، به پرسشنامه 5 بعدی، 13مؤلفه و80 شاخصی. 2) اجرای پرسشنامه مذکور بر روی گروه نمونهای که بصورت تصادفی انتخاب شده بود. 3) اجرای تحلیلعاملی تأییدی بر روی داده حاصل از بند 2 و ارزیابی ابعاد، مؤلفهها، شاخصها و الگوی مذکور از دیدگان کاربران4) مقایسه نتایج بعدکیفی و کمی.
تجزیه و تحلیل دادهها تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش انجام شد : 1: بخشکیفی: تجزیه و تحلیل دادههای بخشکیفی طی چهار مرحله انجام شد: الف: کدگذاری باز :در این مرحله 80 شاخص به مدد مطالعات ملی و جهانی و مصاحبه باخبرگان توسط پژوهشگر احصا شد. ب: کدگذاری محوری: در این مرحله 96 شاخص، در قالب 14مؤلفه و 5 بعد به مدد مصاحبه باخبرگان توسط پژوهشگر احصا شد.لازم به ذکر است به منظور جلوگیری از اطناب متن مقاله از ذکر جدول کدگذاری باز و محوری خودداری شده است. ج: کدگذاری انتخابی:در این مرحله که توسط خبرگان انجام شد در مجموع برای الگوی ممیزی مدیریت دانش به ترتیب اولویت 5 بعد، 13 مؤلفه و80 شاخص به شرح جدول(1)نهایی شد:
جدول (1): ابعاد، مؤلفه ها و تعدادشاخص های سازنده الگوی ممیزی مدیریت دانش Table 1 Dimensions, components and number of indicators that make up the knowledge management audit model
د: اعتباریابی الگو:در این مرحله ابعاد، مؤلفه ها وشاخص های الگوی ممیزی مدیریت دانش در قالب یک الگو تنظیم وتوسط خبرگان اعتبار یابی شد. 2-بخشکمی: این خود مشتمل بر دو مرحله زیر است: الف-توصیفدادهها : که در قالب رسم جداول مشخصهآماری و رسم نمودارها انجام شد.
جدول(2) مشخصهای آماری نمرات ابعاد به تفکیک اولویت (324 n= ) Table 2 Statistical characteristics of dimensional scores by priority (n = 324)
با توجه به جدول فوق، در بین ابعاد الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت، بعد شناساییوضعیت(69/5) بالاترین میانگین و بعد گزارشدهی (04/4) پایینترین میانگین را بدست آوردهاست. در بین مؤلفههای الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت بالاترین میانگین مربوط به مؤلفه تحلیلشبکهسازمانی (93/5) و پایینترین میانگین مربوط به مؤلفه توصیفدادهها(78/4) میباشد. ب-تحلیل دادهها : به منظور تأیید توصیفدادهها وتعمیم نتایجپژوهش به جامعهای که نمونه از آن استخراج شدهاست از تحلیلعاملتأییدی استفاده شدهاست که نتایج این آزمون به ترتیب در جدول زیر آورده شدهاست.
جدول (3)نیکویی برازش ابعاد به ترتیب اولویت. (324 n= ) Table 3 The goodness of fitting dimensions in order of priority. (n =324)
در مجموع جدول بالا و آزمون تحلیل عامل تأییدی بیانگر آن است که دادههای کمی با دادههای کیفی همسو میباشند. لازم به ذکر است که برای جلوگیری از اطناب متن مقاله از ذکر نمودارها خودداری شدهاست.
بحث و نتیجهگیری ممیزیمدیریت دانش میتواند به عنوان یک ابزار برای تعیین نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصتهای سازمان و کمک به سازمان در بهبود شیوههای خود برای دستیابی به اهداف استفاده شود. ممیزی مدیریت دانش نیز میتواند برای تهیه نقشه دانش و تعیین جریان دانش در سازمان پس از ممیزی مدیریت دانش استفاده شود. تهیه نقشه دانش و تعیین جریان دانش بدون انجام ممیزی مدیریت دانش غیرممکن است. علاوهبر این موارد، اطلاعات زیر نیز در طول فرآیند ممیزی مدیریت دانش به دست میآید: دانش مورد نیاز برای انجام کار، دانش موجود، نحوه استفاده از دانش موجود، کارشناسان سازمان و جریان دانش در میان کارکنان سازمان. لازم است که ممیزیمدیریت دانش را به طور مرتب برای اجرای برنامه مدیریت دانش پیادهسازی کنیم. نخستین یافته پژوهش حاضر مبنی بر اینکه «الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت» کدام است؟ پاسخ مشتمل بر دو بخش زیر است: الف- بخشکیفی: در این بخش الگوی مناسب ممیزیمدیریت دانش در شرکت نفت به شرح نمودار زیر است. شکل 1: الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت Figure 1 Knowledge management audit model in the oil company
چنانچه نمودار فوق نشان میدهد الگوی مذکور که توسط خبرگان اعتباریابی شده است مشتمل بر 5 بعد پیشنیازها، شناساییوضعیت، گزارشدهی، تجزیه و تحلیل دادهها و ممیزیمجدد و 13 مؤلفه شناختسازمانی، حمایتسازمانی، زیرساختهای سازمانی، شناساییدانشسازمانی، تسهیمدانشسازمانی، تحلیلخلاء، تحلیلشبکهاجتماعی، تحلیلشبکهسازمانی، توصیفدادهها، تحلیلدادهها، اجرایآزمایشی، اجراینهایی و بازخوردگیری و اصلاح و بازنگری میباشد. ب- بخشکمی: نخستین یافته پژوهش در بخشکمی مؤید نتایج بخشکیفی است. بدینترتیب تمامی افراد نمونه یافتههای بدست آمده در بخشکیفی را تأیید کردند. در خصوص یافته بدست آمده از حیث همسویی با سایر پژوهشهای انجام شده، میتوان گفت یافته بدست آمده با یافتههای پژوهشگرانی همچون راس و همکاران (2010)، آریس و آیوسو (2010)، شارما و سینگ (2011)، لوپزنیکولاس و مرونوسردان (2012)، ویتلی و اسکویا (2012)، گاناسان و دامنیک (2012)، چاودوری (2015)، الوان، بین هج و سلیم (2015)، مهدوی (1392)، شاهمرادی و همکاران (1394)، محمدی و علیپور حافظی (1394)، گودرزی و همکاران (1396)، نویدی و همکاران (1397)، شرفی و ناخدا (1398) همخوانی دارد. بعد اول: «پیشنیازها» با سه مؤلفه و 21 شاخص یک عامل زیربنایی برای الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت ارائه میدهند. بعد دوم: «شناساییوضعیت» با دو مؤلفه و 23 شاخص یک عامل زیربنایی برای الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت ارائه میدهند. بعد سوم: «گزارشدهی» با سه مؤلفه و 14 شاخص یک عامل زیربنایی برای الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت ارائه میدهند. بعد چهارم: «تجزیه و تحلیلدادهها» با دو مؤلفه و 11 شاخص یک عامل زیربنایی برای الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت ارائه میدهند. 1- مسایل گلوگاهها و موانع موجود در سازمان 2-اولویتبندی مسایل، گلوگاهها و موانع موجود در سازمان 3-گزارش ممیزی مدیریت دانش 4-اطلاعرسانی ممیزی مدیریت دانش 5-ارائه راهحلها و رتبهبندی آنها 6-ارایه پیشنهادات اجرایی در سازمان 7-ارایه استراتژی مناسب مدیریت دانش 8-بررسی استراتژی موجود مدیریت دانش 9-ارایه برنامه عملیاتی جهت اجرای ممیزی مدیریت دانش 10-استفاده از دادههای تحلیل شده 11-پیادهسازی برنامههای عملیاتی بعد پنجم: «ممیزیمجدد» با سه مؤلفه و 11 شاخص یک عامل زیربنایی برای الگوی ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت ارائه میدهند. دومین یافته پژوهش حاضر مبنی بر اینکه ابعاد سازنده الگویمذکور کدام است؟ مشتمل بر دو بخش زیر است: الف- بخشکیفی: در این بخش ابعاد سازنده الگویمذکور به شرح زیر است:
ب- بخشکمی: یافتههای بخشکمی دقیقاً مؤید بخشکیفی است. در خصوص این یافته میتوان گفت یافته بدست آمده با یافتههای پژوهشگرانی همچون راس و همکاران (2010)، آریس و آیوسو (2010)، شارما و سینگ (2011)، لوپزنیکولاس و مرونوسردان (2012)، ویتلی و اسکویا (2012)، گاناسان و دامنیک (2012)، گودرزی و همکاران (1396)، نویدی و همکاران (1397)، شرفی و ناخدا (1398) همخوانی دارد. سومین یافته پژوهش حاضر در خصوص اینکه مؤلفههایسازنده الگویمذکور کدام است؟ مشتمل بر دو بخش زیر است: الف- بخشکیفی: در این بخش مؤلفههای سازنده هر یک از ابعاد بهترتیب عبارتاند از:
ب- بخشکمی: این بخش مؤید نتایج بهدست آمده در بخشکیفی است و با یافتههای چاودوری (2015)، الوان، بین هج و سلیم (2015)، مهدوی (1392)، شاهمرادی و همکاران (1394)، محمدی و علیپور حافظی (1394)، همسو میباشد. چهارمین یافته پژوهش حاضر در خصوص اینکه شاخصهایسازنده الگوی مذکور کدام است؟ مشتمل بر دو بخش زیر است:
الف- بخش کیفی: در این بخش شاخصهای سازنده هر یک از ابعاد به ترتیب عبارتاند از:
1-شناسایی مأموریتهای سازمان 2-شناخت اهداف سازمان 3-شناخت چشماندازهای سازمان 4-شناخت نیازهای سازمان 5-شناختعواملحیاتی 6- تجزیه و تحلیل استراتژیک سازمان 7-شناخت فرآیندهای تصمیمگیری در سازمان 8-شناخت ملاکهای موفقیت سازمان 9-شناخت راهبردها و رویکردهای سازمان 10-اخذ حمایت مدیران ارشد 11-اخذ حمایت افراد کلیدی 12-اخذ حمایت مجریان و آحاد منابع انسانی 13-سازماندهی تیمهای دانشی سازمان 14-تعیین متدولوژی 15-تیم ممیزی مدیریت دانش در سازمان 16-ممیزی مدیریت دانش در سازمان بررسی متدولوژی 17-شناخت فرآیندهای مدیریت دانش شامل کسب، ذخیرهسازی، سازماندهی و تسهیم دانش 18-شناخت سیستمهای مدیریت اطلاعات و ارتباطات 19-شناخت سیستمهای پشتیبانی20-حمایت قوانین مقررات و ضوابط سازمان21-ارزیابی فرهنگ سازمانی
1-دانش ضمنی سازمانی 2-دانش آشکار سازمانی 3-دانش فردی موجود در سازمان 4-دانشگروهی موجود در سازمان 5-دانش سازمانی موجود در سازمان 6-دانش ساختاری موجود در سازمان 7-دانش فرآیندی موجود در سازمان 8-دانش منابع انسانی موجود در سازمان 9-دانش پروژهای موجود در سازمان 10-دانش تکنولوژیکی موجود در سازمان 11-دانش هدایت و کنترل موجود در سازمان 12-دانش استراتژی موجود در سازمان 13-دانش آینده پژوهی موجود در سازمان 14-مکانیابی دانش موجود در سازمان 15-بررسی توسط مشاهده 16-بررسی توسط مصاحبه 17-بررسی توسط پرسشنامه 18-بررسی توسط برونفکنی 19-بررسی توسط تمرکز گروهی 20-بررسی توسط مشاهده مشارکتی 21-بررسی توسط روش ترکیبی 22-بررسی جریانهای دانشی موجود در سازمان 23-بررسی نقشه و مدل مدیریت دانش سازمان
1-تعیین وضعیت موجود دانش در سازمان 2-تعیین وضعیت مطلوب دانش در سازمان 3-تعیینشکاف بین وضعیت موجود و مطلوب دانش در سازمان 4-تحلیل ارتباط بین افراد و سازمان 5-تحلیل تعاملات بین افراد و سازمان 6-تحلیل روابط بین گروهی در سازمان 7-تحلیل سختافزارهای دانشی سازمان 8-تحلیل نرمافزارهای دانشی سازمان 9-سایر موجودیهای مدیریت دانشی سازمان 10-تحلیل فعالیتهای فرعی سازمان 11-تحلیل جریانات دانشی بین منابع مختلف و افراد در سازمان 12-تحلیل جریانات دانشی بین گروهها و افراد در سازمان 13-تحلیل جریانات دانشی بین سیستمها و افراد در سازمان 14-تحلیل اندازهگیری ارتباطات جریان دانش در سازمان
1-مسایل گلوگاهها و موانع موجود در سازمان 2-اولویتبندی مسایل، گلوگاهها و موانع موجود در سازمان 3-گزارشممیزی مدیریت دانش 4-اطلاعرسانی ممیزی مدیریت دانش 5-ارایه راهحلها و رتبهبندی آنها 6-ارایه پیشنهادات اجرایی در سازمان 7-ارایه استراتژی مناسب مدیریت دانش 8-بررسی استراتژی موجود مدیریت دانش 9-ارایه برنامه عملیاتی جهت اجرایممیزی مدیریت دانش 10-استفاده از دادههای تحلیل شده 11-پیادهسازی برنامههای عملیاتی
1-اجرای ممیزی مدیریت دانش در یک بخش کوچک سازمان 2-اجرای ممیزی مدیریت دانش در یک بخش متوسط سازمان 3-اجرای ممیزی مدیریت دانش در یک بخش بزرگ سازمان 4-فراهمسازی روزآمدی سازمان 5-فراهمسازی سیاهه دانش در سازمان 6-فراهمسازی نقشه دانشی در سازمان 7-فراهمسازی جریان دانشی در سازمان 8-فراهم سازی تسهیم دانش در سازمان 9-فراهمسازی فرآیندهای دانشی در سازمان 10-ویرایش و بازنگری فرآیندها و مدلهای موجود دانش در سازمان 11-توسعه و بهبود مستمر نظام ممیزی مدیریت دانش در سازمان. ب- بخشکمی: این بخش مؤید نتایج بدست آمده در بخشکیفی است و با یافتههای چاودوری (2015)، الوان، بین هج و سلیم (2015)، مهدوی (1392)، شاهمرادی و همکاران (1394)، و علیپور حافظی (1394)، نویدی و همکاران (1396)، همسو میباشد. با توجه به هدفی که پژوهش حاضر به دنبال آن بود نتایجی بدست آمد که با روشهای علمی مورد تأیید قرار گرفتند. این نتایج از حیث مقایسهای و تفاوت در نتایج بدست آمده از چند حیث دارای اهمیت است. باید گفت الگوی بدست آمده در مجموع به تبیین روابط بین متغیرها، مؤلفهها و ابعاد در خصوص یک مفهوم میپردازد و میتواند مفاهیم را به درستی تبیین کند و مسائل را حل، مستند و تأیید نماید و روابط بین عوامل را به درستی توصیف و اولویتبندی نماید. الگوی بدست آمده میتواند یک بینش و چشمانداز و تفکر استراتژیک به مسئولان بدهد و به مثابه یک قطبنما آینده را به درستی برای آنها ترسیم نماید. در خصوص محدودیتها نیز مختصراً میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
با توجه به نتایج بدست آمده در خصوص شناسایی الگوی مناسب برای ممیزی مدیریت دانش در شرکت نفت پیشنهادات زیر به منظور توسعه و ترویج استفاده و بکارگیری از الگوی بدست آمده در پژوهش حاضر ارائه میشود:
- با توجه به ضرورت کنونی کشور به ممیزی مدیریت دانش، این پژوهش در قالب یک طرح ملی توسط پژوهشگران حوزه مربوطه به مدد روشآمیخته اجرا شود.
نتیجهگیری با توجه به نتایج حاصل از بررسی ادبیات و یافتههای حاصل از تحلیل مصاحبهها و پرسشنامهها، و محدودیتهای پژوهش پیشنهاداتی مطرح و ارائه میگردد، تا از یک طرف مسئولان و تصمیم گیرندگان ذیربط با بهرهبرداری از این پیشنهادات، ضمن برنامهریزی و سیاستگذاریهای لازم، اقدامات اجرایی مورد نیاز را به نحوی به عمل آورند، که ظرف مدت زمان مشخصی، امکان توسعه علمی و نظری در خصوص مقوله ممیزی مدیریت دانش فراهم شد و از طرف دیگر برای پژوهشگرانی که قصد دارند در این زمینه به پژوهش بپردازند، راهنمایی باشد و مواردی که در این پژوهش به آن پرداخته نشده است را مورد بررسی قرار دهند. اهم این پیشنهادات عبارتند از: با توجه به نتایج بدست آمده در خصوص ارائه الگوی ممیزی مدیریت دانش پیشنهادات زیر به منظور توسعه و ترویج استفاده و بکارگیری از الگوی بدست آمده در پژوهش حاضر ارائه میشود:
الف) تشکیل بانک اطلاعاتی و سیاهه دانش از پورتالهای اختصاصیکارکنان در سازمان ب) برگزاری کارگاه و دورههای آموزشی جهت آشنایی مدیران با فرایندهای مدیریت و ممیزی دانش در سازمان. ج) برگزاری کارگاههای آموزشی در سازمانها به منظور ترویج فرهنگ و دانش مرتبط با تخصص و ایجاد آمادگیهای لازم به منظور طراحی و استقرار نظام مدیریت دانش و ممیزی مستمر آن.
و همچنین میتوان از این مدل (شکل 1) که به نوعی یک الگوی جامع است و تلاش میکند تمام عناصر لازم را در ممیزی مدیریت ارایه نماید. مدل ارائه شده در این مطالعه برای سازمانهای بزرگ نظیر وزارتخانهها مناسبتر است. اگر یک ممیزی مدیریت دانش براساس مدل پیشنهاد شده انجام شود، انتظار میرود که تمام مزایا و اهداف اجرای ممیزی مدیریت دانش را بدست آوریم. بیشتر مطالعات بر اهمیت اجرای ممیزی مدیریت دانش تمرکز دارند. آنها از شکست برنامههای مدیریت دانش بدون اجرای ممیزی مدیریت دانش تأکید دارند.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خورشیدی، عباس(1393). ارزشیابی آموزش، تهران: یسطرون.
رحمنی، اعظم (1394). بررسی نقش مدیریت دانش در توانمندسازی روانشناختی معلمان زن مقطع ابتدایی شهر تهران. پایاننامه کارشناسیارشد، رشته مدیریت آموزشی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
مهدوی، محمدمهدی (1392). ارائه مدل کاربردی ممیزیدانش با رویکرد فازی. پایاننامه کارشناسیارشد، دانشکده مهندسی فنی و مهندسی. دانشگاه قم.
محمدی، لیلا (1391). ممیزیدانش پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران. پایاننامه کارشناسیارشد، رشته علوم کتابداری و اطلاع رسانی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
نویدی، فاطمه (1397). ممیزیدانش در سازمان های پروژه محور به سوی یک مدل مفهومی. پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه فردوسی مشهد.
Alwan, M. H., Bin, H. j., Zainuddin, S., & Noor, H. (2015). Generic Model for Knowledge Audit to Enhance Process-based Knowledge. International Journal of Engineering and Technical Research (IJETR), 15(1): 279-282.
Aris, E. P., & Ayuso, B. L. (2010). A Methodology for the Auditing of Technological Knowledge Management. In: Cruz-Cunha MM, editor. Social, Management, and Organizational Dimensions of Enterprise Information Systems. Portugal: Business science reference, 3(4): 134-156.
Clark, D. (2019). Knowledge. Retrieved November 15, 2011, from http://www.nwlink.com/~Donclark/knowledge/knowledge.html.
Clarke, R. (2019). "Knowledge." Retrieved 2 April 2011, 2008, from http://www.anu.edu.au/people/Roger.Clarke/SOS/Know.html.
Cordy, E. (2018). Introduction to Knowledge Management. Retrieved November 20, 2011, from http://www.communityknowledge.co.uk/ kmaIntro/index.htm.
Chi, W. C, Percy L., & Wee. B. (2011). Knowledge Audit with Intellectual Capital in the Quality Management Process: An Empirical Study in an Electronics Company on ResearchGate, Electronic Journal of Knowledge Management, 9(2): 98-116.
Chowdhury, N. (2015). Supporting product Innovation Through Knowledge Audit, Studies in Business and Economics, 18(1): 69-84.
Emerald, G. (2006). "Knowledge management: much more than a technology exercise." Strategic Direction, 22(1): 16-18.
Tobias, N. (March 2018). European Guide to good Practice in Knowledge Management -Part 4: Guidelines for Measuring kma. from
Fralinger, B., & Karesen, C. (2007). Organizational Culture at the University Level: A study Using The OCAI Instrument. Journal of College Teaching & Learning 4(11):128-136.
Gottschalk, P. (2012). Strategic Knowledge Management Technology. J. T. Mehdi Khosrow-pour, Amanda Appicello, Michele Rossi, Ingrid Widitz, Idea Group Publishing.
Henczel, S. (2018). The Information Audit as a First Step Towards Effective Knowledge Management.
Hylton, A. (2005). Build Your Knowledge Audit Awareness. Retrieved 23 March 2011, 2008, from http://www.thestep.gr/trainmor/dat/%7B727027bb-af4a-4b9bbd87-86dd1b528132%7D/article.pdf.
Henczel, S. (2000). The Information Audit as a First Step Towards Effective Knowledge Management. INSPEL, 34(2000): 210-226
Khorshidi, A. (2015). Training Evaloution. Tehran: Yasteroun. [In Persian].
Kim, S., H. Hwang. (2003). A Process-Based Approach to Knowledge Flow Analysis: A Case Study of a Manufacturing Firm. Knowledge and Process Management, 4(10): 260-276
Lingham, L. (2006). Knowledge audit. Retrieved December 2, 2011, from http://en.allexperts.com/q/Management-Consulting2802/ knowledge-audit. htm.
Mahdavi, M, M. (2014). Provide a practical model of knowledge auditing with a Phasiss approach. Master's thesis. Qom- University, Faculty of engeenireng [In Persian].
Makambe, Ushe. (2015). A Knowledge Audit of a Higher Education Institution: A Core Process Approach. International Journal of Economics, Commerce and Management United Kingdom, 3(6): 814-831.
Mmakwena, M., & Jacqueline, N. (2018). An analysis of the knowledge audit methodology: a case study on the national school of government. Standing Conference of Eastern, Central and Southern African Library,18(9): 423-434
Mohammadi, L. (2013). Knowledge audit of Iran Institute of Information Science and Technology. Master's thesis. Allameh-Tabatabei University, Faculty of Psychology and Educational Sciences [In Persian].
Malcik, M., & Kantor, C. (2014). Know Map as a New System in the Assessment and Management of Knowledge. International Journal of Computer and Information Technology, 3(4): 799-804.
Malhotra, Y. (2004). Why Knowledge Management Systems Fail Ennablers and Constraints of Knowledge Managemet in Human Enterprises. Retrieved 20 November, 2011, from http://www.brint.org/Why kma SFail.htm.
Navidi, F. (2019). Knowledge audit in project-oriented organizations towards a conceptual model. Master's thesis. Ferdowsi Mashhad University, Faculty of Psychology and Educational Sciences [In Persian].
Orion, D. (2008). Identifying Core Processes. Retrieved 28 March 2008, from http://www.bettermanagement.com/library/library.aspx?libraryi d=1154.
Patil, G., & Bamnote, G. R. (2015). A Survey on Knowledge Management in Small-Sized Software Organizations. International Research Journal of Engineering and Technology (IRJET). 2(2): 327-323.
Perez, S. B., & Valenzuela, G. (2006). Knowledge Audit Methodology with Emphasis on Core Processes. European and Mediterranean Conference on Information Systems (EMCIS), Costa Blanca, Alicante, Spain.
Russ, M., Fineman, R., & Jones, J. K. (2010). KARMA-Knowledge Assessment Review and Management Audit in Russ, M. (Ed.) Knowledge Management Strategies for Business Development: 64-83. Hershey, PA:
Shahmoradi, L; Ahmadi, M; Sadoughi, F; Piri, Z., & Gohari, M. R. (2015). A Comprehensive Model for Executing Knowledge Management Audits in Organizations a Systematic Review. The Health Care Manager, 34(1): 28–40.
Sharma, C. K., & Singh, A. K. (2011). An Evaluative Study of Information Audit and Knowledge Management Audit. Brazilian Journal of Informayion Science, Marília (SP), 5(1): 53-59.
Vitelli, J. B., & Skovira, R. J. (2012). Knowledge Management Audit: A Pilot Project at a Large Multi-National Corporation. Issues in Information Systems, 13(2): 311-319.
YE. Nogueira. (2017). Methodolgy for knowledge management audit. Global Journal of Engineering Science and Research Management,4(11): 214-234. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,244 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 449 |