تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,622 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,340,509 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,383,879 |
اثرات یکپارچگی مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید در اقتصاد ایران؛ شواهدی از مدلهای خودرگرسیونبرداری با وقفههای توزیعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 16، شماره 61، دی 1401، صفحه 1-22 اصل مقاله (554.53 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/fed.2023.698839 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مسعود طاهری نیا* 1؛ علی حسنوند2؛ مرتضی حبیبی زاده3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه اقتصاد و حسابداری، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه اقتصاد و حسابداری، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه اقتصاد و حسابداری، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی، خمین. ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده یکپارچگی مالی از طریق افزایش سطح سرمایهگذاری در کشورها میتواند اثرات مثبت فراوانی بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله اشتغال، رشد اقتصادی، افزایش حجم مبادلات بینالمللی و در نهایت بهرهوری کشورها داشته باشند. این مطالعه به بررسی این مسئله میپردازد که آیا یکپارچگی مالی در ایران میتواند بر رشد بهرهوری کل مؤثر باشد و آیا سیاستهای یکپارچگی و به دنبال آن ادغام مالی، میتواند جزء سیاستهایی باشند که لازم است این کشورها برای فرایند ادغام اقتصادی خود اتخاذ نمایند. این مطالعه به بررسی نقش و اثرات یکپارچگی مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید از طریق روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی طی دوره زمانی 1398 تا 1379 برای اقتصاد ایران نموده است. نتایج حاصل از برآورد مدل در کوتاه و بلندمدت حاکی از رابطه مثبت و معنادار یکپارچگی مالی با بهرهوری طی دوره زمانی انتخابی است. همچنین متغیرهایی همچون باز بودن تجاری و سرمایهگذاری داخلی دارای رابطه مثبت با بهرهوری میباشند ولی نرخ تورم دارای اثرگذاری منفی بر بهرهوری کل بوده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: ایران؛ بهرهوری کل عوامل تولید؛ مدل خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی؛ یکپارچگی مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اثرات یکپارچگی مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید در اقتصاد ایران؛ شواهدی از مدلهای خودرگرسیونبرداری با وقفههای توزیعی
چکیده یکپارچگی مالی از طریق افزایش سطح سرمایهگذاری در کشورها میتواند اثرات مثبت فراوانی بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله اشتغال، رشد اقتصادی، افزایش حجم مبادلات بینالمللی و در نهایت بهرهوری کشورها داشته باشند. این مطالعه به بررسی این مسئله میپردازد که آیا یکپارچگی مالی در ایران میتواند بر رشد بهرهوری کل مؤثر باشد و آیا سیاستهای یکپارچگی و به دنبال آن ادغام مالی، میتواند جزء سیاستهایی باشند که لازم است این کشورها برای فرایند ادغام اقتصادی خود اتخاذ نمایند. این مطالعه به بررسی نقش و اثرات یکپارچگی مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید از طریق روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی طی دوره زمانی 1398 تا 1379 برای اقتصاد ایران نموده است. نتایج حاصل از برآورد مدل در کوتاه و بلندمدت حاکی از رابطه مثبت و معنادار یکپارچگی مالی با بهرهوری طی دوره زمانی انتخابی است. همچنین متغیرهایی همچون باز بودن تجاری و سرمایهگذاری داخلی دارای رابطه مثبت با بهرهوری میباشند ولی نرخ تورم دارای اثرگذاری منفی بر بهرهوری کل بوده است.
واژههای کلیدی: ایران، بهرهوری کل عوامل تولید، مدل خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی، یکپارچگی مالی. طبقه بندی JEL H30, O49 , E62,G00 : 1- مقدمه پیشرفتهای گسترده در آزادسازی حساب سرمایه، افزایش فراوان در جریانهای مالی بین کشورها و بحرانهای مالی که از دهه 90 میلادی تاکنون در اقتصاد جهانی در حال ظهور بودهاند، نشاندهنده اثرات گسترده اقتصادی ناشی از باز بودن و ادغام جریانات مالی هستند (دهقان شبانی، 1396، 82 ). یکپارچگی مالی فرایندی است که به دنبال خود سهولت در نقل و انتقال وجوه مالی، توسعه مبادلات ارزی و تنوع و گسترش مبادلات مالی را در پی دارد و ارتباطات منفرد یک کشور را با کشورهای دیگر و بازارهای سرمایه بینالمللی تبیین میکند. یکپارچگی مالی اولین بار در سال 1960 تا انقلاب کبیر فرانسه و برای بار دوم در دوران استاندارد طلا در گروهی از کشورهای جهان پدیدار گشت. سرعت و گسترش این فرایند در همه کشورهای جهان یکسان نیست. کشورهای اروپای شرقی، آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی در مقایسه با کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی با سرعت قابل توجهی محدودیتها در عملیات مالی بینالمللی را حذف کردهاند (هیراتا و همکاران[4]، 1995، 50). به طور کلی محرکهای بالقوه یکپارچگی مالی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: اولاً مقرراتزدایی و آزادسازی بازارهای مالی، سنگ بنای یکپارچگی مالی است که این امر موجب حذف موانع سرمایهگذاری خارجی، افزایش جریان سرمایه در بین بازارها و کاهش هزینه سرمایه صاحبان سهام از طریق گسترش سهم ریسک و حذف محدودیتهای مالی بیرونی میشود. ثانیاً یکپارچگی بازار مالی میتواندبا هماهنگسازی سیاستهای مالی و اقتصادی اتخاذ شده توسط کشورهای مختلف ایجاد شود ثالثاً عامل مهم دیگری که موجب حرکت توأمان شاخصهای سهام میشود، اثر اشاعه[5] است. این اثر به صورت همحرکتی افزایشی در میان بازارهایی تعریف میشود که توسط بنیانهای اقتصادی قابل توضیح نیستند (بکائرت و همکاران[6]،2004، 44)اگرچه یکپارچگی مالی مزایای بالقوهای در افزایش کارایی اقتصادی از طریق تخصیص کارآمدتر منابع جهانی (الگوی حراج رقابتی)[7]، توانمندسازی سرمایهگذاران برای اجتناب از ریسک چرخههای تجاری داخلی، تخصیص کارآمدتر داراییها و متنوعسازی پرتفوی دارد (اکدوگان[8]، 1995، 32)، اما تلاطم اقتصاد کلان و به دنبال آن کاهش بهرهوری میتواند پیشبینیپذیری محیط اقتصاد کلان داخلی را کاهش دهد. نکته نگرانکننده آن است که این عدم پیشبینیپذیری منجر به مختل شدن تخصیص منابع، سرمایهگذاری،بهرهوری و رشد اقتصادیمیشود. با این حال برخی از مطالعات نظیر مطالعه رازین و رز[9] (1992، 81) نشان میدهند که باز بودن مالی منجر به افزایش تلاطم سرمایهگذاری، هموار شدن تلاطم مصرف و افزایش تلاطم تولید میگردد. زیرا کاهش موانع تحرک سرمایه، فرصتهای سرمایهگذاری را افزایش داده و شوکهای بهرهوری را متنوع میسازد که این امر منجر به افزایش تلاطم سرمایهگذاری میشود از طرف دیگر، توانایی استفاده از حساب جاری برای قرض گرفتن و قرض دادن بینالمللی به هموارسازی مصرف کمک میکند. حذف موانع برای تجارت کالاها نیز موجب افزایش تخصصگرایی شده و در نتیجه تلاطم تولید افزایش مییابد. از سوی دیگر، یکپارچگی مالی از طریق افزایش سطح سرمایهگذاری در کشورها میتواند اثرات مثبت فراوانی بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله؛ اشتغال، رشد اقتصادی، افزایش حجم مبادلات بینالمللی و در نهایت افزایش بهرهوری کل عوامل تولید کشورها داشته باشند. همچنین موج جهانی شدن اقتصاد باعث ایجاد علاقهای گسترده در میان سیاستگذاران کشورها گردیده تا سیاستهایی را اتخاذ نمایند که ادغامهای اقتصادی را ترویج دهند. این مطالعه به بررسی این مسئله میپردازد که آیا یکپارچگی مالی، باز بودن تجاری و تحقیق و توسعه در بازار های مالی میتواند بر فرایند افزایش بهرهوری کل عوامل تولید در ایران که اقتصادشبه شدت تحت تأثیر تغییرات و نوسانات قیمت نفت است، مؤثر باشد؟ لذا در این مطالعه با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی اقدام به بررسی اثرات یکپارچگی مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید در ایران نموده و تلاشمیشود از متغیرهای باز بودن تجاری، مخارج تحقیق و توسعه نیز در مدل استفاده شود. به همین ترتیب سازماندهی مقاله به صورت زیر است؛ در قسمت دوم به ادبیات موضوع این مطالعه پرداخته خواهد شد. در قسمت سوم مروری بر پیشینه تحقیقخواهد شد. در قسمت چهارمروششناسی تحقیق و مدل و متغیرهای مورد استفاده در آن ذکر شده و در قسمت پنجم یافتههای تجربی حاصل از برآورد مدل بیان میشود. در نهایت در قسمت پایانی نتیجهگیری و پیشنهاداتی ذکر میگردد.
2- ادبیات موضوع ادبیات نظری، عوامل مختلفی را که از طریق آن یکپارچگی مالی ممکن است بربهرهوری اثر بگذارد، معرفی میکند. در چارچوب نئوکلاسیکها، همه اثرات از طریق جریان سرمایه به وجود میآید. در الگوی استاندارد، بازکردن بازارهای سرمایه جهانی، منجر به جریان سرمایه از کشورهایی با سرمایه فراوان به کشورهایی با سرمایه اندک میشوند. بهرهوری نیز ممکن است جریان سرمایه را افزایش دهد و اقتصاد را از محدودیت رها کند(راتاناواراراک[10]، 2018، 52). بنابراین موجبسرمایهگذاری سازندهترمیشود.علاوه بر این در الگوی استاندارد رشد نئوکلاسیک، یکپارچگی مالی عملکرد سیستمهای مالی داخلی را از طریق تشدید رقابت و واردات خدمات مالی افزایش میدهد که با خود اثرات مثبت رشد اقتصادی و بهرهوری به همراه دارد (صدیقی و همکاران، 1397، 12). مکی و ساموارو[11] (2004)، اشاره میکنند که شاخص یکپارچگی مالی با توجه به تئوری رشد درونزا فقط در صورتی که از طریق سرریزها و انتقال فناوری باعث بازدهی فزاینده در تولید شود، میتواند منجر به رشد اقتصادی و بهرهوری گردد. هرمیس و لسینک[12] (2003) کانالهایی که از طریق آنها یکپارچگی مالی میتواند اثرات مثبت داشته باشد را چند عامل میدانند. نخست، کانال رقابتی که از طریق آن رقابت بین نیروی کار و سرمایه باعث افزایش کارایی و بهرهوری این دو عامل میگردد، در نتیجه از سرمایهگذاری به عنوان کاتالیزور که فرایند رشد را تسهیل میکند، یاد میشود. دوم کانالهای یادگیری که توسط نیروی کار و مدیران آموزش میبینند(دیملو[13]، 1999، 142-141). سوم، کانالهای ارتباطی که از طریق آن انتقال سرمایه منجر به انتقال فناوری میشود، چهارم، اثر تقلید که براساس آن بنگاههای داخلی سعی به کپی برداری از فناوریهای خارجی میکنند. قیندلی[14] (1978)، نقش غالب را در فرایندهای مدیریتی، انتقال فناوری به شمار میآورد و معتقد است که یکپارچگی مالی به کمک انتقال فناوری منجر به افزایش بهرهوری میگردد. به طور کلی، یکپارچگی مالی میتواند از طریق انباشت سرمایه فیزیکی و ایجاد سرریزهای دانش نقش مهمی در فرایند رشد اقتصادی و بهرهوری بازی کند. با اینکه عموماً عقیده بر اثرات مثبت یکپارچگی مالی بر روی بهرهوری است اما برخی بررسیها نشان میدهند که یکپارچگی مالیمیتواند با تصاحب منابع محدود (مجوزهای واردات، نیروی انسانی ماهر، تسهیلات اعتباری و غیره) و سلب فرصتهای سرمایهگذاری از سرمایهگذاران محلی، برای اقتصادهای میزبان مضر واقع شود (آلسینا و همکاران[15]، 2018، 101).یکی از شاخصهایی که نشاندهنده بهبود استانداردهای زندگی است، افزایش رشد تولید ناخالص داخلی میباشد که مستلزم استفاده بیشتر از نهادههای تولید است. باتوجه به محدودیت منابع (نهادههای تولید) و عوارض زیستمحیطی ناشی از استفاده بیشتر از منابع تولید، میتوان افزایش رشد اقتصادی را با بهبود بهرهوری عوامل تولید تأمین نمود. بهرهوری بیانگر رابطه ستاندهها و نهادههادر فرایند تولید میباشد. ارتقای بهرهوری برپدیدههای اصلی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه (مانند سطح تورم، ارزش افزوده تولیدات و افزایش سطح اشتغال) و نیز توان رقابت سیاسی و اقتصادی تأثیر بسزایی دارد. در واقع بهبود بهرهوری منجر به استانداردهای زندگی میشود. در حال حاضر تقریباً تمامی کشورهای توسعه یافته و بسیاری از کشورهای در حال توسعه موفق، سرمایهگذاریهای بسیاری برای ارتقای بهرهوری در سطوح ملی، منطقهای و غیره انجام دادهاند و رشد و توسعه روزافزون خود را مرهون توجه و نگرش صحیح به این مسئله میدانند. یکپارچگی مالی، بهرهوری را از طریق انباشت سرمایه و نیز سرریزهای دانش بهبود میبخشد علاوه بر این، یکپارچگی مالی معمولاً به همراه تکنولوژی پیشرفته، سازماندهی و مدیریت برتر وارد کشور میشود. بنابراین یکپارچگی مالی میتواند به عنوان موتور رشد در کشورهای کمتر توسعه یافته مورد استفاده قرار گیرد. این مطلب در مطالعهای که توسط برونزتن و همکاران[16] (1998، 156) انجام شده است نیز مورد اشاره قرار گرفته است. آنها بر این عقیدهاند که آثار سودمند یکپارچگی مالی بر بهرهوری توسط کارایی بالاتری که این نوعسرمایهگذاری به دلیل تکنولوژی پیشرفته دارد، حاصل میشود نه صرفاً از طریق انباشت بیشتر سرمایه. رانا و دولینگ[17] (1988) نیز معتقدند که اثر مثبت یکپارچگی مالی بر بهرهوری به دلیل افزایش کارایی سرمایه در اثر انتقال تکنولوژی مناسب و پیشرفته حاصل میشود (بانرجی و زامپولی[18]، 2019، 430). مطالعات دیملو (1999)، ونگ و بلامسترام[19] (1992) و شی[20] (2001) به ترتیب انتقال تکنولوژی توسط یکپارچگی مالی و اثرگذاری آن بر بهرهوری را تحت تأثیر عواملی مانند میزان اختلاف تکنولوژی بین دو کشور، سطح سرمایهگذاری آموزشی در کشور میزبان و هدف کشور میهمان از انجام سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تقویت یکپارچگی مالی در کشور میزبان میدانند (طیبی و همکاران، 1392، 135-134).مطالعه برونزتن و همکاران (1998)، نشان میدهد در صورتی که کشوری از سطوح بسیار اندک سرمایه انسانی برخوردار باشد، سهم یکپارچگی مالی در بهرهوری آن کشور اندک و نزدیک به صفر است و با افزایش میزان سرمایه انسانی اثر یکپارچگی مالی بر بهرهوری به شدت افزایش مییابد. همچنین لوکاس (1988) معتقد است که کمبود سرمایه، سرمایهگذاری مستقیم خارجی را در کشورهای کمتر توسعه یافته تضعیفمیکند و در نتیجه یکپارچگی مالی دچار اختلال میشود. در این زمینه نوربخش (1383) در مطالعه خود به این نتیجه میرسد که کشورهایی که تنها به نیروی کار ارزان و کم مهارت و منابع طبیعی خود در جذب سرمایهگذاری خارجی و تقویت یکپارچگی مالی فکر نمیکنند، نمیتوانند سرمایهگذاری خارجی را به صنایع هدایت کنند که ارزش افزوده بالاتری دارند و از رشد اقتصادی کمتری برخوردار خواهند بود. به طور کلی سرمایه انسانی و نیروی کار متخصص و تحصیلکرده برای جذب سرمایه لازم است (طیبی و همکاران، 1392، 137). یکپارچگی مالی روی این عوامل تعیینکننده مؤثر است: آزادسازی حساب سرمایه میتواند موجب ایجاد سرریزهای تکنولوژیکی شده که این سرریزها ناشی از انتقال مهارت و افزایش رقابت در تولیدات داخلی است. همچنین یکپارچگی مالی این امکان را برایسرمایهگذاران داخلی فراهممینماید تا از طریق سهیم شدن سرمایهگذاران خارجی در سرمایهگذاری در طرحها و پروژههای داخلی علاوه بر سهیم شدن در سرمایه در ریسک ناشی از سرمایهگذاری نیز سهیم شده و به این طریق سهم ریسک سرمایهگذاری داخلی کاهش یابد. به دنبال کاهش سهم ریسک سرمایهگذاران داخلی، هزینهتأمین سرمایه برای سرمایهگذاران داخلی کاهش مییابد و سطح سرمایهگذاری و نرخ انباشت سرمایه در کشور بالا میرود به عبارت دیگر، سهم ریسک مناسبتر، این فرصت را برای کشورها ایجاد میکند که بهسرمایهگذاری در پروژههای پرخطرتر که البته بازدهی بالاتری نیز دارند، بپردازند (اوندر و اوزیل دیریم[21]، 2019، 65). براساس نظر هنری[22] (2003)، هنگاهی که کشورها در بازارهای مالی بینالمللی ادغام میشوند، هزینه سرمایه شرکتهای صنعتی در این کشورها کاهش مییابد. این اثر بر دو پایه تئوریکی استوار است: ابتدا سرمایهگذاران میتوانند تنوع داراییهای خود را با سرمایهگذاری در دیگر کشورها افزایش دهند و ریسک سرمایهگذاری روی سهام شرکتهای داخلی را کاهش دهند و دوم اینکه شرکتها پس از یکپارچگی مالی بجای استفاده از وامهای داخلی، از وامهایبینالمللی با کمترین میزان بهره استفاده میکنند و به نرخهای بهره پایینتر بینالمللی رو میآورند که این موضوع نیز هزینه سرمایه شرکت را کاهش میدهد (هنری، 2003، 312). اگر نهادهای مالی داخلی ضعیف باشند، افزایش یکپارچگی مالی باعث سرازیر شدن سرمایهها به کشور میشود. با این کار سرمایهگذاری افزایش یافته و به دنبال خود باعث رشد اقتصادی در آینده میشود. از آنجایی که حساب سرمایه کانالی برای سرایت بحران مالی است، آزادسازی در این حساب باعث میشود کشور در برابر حملات سوداگرانه آسیبپذیر شود. توقف ناگهانی و برگشت سرمایه به نوبه خود منجر به کاهش شدید تولید و سطح ستانده میشود (لی و لیو[23]، 2018، 157-156). همچنین تحریف در محدویتهای تجاری میتواند موجب ناکارایی در تخصیص منابع و دور شدن کشورها از فعالیت در زمینههایی که در آن مزیت رقابتی دارد، شود. این مسائل نشان میدهد که یکپارچگی مالیمیتواند اثرات معکوسی نیز بررشد اقتصادی و بهرهوری داشته باشد (بوید و اسمیت[24]، 1992، 412-410).یکپارچگی مالی علاوه بر تأمین پروژهها، آثار مثبت اقتصادی دیگری بر شاخصهای کلان اقتصادی دارد از جمله افزایش کیفیت کالاهای داخلی، کاهش بیکاری، کاهش ریسک سرمایهگذاری (به سبب ایجاد تنوع در داراییها و ایجاد تنوع مکانی)، کاهش سطح قیمتها، کاهش هزینه نهایی سرمایه و افزایش هزینههای تحقیق و توسعه و هم افزایش تولید و رشد اقتصادی، آموزش و افزایشبهرهوری سرمایه انسانی، افزایش صادرات و ارتقای فناوری (پسوا[25]، 2005، 57). از آنجایی که یکپارچگی مالی به صورت مجموعهای از سرمایه ارزان، مدیریت کارا، تکنولوژی پیشرفته، دستیابی راحتتر به بازارهای بینالمللی و غیره تعریف میشودف میتواند بر رشد اقتصادی و بهرهوری تأثیر مثبت داشته باشد در واقع جذبسرمایهگذاری مستقیم خارجی از طریق آثار مثبتی مانند کسب دارایی، انتقال تکنولوژی، معرفی فرایندهای جدید، تقویت توان مدیریتی آموزش کارکنان و دسترسی به بازارهای خارجی میتواند باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی و بهرهوری در کشورهای میزبان شود (جانسون[26]، 2006، 23).با ورود تکنولوژی به کشور، جابهجایی نیروی کار هم ممکن میشود. به این صورت که نیروی کار از خارج به شرکتهایداخلی منتقلمیشود و باعث افزایش بهرهوری و تولید و در نتیجه رشد اقتصادی میشود (مستولیزاده و همکاران، 1399، 81-80).از مطالب نتایج فوق می توان نتیجه گرفت که یکپارچگی مالی فرآیندی است که بهدنبال خود سهولت در نقل و انتقال وجوه مالی، توسعه مبادلات ارزی و تنوع و گسترش مبادلات مالی را درپی دارد و ارتباطات منفرد یک کشور را با سایر کشورها و بازارهای سرمایه بینالمللی تبیین میکند. مطالعاتی در خصوص یکپارچگی مالی در ایران صورت گرفته است که عوامل موثر بر یکپارچگی مالی در ایران و همچنین تاثیرات آن مورد بررسی قرار گرفته است.مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که یکپارچگی مالی دارای تاثیرات معناداری بر متغیرهای اقتصاد کلان می باشد.بر اساس مطالعات انجام شده تحریم و تورمرابطه منفیبا یکپارچگی مالی در ایراندارند و همچنینتسهیلات بانکی با یکپارچگی مالی در ایران رابطه ای مثبت و معنادار دارد .)جانقور و اسکویی، 1396،14-13)
3- پیشینه تحقیق کوریسلی و مستن[27] (2007)، اثر ادغام مالی و توسعه مالی بر رشد اقتصادی در اروپا را بررسی کردند. آنها دریافتند که ادغام مالی ممکن است اثر مثبتی بر رشد اقتصادی نداشته باشد و این اثر بستگی به توسعه بازارهای مالی بینالمللی، ثبات اقتصاد کلان و کیفیت نهادها دارد.اوسادا و سایتو[28] (2010)، تأثیر ادغام مالی بر رشد اقتصادی را در 83 کشور توسعه یافته و در حال توسعه طی دوره زمانی 1974-2007 بررسی کردند. آنها در این پژوهش از روش گشتاورهای تعمیم یافته استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند که اثر ادغام مالی بر رشد اقتصادی متفاوت است و به طور قابل توجهی به نوعداراییهای خارجی و بدهیها بستگی دارد.اوانس[29] (2013)، طی مطالعهای رابطه بین ادغام مالی و عملکرد اقتصاد نیجریه را با استفاده از دادههای سری زمانی از سال 1970 تا 2012 مورد بررسی قرار داد. وی از روش خودرگرسیون برداری برای برآورد الگو استفاده نموده است. نتایج تجربی نشان دادند که رابطه کوتاهمدت بین ادغام مالی بینالمللی و رشد اقتصادی وجود دارد و متغیرهای نسبت ورود سرمایه خالص به تولید ناخالص داخلی و نسبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی به تولید ناخالص داخلی دارای علامت مثبت و از لحاظ آماری معنیدار هستند. ولی رابطه بلندمدت بین آنها وجود ندارد.ژنگ[30] (2015)، در مقاله خود با استفاده از مدل ادوار تجاری حقیقی یک اقتصاد باز کوچک، اثباتمیکند که واکنش چرخههای تجاری به ادغام مالی بستگی به میزان توسعه مالی داخلی دارد. در طراحی مدل این مقاله بانکها به عنوان واسطهگرهای مالی عملمیکنند و وجوه را از سپردهگذاران بینالمللی به واردکنندههای داخلی انتقالمیدهند.راتاناواراراک[31] (2018)، نیز با استفاده از یک مدل ادوار تجاری واقعی دو کشوری و با وارد کردن امکان استقراض بین مرزی و لحاظ دسترسی ناقص به بازارهای مالیبینالمللی، نشان میدهد بدهیهای خارجی بالاتر نوسانات تولید را افزایش میدهند اما نوسانات مصرف کارآفرینانی را که میتوانند از خارج استقراض کنند کمی کاهشمیدهند. یااو[32] (2019)، با استفاده از یک مدل ادوار تجاری واقعی بینالمللی دو کالایی دو کشوری و با در نظر گرفتناصطکاکهای مالی تأثیرات ادغام مالی بر هم حرکتی ادوار تجاری مورد بررسی قرار میدهد. نتایج این مطالعه نشان میدهد درجه ادغام مالی و تغییرات نرخ ارز در درکهمحرکتی ادوار تجاری به هنگام بروز شوکهای مختلف حائز اهمیت هستند. بارداکا و همکاران[33] (2020)، در مطالعهای به اثرات و تغییرات یکپارچگی مالی بربهرهوری کل عوامل تولید در طرف عرضه اقتصاد کلان برای 26 کشور OECD طی دوره زمانی 2016 تا 1980 و با استفاده از روش خودرگرسیون برداری پانلی و همانباشتگی پانلی پرداختند. نتایج نشان میدهد که در کوتاه و بلندمدت رابطه بین یکپارچگی مالی و بهرهوری کل عوامل تولید مثبت و معنادار است. منصف (1391)، در مطالعهای به ارزیابی اثر یکپارچگی مالی بر سطح اشتغال بلوکهای آسهآن، دی 8، جیسیسی و بلوک پیشنهادی با استفاده از دادههای تابلویی برای دوره زمانی 1990 تا 2009 پرداخته است. در این مطالعه ابتدا با استفاده از شاخصهای مربوط به یکپارچگی و توسعه مالی اثر یکپارچگی مالی بر رشد برآورد گردیده و سپس با استفاده از قانون اوکان تأثیر یکپارچگی مالی بر اشتغال تحلیل شده است. مدل رگرسیونی اول با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته و قانون اوکان به صورت رگرسیون معمولی برآورد شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوها نشان داد که یکپارچگی مالی اثر مثبت و معناداری بر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در اکثر حوزهها دارد و همچنین برآورد قانون اوکان رابطه معکوس بین رشد تولید و نرخ بیکاری را تایید میکند. موتمنی و آریانی (1392)، اثر ادغام مالی بر نوسانات تولید کشورهای عضو اوپک را مورد مطالعه قرار دادند. به این منظور از الگوی دادههای تابلویی و اطلاعات 9 کشور عضو اوپک طیسالهای 1980 تا 2009 استفاده کردند و به این نتیجه رسیدند که ادغام مالی اثر معنی داری بر نوسانات تولید کشورهای عضو اوپک ندارد. صدیقی و همکاران (1397)، در مطالعهای به بررسی تأثیر ادغام مالی بر رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه منتخب، با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته پرداختند. این پژوهش نشان داد که تأثیر ادغام مالی (خالص داراییهای خارجی به عنوان معیاری از ادغام مالی) بر رشد اقتصادی در دو گروه از کشورهای مورد بررسی، مشابه یکدیگر نیستند. به گونهای که در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، اثر مثبت و در کشورهای منتخب خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر منفی است.رفعت (1397) در مطالعهای به بررسی این مسئله میپردازد که آیا یکپارچگی مالی و باز بودن بازارهای مالی در ایران و کشورهای در حال توسعه میتواند بر فرایند همگرایی درآمدی مؤثر باشد و آیا سیاستهای باز بودن، یکپارچگی و به دنبال آن ادغام مالی میتواند جزء سیاستهایی باشد که لازم است این کشورها برای فرایند ادغام اقتصادی خود اتخاذ نمایند؟ نتایج این مطالعه نشان داد که باز بودن مالی، یکپارچگی مالی و توسعه مالی داخلی، به طور معناداری باعث تسهیل در همگرایی درآمدی بین ایران و شرکای تجاریاش در کشورهای در حال توسعه با درآمد متوسط به بالا میگردد.دشتبان فاروجی و همکاران(1398)، در مطالعهای به بررسی اثر یکپارچگی مالی بینالمللی بر تلاطم اقتصاد کلان در ایران طی دوره زمانی 1395-1352 با استفاده از الگوی تلاطم تصادفی و روش تجزیه مولفههای اصلی پرداختهاند. نتایج نشان داد که در بلندمدت، توسعه مالی بینالمللی، یکپارچگی مالی و تلاطم رابطه مبادله بر تلاطم اقتصاد کلان در ایران اثر مثبت دارند، در حالی که اثر باز بودن تجارت بر تلاطم اقتصاد کلان در ایران منفی است.پاشازانوس و همکاران (1399)، در مطالعهای با استفاده از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی جدید با طراحی کانال تغییرات حساب سرمایه از طریق ورود و خروج سپردههای خارجی، به سناریوسازی شرایط ادغام مالی پرداختهاند ضریب ادغام در قالب درصدی از کل سپردهها که از خارج جذب شده، تعریف میشود نتایج این مقاله نشان میدهند در پاسخ به شوک نفتی نوسان متغیرهای تولید، مصرف، نرخ ارز حقیقی و متغیرهای سیستم بانکی از جمله سپردههای دریافتی و وامهای اعطایی در حالت ادغام مالی اندکی بیشتر بوده ولی در ارتباط با تورم تفاوت چشمگیری مشاهدهنمیشود.مرور مبانی نظری و مطالعات تجربی نشان میدهد، اثرات یکپارچگی مالی بر بهرهوری عوامل تولید از طریق کانالهای رشد اقتصادی و افزایش تکنولوژی میسر خواهد شد.دژپسند و همکاران (1398) مطالعه ای تحت عنوان تحلیل عوامل موثر بر بهره وری کل عوامل:مطالعه موردی بانکهای منتخب تخصصی و تجاری دولتی و خصوصی ایران انجام دادند که نتایج اندازه گیری بهره وری کل عوامل به روش دیویژیا نشان دهنده ی آن است که سطح بهره وری کل عوامل در بانکهای خصوصی به طور معناداری بزرگتر از بانکهای دولتی است. در این تحقیق، با استفاده از دادههای تابلویی، نقش متغیرهای سرمایه انسانی، فن آوری بانکداری الکترونیک، مقیاس فعالیت، درجه انجماد داراییهای مالی، نسبت مصارف به منابع و رکود و رونق اقتصادی جامعه بر بهبود بهره وری کل عوامل شناسایی شده است.(دژپسند و همکاران ،1397). در کنار مطالعات داخلییادشده، برخی مطالعات داخلی مانند فرمان آرا و همکاران (1398) ، زارعی و الجوردی (1397) حسینی و همکاران (1397)و صفری و رافتی (1398 )به ابعاد دیگر توسعه مالی و عوامل موثر بر آن در ایران در قالب داده های سری زمانی پرداخته اند. موضوع این مطالعات، شناسایی عوامل اقتصادی، تاثیر بازار سرمایه در تامین مالی، ارتباط توسعه مالی و یکپارچگی مالی با سایر متغیرها در ایران و کشورهای در حال توسعه بوده است.در مبانی نظری تلاش شد از طریق این دو کانال اثرات یکپارچگی مالی، یا باز بودن مالی بربهرهوری به طور شفافی توضیح داده شود. ولی مطالعات تجربی داخلی نشان داد، عامل بهرهوری در زمینه اثرات یکپارچگی مالی در اقتصاد کلان ایران مغفول مانده است. لذا در این مطالعه تلاش شد شکافهای موجود در این موضوع تبیین و به بررسی راهحل برطرفسازی پرداخته شود.
4- ابزار و روش تحقیق و معرفی مدل و متغیرها 4-1- روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی (ARDL) بهطور کلی روشهایی مانند انگل-گرنجر، در مطالعاتی که با نمونههای کوچک (تعداد مشاهدات کم) سرو کار دارند، به دلیل در نظر نگرفتن واکنشهای پویای کوتاهمدت موجود بین متغیرها، از اعتبار لازم برخوردار نیستند. چرا که برآوردهای حاصل از آن بدون تورش نبوده و در نتیجه انجام آزمون فرضیه با استفاده از آمارههای آزمون معمولی مثلtمعتبر نخواهد بود (نوفرستی، 1378، 43). به همین دلیل استفاده از الگوهایی که پویاییهای کوتاهمدت را در خود داشته باشند و منجر به برآورد ضرایب دقیقتری از الگو شوند، مورد توجه قرار میگیرد. به طور کلی، الگوی پویا، الگویی است که در آن وقفههای متغیرها همانند رابطه زیر وارد شوند: (1)
برای کاهش تورش مربوط به برآورد ضرایب الگو در نمونههای کوچک، بهتر است تا حد امکان از الگویی استفاده کنیم که تعداد وقفههای زیادی برای متغیرها، همانند رابطه زیر در نظر بگیرد: (2)
الگوی فوق، یک الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده نام دارد، که در آن داریم: (3)
(4)
که در آن، L: عملگر وقفه؛ W: برداری از متغیرهای ثابت مثل عرض از مبدأ، متغیرهای مجازی، روند زمانی یا متغیرهای برونزای با وقفه ثابت است. معادله باید برای تمامی حالاتو برای کلیه ترتیبات ممکن مقادیر، یعنی به تعداد پسران و شین[34] (1995) در مورد تصریح وقفههای الگو، به کارگیری معیار اطلاعاتی شوارتز- بیزین را پیشنهاد میکنند. زیرا این ضابطه در تعداد وقفهها صرفهجویی میکند و باعث میشود تا درجه آزادی زیادی از دست نرود. برای محاسبه ضرایب بلندمدت مدل، از همان مدل پویا استفاده میشود. ضرایب بلندمدت مربوط به متغیرهای X از رابطه زیر به دست میآید: (5)
حال برای بررسی اینکه رابطه بلندمدت حاصل از این روش، کاذب نیست، میتوان از روش ارائه شده توسط پسران و همکاران (2001) استفاده کرد. در این روش، وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهای تحت بررسی به وسیله محاسبه آماره F، برای آزمونمعنیداری سطوح باوقفه متغیرها در فرم تصحیح خطا، مورد آزمایش قرار میگیرد. نکته مهم آن است که توزیع F یاد شده، غیراستاندارد است. پسران و همکاران (2001) مقادیر بحرانی مناسب را متناظر با تعداد رگرسورها و اینکه مدل شامل عرض از مبدأ و روند است یا خیر محاسبه کردند. آنها دو گروه از مقادیر بحرانی را ارائه کردند: یکی بر این اساس که تمامی متغیرها ایستا هستند و دیگری بر این اساس که همگی غیرایستا (با یک دوره تفاضلگیری ایستا شده) میباشند. اگر F محاسباتی در خارج این مرز قرار بگیرد، یک تصمیم قطعی بدون نیاز به دانستن اینکه متغیرها I(0)یاI(1)باشند، گرفته میشود. چنانچه Fمحاسباتی فراتر از محدوده بالایی قرار بگیرد، فرضیه صفر مبنی بر عدم وجود رابطه بلندمدت رد شده و اگر پایینتر از محدوده پایینی قرار گیرد، فرضیه صفر یاد شده پذیرفته میشود. اگر هم F محاسباتی در بین دو محدوده قرار گیرد، نتایج استنباط، غیرقطعی و وابسته به این است که متغیرها I(0)یاI(1) باشند (تشکینی، 1384، 76).
4-2- معرفی مدل و متغیرها مطابق مبانی نظری و مطالعات تجربی انجام شده در این حوزه به خصوص مطالعه بارداکا و همکاران (2020، 32)، تصریحی پایهای الگو و متغیرهای استفاده شده به صورت زیر است: (6) به طوری که: : بهرهوری کل عوامل تولید که از نسبت ستانده به داده بدست آمده است و برحسب درصد میباشد اطلاعات این متغیر از گزارشات آماری بانک مرکزی استخراج شده است. : شاخص یکپارچگی مالی که براساس مطالعه فرتی و همکاران (2004، 298) و بارداکا و همکاران (2020، 43) به صورت نسبت سرمایهگذاری خارجی به تولید ناخالص داخلی محاسبه شده است و برحسب درصد میباشد. اطلاعات این متغیر از اطلاعات سری زمانی بانک مرکزی استخراج شده است. : باز بودن تجاری که به صورت نسبت مجموع صادرات و واردات به تولید ناخالص داخلی برآورد شده است و برحسب درصد میباشد. اطلاعات این متغیر از اطلاعات سری زمانی بانک مرکزی استخراج شده است. : تشکیل سرمایه ثابت ناخالص که به صورت نسبتی از تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص سرمایهگذاری داخلی در مدل تعیین شده است و برحسب درصدمیباشد. اطلاعات این متغیر از گزارشات بانک مرکزی استخراج شده است. : شاخص نرخ تورم که از گزارشات بانک مرکزی به دست آمده است و برحسب درصد میباشد. لازم به ذکر است شاخص نرخ تورم برحسب سال پایه 1398 میباشد. : جزء خطا و اندیس نشاندهنده زمان است. این برآورد برای اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1379-1398 انجام شده است.
5- یافتههای تجربی 5-1- نتایج حاصل از آزمون ریشه واحد نخستین مرحله در برآورد یک الگوی سری زمانی، بررسی مانایی متغیرهای آن الگوست. بهطور کلی هر سری زمانی هنگامی مانا نامیده میشود که میانگین و واریانس آن در طی زمانی ثابت باشد و مقدار کوواریانس بین دو دوره زمانی، تنها به فاصله یا وقفه بین دو دوره بستگی داشته و ارتباطی به زمان واقعی محاسبه کوواریانس نداشته باشد. در این مطالعه برای تشخیص مانایی متغیرهای سریزمانی (1398-1379) از آزمونهای دیکی-فولر تعمیم یافته استفاده شده است که نتایج آن در جدول 1 منعکس شده است. طول وقفه براساس معیار شوارتز ((SIC تعیین شده و عرض از مبدأ و روند نیز براساس آماره t آنها انتخاب شده است.
جدول 1- آزمون ریشه واحد دیکی-فولر تعمیم یافته (با عرض از مبدأ و روند)
منبع: یافتههای پژوهشگر
همانطورکه در جدول 1مشاهده میشود، کلیه متغیرهای مدل به جز شاخص یکپارچگی مالی در سطح مانا نمیباشند و قدرمطلق آماره دیکی فولر تعمیم یافته محاسبه شده برای آنها در سطح از قدر مطلق مقادیر بحرانی کوچکتر بوده و بنابراین فرضیه صفر مبنی بر وجود ریشه واحد را نمیتوان رد کرد. بنابراین با یکبار تفاضلگیری از این متغیرها، آماره دیکی فولر تعمیم یافته برای آنها از مقادیر بحرانی بزرگتر شده و مانا بودن آنها را به اثبات میرساند. با توجه به اینکه ترکیبی از متغیرهای I(0)یاI(1)وجود دارد، بایستی با استفاده از روش مناسب، وجود رابطه همجمعی میان متغیرها مورد بررسی قرار گیرد. برای تحلیل روابط بلندمدت و کوتاهمدت بین متغیرها، از رهیافت خودتوضیح با وقفههای گسترده (پسران و شین، 1995، 54) استفاده شد.
5-2- نتایج حاصل از برآورد مدلکوتاهمدت براساس معیار شوارتز–بیزین (SBC) دو وقفه بهینه برای متغیرهای موجود در مدل در نظر گرفته میشود. نتایج برآورد کوتاهمدت مدل در جدول 2 نشان داده شده است. با توجه به نتایج جدول 2، در کوتاهمدت شاخص یکپارچگی مالی دارای اثر مثبت و معناداری بر بهرهوری کل عوامل تولید بوده است ولی با یک و دو دوره وقفه این اثر منفی و معنادار شده است. به عبارتی با افزایش یک درصد در شاخص یکپارچگی مالی، بهرهوری کل به اندازه 11/0 درصد افزایش مییابد. با افزایش یک درصدی در یکپارچگی مالی یک و دو دوره قبل نیز به ترتیب بهرهوری کل به اندازه 03/0 و 09/0 کاهش مییابد. بهرهوری عوامل تولید نیز با یک و دو دوره قبل از خود به ترتیب رابطه منفی و مثبت معناداری دارند. به عبارتی با افزایش بهرهوری در یک دوره گذشته، بهرهوری دوره جاری به اندازه 57/0 درصد کاهش مییابد و همچنین با افزایش یک درصدی بهرهوری در دو دوره گذشته، بهرهوری دوره جاری 62/0 درصد افزایش مییابد. سرمایهگذاری داخلی با بهرهوری کل عوامل تولید در سطح و با یک دوره وقفه رابطه منفی و معناداری دارد. باز بودن تجاری در سطح دارای رابطه منفی با بهرهوری است ولی با یک دوره وقفه این رابطه مثبت و معنادار شده است. نرخ تورم در هر سه حالت، در سطح، با یک و دو دوره وقفه، دارای رابطه منفی و معناداری با بهرهوری کل عوامل تولید میباشد. مقادیر بالای ضرایب تعیین نشاندهنده آن است که متغیرهای موجود در مدل قدرت توضیحدهندگی بالایی بر بهرهوری کل عوامل تولید دارند. آماره F محاسباتی حاکی از معنیدار بودن کل رگرسیون برآوردی است. به دلیل حضور وقفه متغیر وابسته، از آماره h دوربین واتسون[35] استفاده شده که مقدار آن دال بر عدم وجود خودهمبستگی بین جملات اخلال است. جهت حصول اطمینان از برقراری فروض کلاسیک (عدم وجود خودهمبستگی، فرم تبعی صحیح، توزیع نرمال جملات پسماند و همسانی واریانس) میتوان از آمارههای تشخیص استفاده نمود. نتایج حاصل از این آزمونها در جدول 3 ارائه شدهاست.
جدول2- نتایج حاصل از تخمین رابطه کوتاهمدت مدل
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول 3-نتایج حاصل از آمارههای تشخیص
منبع: یافتههای پژوهشگر از آنجایی که احتمال مربوط به آزمونهای خودهمبستگی، ناهمسانی واریانس، تورش تصریح و نرمالیتی بزرگتر از 05/0 است، بنابراین فرضیه صفر این آزمون مبنی بر عدم وجود خودهمبستگی، ناهمسانی واریانس، عدم تورش تصریح و نرمالیتی را نمیتوان رد کرد و مدل برآوردی فروض کلاسیک را تأمین میکند.برای اطمینان از ثبات ساختاری مدل، آزمونهای [36]CUSUM، [37]CUSUMSQ را که منعکس کننده ثبات در ضرایب تخمینی در طول دوره مورد بررسی هستند، انجام شده است. این آزمون که توسط هنسن[38] (1992) ارائه گردید، بیان میکند پارامترهای تخمین زده شده در یک سری زمانی ممکن است در طی زمان تغییر کنند و پارامترهای بیثبات نیز ممکن است به عدم تشخیص صحیح منجر شوند. لذا انجام آزمون ثبات پارامتری ضروری به نظرمیرسد. برای این منظور از آزمون مجموع پسماند تجمعی بازگشتی(CUSUM) و مجذور پسماند تجمعی بازگشتی(CUSUMSQ) که توسط براون و دیگران[39] (1975) ارایه شده، استفاده خواهد شد. اگر نمودارهای ارائه شده داخل فاصله اطمینان 95% باشند، فرضیه صفر مبنی بر وجود ثبات ساختاری را نمیتوان رد کرد و اگر نمودارها از فاصله اطمینان بیرون زده باشند یا به عبارتی فاصله اطمینان را قطع کرده باشند، فرضیه صفر رامیتوان رد کرد.
شکل1- آزمون مجموع پسماند تجمعی بازگشتی (CUSUM) مربوط به ثبات ساختاری مدل منبع: محاسبات پژوهشگر
نمودار 2- آزمون مجذور پسماند تجمعی بازگشتی (CUSUMSQ) مربوط به ثبات ساختاری مدل منبع: یافتههای پژوهشگر همانطور که مشاهده میگردد هر دو نمودار در بین دو خطی میباشند که ناحیه بحرانی را در سطح خطای 5% تعیین کردهاند، بنابراین در سطح اطمینان 95% میتوان گفت که مدل از ثبات ساختاری برخوردار است.
5-3- برآورد مدل بلندمدت قبل از بحث دربارهی وجود رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیرهای موجود در الگو لازم است آزمون وجود همگرایی بلندمدت، بین متغیرهای موجود صورت گیرد. برای انجام آزمون همگرایی از روش بنرجی، دولادو و مستر[40] (1992) استفاده شده است. به این منظور با استفاده از مدل ARDL، الگوی پویای رابطه مبادله خالص برآورد شده است. در آزمون بنرجی، دولادو و مستر چنانچه مجموع ضرایب با وقفه متغیر وابسته کوچکتر از یک باشد، الگوی پویا به سمت تعادل بلندمدت گرایش دارد. برای انجام آزمون موردنظر باید عدد یک را از مجموع ضرایب با وقفه متغیر وابسته کسر و بر مجموع انحراف معیار ضرایب مذکور تقسیم کرد. آماره محاسباتی برابر با 18/5- است، که قدر مطلق آن از قدر مطلق مقدار بحرانی ارائه شده توسط بنرجی، دولاو و مستر (76/4 در سطح 99 درصد) بزرگتر است، بنابراین فرضیه صفر مبنی بر عدم وجود همانباشتگی (رابطه بلندمدت) در سطح اطمینان 99 درصد رد شده و وجود رابطه بلندمدت پذیرفته میشود. نتایج برآورد مدل بلندمدت در جدول 4 ارائه شده است.
جدول 4- نتایج حاصل ازتخمین رابطه بلندمدت مدل
منبع: یافته های پژوهشگر
با توجه به جدول3، بهرهوری دوره گذشته، با بهرهوری دوره جاری رابطه معکوس و معناداری دارد. به عبارتی با افزایش یک درصدی در بهرهوری دوره گذشته، بهرهوری دوره فعلی به اندازه 95/0 درصد کاهش مییابد. این موضوع دال بر حجم نابرابر ستانده در مقابل دادهها در اقتصاد ایران است که از تناسب لازم برخوردار نیست، میزان معقول از ستانده در مقابل داده کسب نمیشود و همین باعث کاهش بهرهوری کل شده است. با افزایش یک درصد در باز بودن تجاری، انتظار میرود در بلندمدت بهرهوری کل به اندازه 43/2 درصد افزایش یابد. ولی با افزایش سرمایهگذاری داخلی (تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به تولید ناخالص داخلی)، بهرهوری به اندازه 19/7 درصد افزایش مییابد. نرخ تورم نیز در بلندمدت دارای اثر منفی و معناداری بر بهرهوری است (86/1 درصد). با افزایش یکپارچگی مالی به عنوان شاخصی که از نسبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی به تولید بدست آمده است، بهرهوری کل به اندازه 01/0 درصد افزایش مییابد.
5-4- برآورد الگوی تصحیح خطا برای مقایسه رفتار کوتاه مدت متغیرها با مقادیر بلندمدت، از الگوی تصحیح خطای مرتبط با رابطه کوتاه مدت استفاده میشود. با توجه به نتایج بدست آمده اگر ضریب ECM از نظر آماری معنیدار و منفی باشد، بیانگر سرعت تعدیل بالا است و همچنین معنیدار بودن ضریب ECMنشاندهنده وجود رابطه بلندمدت معنیدار بین متغیرهای الگو میباشد. براساس نتایج ارائه شده ضریب ECM(-1)برابر 95/0- است و این امر نشاندهندهی آن است که در صورت بروز شوکهای ناگهانی در کوتاهمدت، در هر دوره 95/0 از اثر شوک تعدیل میشود.
جدول 5- نتایج برآورد مدل تصحیح خطا
منبع: یافته های پژوهشگر
6- نتیجهگیری و پیشنهادها باز شدن اقتصاد کشور به روی جریانات مالی بینالمللی از کانالهای متفاوت قادر به اثرگذاری بر نوسانات متغیرهای داخلی اقتصادی در پاسخ به شوکها است. بین شاخصهای اقتصاد کلان که در ارزیابی عملکرد اقتصادی کشورها استفاده میشوند، بهره وری به دلایلی مانند نفوذ و تأثیرگذاری بر سایر شاخصهای اقتصادی همچون رشد اقتصادی، از نقش محوری برخوردار است. انباشت سرمایه فیزیکی که از آن درنظریههای رشد، همواره به عنوان موتور رشد اقتصادی نام برده میشود، نیازمند تأمین مالی است. در حالی که نقش بازارهای مالی و منبع داخلی تأمین مالی، مورد توافق اغلب اقتصاددانان بود، از اوایل دهه 1960 عدم امکان جانشینی پس انداز داخلی با منابع ارزی خارجی در چارچوب الگوهای رشد دوشکافه و سه شکافه مورد تایید قرار گرفت. به همین دلیل با توجه به افزایش قابل ملاحظه سهم جریانهای مالی خارجی در تامین مالی سرمایهگذاری کشورهای در حال توسعه در سالهای 1960-1985 از اواسط دهه 1990 مطالعه در خصوص ادغام مالی و نقش آن در رشد و بهرهوری اقتصادی با استقبال پژوهشگران روبرو شد. در این مقاله تلاش شد با استفاده از روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی، اقدام به برآورد اثرات یکپارچگی مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1398-1379 گردد. نتایج حاصل از برآورد مدلهای کوتاه مدت و بلندمدت نشان داد، اثرات یکپارچگی مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید مثبت و معنادار میباشد. این موضوع نشان میدهد که آزادسازی حساب سرمایه و برداشتن محدودیتهای بازار سرمایه که میتواند منجر به باز شدن مالی و یکپارچگی مالی بین کشورها شود، اثر مثبتی بر بهرهوری کل عوامل تولید در ایران دارد. علاوه بر این در بلندمدت رابطه بین سرمایهگذاری داخلی با بهرهوری مثبت بوده است که نشان از تناسب بین سرمایهگذاری در گروهها و فعالیتهای مختلف اقتصادی است که منجر به افزایش بهرهوری کل در اقتصاد شده است.همچنین با افزایش باز بودن تجاری، بهرهوری افزایش مییابد. نکتهای که بایستی اقتصاد ایران به منافع بالقوه ناشی از آزادسازی حساب سرمایه دقت بیشتری نماید تا از این کانال بتواند بر رویشاخصهای کلان کشور تأثیر مثبتی بگذارد.همچنین این رابطه مثبت میتواند سبب شود توانایی کافی برای تسهیم ریسک بینالمللی و در نتیجه تخصصگرایی تولید براساس مزیت نسبی ایجاد شود.با افزایش نرخ تورم، بهرهوری کل عوامل تولید کاهش مییابد. این موضوع نشان میدهد رشد تورم به رشد نااطمینانی تورم میانجامد، با توجه به مطالعات فراوانی که درباره پیامدهای نامطلوب افزایش نااطمینانی تورم صورت گرفته است، میتوان چنیننتیجهگیری کرد که سیاستهای ثبات قیمت، فارغ از اثرات مثبت مستقیم با مهار نااطمینانی تورم به فرایند رشد اقتصادی کمک میکند در مجموعمیتوان چنین نتیجهگیری کرد که با توجه به برقراری رابطه منفی بین نرخ تورم و بهرهوری، تورم بالا را باید یکی از دلایل عدم رشد بهرهوری در اقتصاد ایران به شمار آورد. لذا سیاستهای تثبیت قیمت نه تنها به کاهش نااطمینانی تورم میانجامد بلکه میتواند تأثیر بسزایی نیز در افزایش رشد بهرهوری داشته باشد. باتوجه به نتایج این مطالعه پیشنهادات سیاستی زیر مطرح میشود:
[1]- گروه اقتصاد و حسابداری، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران. نویسنده مسئول taherinia.m@lu.ac.ir [2]- گروه اقتصاد و حسابداری، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.economy912@gmail.com [3]- گروه اقتصاد و حسابداری، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی، خمین. ایران(.m.habibi484@gmail.com [4]. Hirata et al. [5]. Contagion Effect [6]. Bekaert et al. [7]. Competitive Auction Model [8] .Akdogan [9]. Razin and Rose [10].Ratanavararak [11].Makki & Somwaru [12].Hermes & Lesink [13]. De Mello [14].Findlay [15].Alesina et al. [16].Borenszteinet al. [17].Rana & Dowling [18].Banerjee and Zampolli [19].Wang & Blomstrom [20].Shi [21].Onder & Ozyıldırım [22].Henry [23]. Li & Liu [24]. Boyd & Smith [25].Pessoa [26].Johnson [27].Coricelli & Masten [28].Osada & Saito [29]. Evans [30].Zheng [31].Ratanavararak [32].Yao [33].Bardaka et al. [34]-Pesaran & Shin [35]. لازم به ذکر است دامنه مورد پذیرش برای h دوربین واتسون بین 96/1 و 96/1- است. [36].Cumulative Sum of Recursive Residual (CUSUM) [37].Cumulative Sum of Squares of Recursive Residuals (CUSUMQ) [38].Hansen [39].Brown et al. [40].Banerjee.A, Dolado.J, Master.R | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
نوفرستی، محمد (1378). ریشه واحد و همجمعی در اقتصاد سنجی. تهران، انتشارات رسا، چاپ اول | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 439 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 252 |